محمد میلانی- نقش افراد و نهادهای نیکوکار ایرانی در امر مدرسهسازی به اندازهای پررنگ و بااهمیت است که امروزه کمتر کسی را میتوان یافت که هیچ اطلاعی از فعالیتهای مدرسهسازی از سوی خیرین نداشته باشد.
به گزارش به نقل از جهان صنعت ،اما این بعد شناخت و اطلاعرسانی به هیچ عنوان با میزان عملکرد و فعالیتهای خیرین انطباق ندارد. به معنایی بهتر کمتر کسی میداند که خیرین مدرسهساز چه مشکلاتی بر سر راه ساخت مدارس یا مکانهای آموزشی دارند یا تشکلهای همسو با امور خیریه مدرسهساز تا چه میزان از مشکلات هم خبر دارند و برای حل مشکلات همصنفان خود تلاش میکنند.
همه این مسایل و از همه مهمتر آینده مراکز آموزشی و مدرسههای ساخته شده از سوی جامعه خیرین مدرسهساز، زمینه تشکیل یکی دیگر از نشستهای خیریه خبر در هفته گذشته و با حضور تنی چند از کارشناسان و آسیبشناسان این حوزه و با دعوت از احمد هوشنگی عضو هیات مدیره مجمع خیرین مدرسهساز کشور، رضا درمان مدیرعامل جامعه یاوری فرهنگی و علی خالدی فعال مدنی و از معلمان نمونه مناطق عشایری و محروم در استان چهارمحال و بختیاری برگزار شد.
پس از طرح مشکلات عمده و برجسته فعلی در مناطق محروم کشور و با اشاره به وجود محرومیتهای جدی نه تنها در ساخت مدارس مناسب، بلکه در ایجاد بسترهای لازم به منظور دسترسی آسانتر نسبت به گذشته به مدارس در مناطق محروم و نیز فراخوان ارائه راهکارهای مفید و موثر از سوی جامعه خیرین و سمنهای فعال کشور که از اعضای خیریه خبر به حساب میآیند،
رضا درمان در پاسخ به این پرسش که هر فردی الزاما با دانش زیاد یا حد مشخصی از ثروت انباشته شده میتواند به عنوان مدرسهساز وارد جرگه مدرسهسازان شود یا خیر، عنوان کرد: این مقوله بنا به ماهیت خودش تخصصهای لازم و دردسرهای مخصوص به خودش را دارد. در واقع، مدارس موسوم به خیرساز در کشور در اندازههای مختلفی ساخته میشوند؛ از مدارس یک کلاسه با مصالح پیشساخته تا مجتمعهای آموزشی مثلا 30 کلاسه یا خوابگاههای دانشآموزی با حدود 30 اتاق و مجموعه تجهیزات مورد نیاز مانند سلفسرویس، حمام و...
متناسب با همین موضوع هزینههای ساخت یک مدرسه هم کاملا متناسب با نوع آن متفاوت خواهد بود. از 10 میلیون تومان در ابعاد کوچک گرفته تا مدارس چند میلیارد تومانی که نمونههای متعددی نیز ساخته شدهاند و هماکنون در حال ارائه سرویس به فرزندان این مرزو بوم هستند. افراد برای اینکه به خانواده خیرین مدرسهساز بپیوندند نیازی نیست که حتما آدم متخصصی باشند یا اینکه ثروت کلانی دراختیار داشته باشند. در حالت کلی با هر شرایط موجود میتوان به این مجموعه وارد شد. گاهی اوقات میبینیم افراد تمکن مالی زیادی ندارند ولی باز هم در همان سطح خودشان جزو خیرین مدرسهساز هستند.
