قربانی

من به همراه چهار نفر دیگر از اقوامم که پاکستانی هستند پریا را کشتیم. قرار بود در قبال پرداخت 50 هزار تومان با او رابطه داشته باشیم، یکی از اقوامم به نام سعید با پریا درگیر شد و در این درگیری ما پریا را به قتل رساندیم و فرار کردیم.

وقتی مرا دید شروع به سرو صدا کرد تا همسایه‌ها به کمکش بیایند. من که خیلی ترسیده بودم دستم را روی دهان و گلویش قرار دادم و ناخواسته جنایتی را رقم زدم.

برای اینکه آرام شوم به حیاط رفتم و سیگار روشن کردم، اما وقتی برگشتم دیدم همسرم نفس نمی‌کشد سعی کردم با فرو کردن جسم نوک تیز به زیر گلویش او را نجات بدهم، اما هیچ فایده‌ای نداشت و مرده بود.

اولین باری نیست که با خودم فکر کرده‌ام، چه شد که این مرد و بقیۀ آدم‌ها، دنبال موجوداتی رفتند و برایشان پول دادند که زندگی‌های کوتاه‌تر و پررنج‌تری دارند؟

این چهار جوان، اهل تبریز، اردبیل، ایذه و اصفهان بودند که با هدف اجرای مرحله فینال بازی اینترنتی نهنگ آبی به شهرستان محمودآباد سفر کرده بودند و به دریا رفتند، اما سه نفر از آن‌ها عاقبت تسلیم مرگ شدند. نفر چهارم هم در حالی نجات یافت که ابتدا از پذیرفتن کمک امتناع می‌کرد.

کوچک ترین مجاهد راه خدا در روز عاشورا حضرت علی اصغر علیه السلام است که برخی از مورخین و در برخی از روایات نام دیگر ایشان را عبدالله نیز معرفی کرده اند.

عیدهای اسلامی از جهت «مناسبت»به سه گروه تقسیم می شوند:

او را به بیمارستان رساندیم و فهمیدیم با اسید سوخته است. در این دو سال چندین بار جراحی شد. یک طرف صورت، دور چشم، قسمتی از سر و پشت بدنش آسیب دیده بود یکی از چشم‌هایش بر اثر اسید نابینا شد. پسرم درد زیادی تحمل کرد.

ما اینک شاهد مواردی، گرچه نادر، از کودکانی هستیم که گرفتار کرونا شده‌اند، اما یا با علایمی شبیه به کاوازاکی به بستر بیماری می‌افتند و یا گرفتار نوعی شوک کشنده می‌شوند که رگ‌های آن‌ها را متورم می‌سازد.