ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

مدافعان-سلامت

در دوران نوجوانی که بودند، 5 سال رفته بودند افغانستان. به خانواده‌شان اطلاع نداده بودند. بعد که رفته بودند تماس گرفته بودند و اطلاع داده بودند که رفته‌اند افغانستان برای جنگ.
گفتند آقای جعفری! شما بروید تا چهلم پسرتان رد بشود بعد بیایید برای رفتن اقدام کنید. اینطور که شد، پدرشان با پسرشان برگشتند و بعد از چهل آقا مصطفی دوباره رفتند پادگان، آموزش دیدند و با هم رفتند سوریه.
حتی ما را یک راهنمایی هم نکردند! نمی‌دانستم پرونده ما کجا بود و باید با کی صحبت می‌کردیم. آن زمان با بنیاد شهید هم مرتبط نشده بودیم. پرونده‌ها هنوز نیامده بود. خلاصه همینطور ماندیم...
حتی ما را یک راهنمایی هم نکردند! نمی‌دانستم پرونده ما کجا بود و باید با کی صحبت می‌کردیم. آن زمان با بنیاد شهید هم مرتبط نشده بودیم. پرونده‌ها هنوز نیامده بود. خلاصه همینطور ماندیم...
حتی ما را یک راهنمایی هم نکردند! نمی‌دانستم پرونده ما کجا بود و باید با کی صحبت می‌کردیم. آن زمان با بنیاد شهید هم مرتبط نشده بودیم. پرونده‌ها هنوز نیامده بود. خلاصه همینطور ماندیم...
حتی ما را یک راهنمایی هم نکردند! نمی‌دانستم پرونده ما کجا بود و باید با کی صحبت می‌کردیم. آن زمان با بنیاد شهید هم مرتبط نشده بودیم. پرونده‌ها هنوز نیامده بود. خلاصه همینطور ماندیم...
حتی ما را یک راهنمایی هم نکردند! نمی‌دانستم پرونده ما کجا بود و باید با کی صحبت می‌کردیم. آن زمان با بنیاد شهید هم مرتبط نشده بودیم. پرونده‌ها هنوز نیامده بود. خلاصه همینطور ماندیم...
حتی ما را یک راهنمایی هم نکردند! نمی‌دانستم پرونده ما کجا بود و باید با کی صحبت می‌کردیم. آن زمان با بنیاد شهید هم مرتبط نشده بودیم. پرونده‌ها هنوز نیامده بود. خلاصه همینطور ماندیم...
حتی ما را یک راهنمایی هم نکردند! نمی‌دانستم پرونده ما کجا بود و باید با کی صحبت می‌کردیم. آن زمان با بنیاد شهید هم مرتبط نشده بودیم. پرونده‌ها هنوز نیامده بود. خلاصه همینطور ماندیم...
من دلم از این می‌سوزد که مگر پدر ما چه کار کرده بود؟ چه کار کرده بود که حرمتش از بین رفت؟ چه کار کرده بود که مجبور شدیم او را در بیابان خاکسپاری کنیم؟ مگر خطایی کرده بود؟ مگر جرمی مرتکب شده بود؟
پیشخوان