حتی میتوان هزینههای ساخت یک مدرسه را با استفاده از روشهای مدرن تامین مالی بهصورت اقساط پرداخت. مثلا میتوان با استفاده از امکانات وامهای بانکی مدرسه ساخت و در بلندمدت اقساط آن را پرداخت کرد یا به صورت چندگروهی (اشخاص حقیقی یا حقوقی) بهصورت مشترک یک پروژه را انجام داد. برای نمونه در یکی از پروژههای جامعه یاوری فرهنگی یک خوابگاه شامل 23 اتاق و مجموعه فضاهای اشتراکی با همیاری 23 خیر ساخته شد. به عبارتی هر یک از خیرین یک قسمت از مجموع 23 بخشی هزینههای کل پروژه را پرداختند تا این پروژه کامل شد. سازمانهای مردمنهاد فعال در این حوزه هم میتوانند در تامین مالی یا تعریف ابزارهای مدرن مالی برای انجام این کار نقش مهمی داشته باشند.
با توجه به وضعیت تاسفبار زلزله کرمانشاه و سرپلذهاب این مقام مسوول در جامعه خیرین مدرسهساز کشور ضمن اشاره به اقدامات انجام شده و در شرف انجام، عنوان کرد: بعد از زلزله کرمانشاه جامعه یاوری فرهنگی تعداد 35 مدرسه دو کلاسه پیشساخته را برای کودکان مناطق زلزلهزده در کمترین زمان ممکن برحسب ضرورت ادامه تحصیل برای کودکان منطقه ساخت و ارسال کرد.
این فعال مدرسهساز همچنین با تکیه بر تجربه ساخت تقریبا 900 پروژه در 16 استان کشور مدعی شد جامعه یاوری فرهنگی تجربه ساخت 900 پروژه آموزشی (مدرسه، خوابگاه دانشآموزی و...) در مدت 35 سال فعالیت در کارنامه دارد. وی همچنین اضافه کرد: موضوع مدرسهسازی هیچ ارتباطی با بحث میزان سواد یا دانش بانیان ندارد. بانیان زیادی داریم که سواد دانشگاهی نداشته یا اساسا افرادی سنتی هستند. مادران خانهداری که برای زنده نگه داشتن نام فرزند خود که دانشآموز بوده و امروز در بین ما نیست اقدام به مدرسهسازی و نامگذاری مدرسه به نام فرزندشان میکنند. مدرسهسازی نیازی به داشتن تخصص ندارد.
اصولا در پروسه ساخت یک مدرسه، شخص بانی کمترین دخالت را در موضوعات فنی دارد. تمام مسوولیتهای فنی از مرحله محاسبات، طراحی، تهیه نقشه، انتخاب پیمانکار، نظارت بر کیفیت ساخت، و سایر موارد مشابه بر اساس دستورالعملهای مرتبط و توسط سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس صورت میگیرد. بنابراین بانی یک مدرسه اصولا نیازی به داشتن تخصص ساختمانسازی، معماری یا سایر تخصصهای مشابه ندارد. به عبارتی مدرسه ساختن بیش از پول و تخصص یا سواد، نیاز به «دل داشتن» دارد.
احمد هوشنگی به عنوان دیگر شرکتکننده در این نشست حضور و تداوم فعالیت افراد در ساختار مدرسهسازی به صورت خیریه را اولویت اصلی با توجه به نیاز فعلی کشور میداند. او عنوان کرد: هرکس با هر مبلغی میتواند در این کار خیر سهیم باشد و برای اینکه همه بتوانند در این کار خیر سهیم باشند، هر متر مربع مدرسه در حال حاضر برای خیرین کشور با رقم تقریبی یک میلیون تومان در اختیار دانشآموزان قرار میگیرد. این در حالی است که بسیاری از دانشآموزان نقاط محروم و همچنین خانوادههای آنها نیز در ساخت این مدارس میتوانند سهیم شوند.
علی خالدی فعال مدنی و معلم نمونه مدارس عشایری به عنوان مهمان دیگر این نشست از دید اجرایی به مشکلات موجود در مناطق محروم نگاه میکند و نبود حتی کوچکترین مکانهای آموزشی را سبب بروز بزرگترین مشکلات در آینده کشور میداند. او در پاسخ به این پرسش که در مناطق محروم برای مثال محدوده عشایری چهارمحال و بختیاری نبود مدرسه و کلاس درس تا چه حد بر کار شما و نوع و کیفیت آموزش کودکان و نوجوانان آن منطقه تاثیر گذاشته است؛ عنوان کرد: نبود امکانات گسترده قابل تامل از بهداشت گرفته تا آموزش، روی رفتار صحیح کودکان و دانشآموزان در محیط خانه و اجتماع تاثیر میگذارد.
