ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

مصطفی

همه این‌ها، حاصل جوشش خون شهید بود که واکنش مردم ایران را از اقصی‌نقاط کشور برانگیخت و در فضای مجازی، موجی از همدردی با خانواده شهید،‌ برجسته و تِرِند شد.
پدرم به خاطر اینکه اعزام مجدد داشته باشد فقط جانبازی‌ای که از ترکش و موشک کورنت داشت را پیگیری کرد. پدرم سال 94 جانباز شد، سال 96 یا 97 رفت کمیسیون پزشکی که برگه سلامت بگیرد تا دوباره برود سوریه.
شبانه فرار کردیم. دوباره آمدند دنبالمان. پدرشوهرم آمد، مادرشوهرم، دامادشان آمده که اگر شما نیایید زندگیمان اینطور می‌شود، آن طور می‌شود...
قدمی عقب رفتم و تیزی نگاه هیزش داشت جانم را می‌گرفت که صدای بسمه در گوشم شکست : «پس چرا وایسادی؟ بیا لباساتو عوض کن!»
ابوجعده سر تا پای لرزانم را تماشا کرد و از چشمانش نجاست می‌بارید که نگاهش روی صورتم چسبید و به زن جواب داد :« افغانیه! بلد نیس خیلی عربی صحبت کنه!» و انگار زیبایی و تنهایی‌ام قلقلکش می‌داد که...
همسر بادیگارد عضو سپاه انصارالمهدی(عج) از دو سال تلاش بی وقفه شهید باقری برای سفر به سوریه می‌گوید و شوق وصف ناپذیری که قبل از رفتن به سوریه سرتاپای او را می‌گرفت و مقصدش را به اطرافیان لو می‌داد.
فقط 5 روز از مردادماه سال 1394 گذشته بود که خبر شهادت مصطفی و مجتبی به صورت همزمان به خانم شاد رسید و شادی را از دلش برد. مصطفی متولد 1361 بود و 33 سال داشت و مجتبی 27 سال داشت.
مصطفی دارای خصوصیت های بارزی بود. شجاعت، شهامت، انسان دوستی، کاردانی و وظیفه شناسی از ویژگی های مهم مصطفی بود.
مهندس مهدی چمران درباره برادرش می گوید:
ساحلهای ناشناخته بحث با کشتی نقد گشوده می شود.
پیشخوان