ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

مصطفی

«کونیکو یامامورا» دختر ژاپنی بود که با یک تاجر ایرانی ازدواج کرد و اسمش را به «سبا بابایی» تغییر داد. او در دوران دفاع مقدس یکی از فرزندانش را تقدیم میهن می‌کند.
همسرم به کوچک‌ترین چیزهایی که دوست داشتم توجه می‌کرد، من صدای جیرجیرک و قورباغه‌ها را دوست دارم؛ قبل از نماز صبح بیدارم کردند و کنار برکه رفتیم، فقط به خاطر این که من صدایی را که دوست دارم، بشنوم.
اواخر تابستان شیمی‌درمانی تمام شد. حال مصطفی بهتر شده بود. وزنش رسیده بود به حدود پنجاه و پنج کیلو. موهایش دوباره داشت در می‌آمد؛ نازک نازک مثل موهای نوزاد. ریشهایش هم دوباره داشت پر می‌شد...
«حوالی شش بعدازظهر»؛ خاطرات شفاهی زندگی و زمانه پاسدار مدافع حرم، شهید عین‌الله مصطفایی که توسط کوثر امیدی نوشته شده، توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
اوایل از دیدن بعثی‌ها در حالی که خودم دیده نمی‌شدم ذوق می‌کردم و دوست داشتم دست به اسلحه ببرم و شلیک کنم ولی آرام آرام به خودم مسلط شدم. یاد گرفته بودم قبل از هر شلیکی روی خاک‌های مقابلم را خیس کنم.
سال 1392 همه بچه‌های گردان مصطفی در یک عملیات شهید شدند به جز تعداد اندکی که مصطفی جزو آن‌ها بود. اما تاسوعای 1394 همه گردان زنده بودند و فقط مصطفی بود که شهید شد.
یک روز هوا خیلی گرم بود. سیدابراهیم وسط مسجد خوابیده بود. زیر پیراهن سید بالا رفته بود و نافش معلوم بود. من هم نامردی نکردم و چند تا سلفی با او گرفتم. بعد هم از نافش عکس و فیلم گرفتم...
بعد از سال 82 چندبار دیگر به عراق رفت. دو مرحله برای جنگ با داعش و یک بار برای رفتن به سوریه. 8 آذر ماه سال 94 بود که خیلی تلاش کرد به سوریه برود و توانست از راه لبنان وارد سوریه شود.
متن زیر حاصل گفتگو با دو لبنانی است؛ سید عبدالله مرتضی عاملی از فعالان فرهنگی و اجتماعی جنوب لبنان که در دوران دفاع مقدس همرزم شهید چمران بوده و حجت‌الاسلام سید محمدرضا شرف‌الدین از علمای لبنان.
مصطفی چمران، در 31 خرداد 1360 در منطقه دهلاویه بر اثر اصابت خمپاره شهید شد.
پیشخوان