خواندنی ها برچسب :

موصل

چون دامادم در ملا عام سیگار کشیده بود داعشی‌ها او را بازداشت کردند و با خود بردند. الآن شش ماهی می‌شود که از او خبری نیست؛ شاید او را کشته باشند...
نکته مهم کتاب، توصیف دقیق جنایات این گروه تروریستی و توصیف موشکافانه خشونت آنها علیه قربانیان به ویژه زنان زندانی است.
آمد و آیه‌ای را هم خواند، چون حافظ کل قرآن هم بود. آیه‌ای را خواند و گفت، «وقتی می‌خواهی حدود خدا را جاری کنی، از هیچ چیزی نباید بترسی.» یعنی در عین رقیق القلبی خیلی شجاع بود.
دختر شما گوشه‌ای در مسجد نشسته بود و با خانم من صحبت کرد و مشکلش را گفت. خانم من هم آمد و به من گفت و ما هم آوردیمش و دودستی تقدیم شما کردیم. خودش هم گفته که می‌خواهم بروم خانه پیش پدرم، ولی می‌ترسم!
حاج حمید تقوی‌فر، همیشه می‌گفت: من از هیچ‌کس جز خدا نمی‌ترسم. چیزی ندارم که بخواهم بترسم. همیشه براساس خواست خدا عمل کرده‌ام.
حاج حمید سه برگه مخصوص برای من نوشته بود که من سه تایی را کنار هم گذاشتم و از بالای آن عکس انداختم. چون نوشته بود محرمانه، فقط همسرم بخواند.
می‌گفتم با من حرف نزن. می‌خواهم بخوابم. باز یک سئوال دیگر می‌پرسید. می‌گفتم تو را به خدا با من حرف نزن. می‌پرسید چرا؟ می‌گفتم جوابت را که بدهم، مغزم هوشیار می‌شود و دیگر خوابم نمی‌برد. می‌گفت چه بهتر.
یک هلیکوپتر آمد بالای هتل ما و یک امریکائی آمد پائین. یکی از خانم‌ها رفته بود روی پشت‌بام لباس پهن کند که جیغ زد و آمد پائین و گفت یک هلیکوپتر بالای پشت بام هتل هست و یک نفر دارد می‌آید پایین!
مصطفی فقیهی سردبیر سایت انتخاب در رشته توییتی نوشته است: اگر داعش آنقدر گوسفند بود، چگونه چندسال، روزگار همه‌ خاورمیانه را سیاه کرده بود؟
در اتوبوس کسی که کنار من نشست دختری بود که خیلی ظاهر و حرکاتش برایم عجیب بود. یک‌جور آرایش مشکی و تیره کرده بود و از من سئوال کرد که ایلام می‌روی کسی را آنجا داری؟....
پیشخوان