در مناطق محروم عشایری به کرات شاهد نمونههایی بوده و هستیم که نبود همین امکانات ساده و از دید بسیاری پیشپا افتاده، منجر به ترکتحصیل کودکان اعم از دختران و پسران و در خوشبینانهترین وضع ممکن منجر به مهاجرت آنها به شهرها شده است. این مسایل حتی باعث بروز مشکلات بزرگی در مقصد مهاجرتهای آنها شده و این مشکلات بزرگتر باعث ترکتحصیل این دانشآموزان و حتی بروز مشکلات و معضلات بزرگی برای دانشآموزان در سنین نوجوانی و کودکی شده است.
چنین معضلاتی وقتی مورد توجه قرار نمیگیرند تازه متوجه میشویم که خیرین مدرسهساز چه کمکهای برجستهای میتوانند در راستای سلامت جوامع روستایی و عشایری محروم کنند. از سویی دیگر در مناطق محروم عشایری مدارس قابل توجهی به لحاظ تعداد ساخته شدهاند اما فاقد امکانات مورد نیاز برای تحصیل و تداوم تحصیل هستند و عملا منجر به پایین آمدن شدید راندمان تحصیل و آموزش در میان دانشآموزان میشوند. برای مثال ما مدارسی در مناطق عشایری داریم که هیچ دیوارکشیای در آنها صورت نگرفته و دانشآموزان در زنگهای تفریح و استراحت یا هنگام تعطیلی یا ورود به مدرسه در ایامی که آسمان تاریک است، عملا با خطر حمله حیوانات موذی و درنده روبهرو هستند.
وی علاوه بر ضرورت توجه جامعه خیرین مدرسهساز به ساخت و تجهیز مدارس در نقاط محروم عنوان کرد: بسیاری از مدارسی که در برخی از مناطق عشایری توسط خیرین مدرسهساز ساخته شده، بعد از گذشت مدت کوتاهی با مسایل جدی مواجه شده است. ترک خوردن دیوارها، از بین رفتن و خراب شدن برخی از امکانات ثانویه نظیر سیستمهای گرمایشی، شیرهای آب و... یا کوچک ساختن بسیاری از کلاسها یا محیطهای آزمایشگاهی و دفاتر مربوط به امور مدارس از بزرگترین معضلات برخی از مدارس ساخته شده در مناطق محروم است. خیرین مدارس را ساخته و به اصطلاح تحویل دادهاند و دیگر دسترسی به آنها ساده و راحت تحقق نمییابد.
از سوی دیگر نیز از دید آموزشوپرورش این مدارس تکمیل تلقی میشوند و امکانات موجود، به مدارس نیازمند دیگر تعلق میگیرد. چنین مشکلاتی به هیچ عنوان کم نیستند و از قضا به نظر میرسد از سوی جامعه خیرین یا سایر متولیان امور خیر و عامالمنفعه باید مورد توجه و تامین قرار گیرند.
این معلم و فعال مدنی اضافه کرد: در بسیاری از مناطق محروم و عشایری وضع به گونهای است که خانوادهها به هیچ عنوان استطاعت تامین کمترین لوازم مورد نیاز مدارس را ندارند و در بسیاری از موارد معلمان عشایری، لوازمالتحریر دانشآموزان را به کمک روابطی که با افراد خیر دارند تامین میکنند.
رضا درمان در ادامه نشست بیان کرد: خیلی اوقات خیرین نه فقط به خاطر رضای خدا، یا دانشآموزان مناطق محروم که فقط بهخاطر خودشان در چنین فعالیتهایی مشارکت میکنند. حال اگر این تجربه گروهی باشد، حتما دستاوردهای بیشتری بههمراه خواهد داشت. از زمانی که ساخت یک مدرسه را سفارش میدهید، یا تفاهمنامه آنرا با یک سازمان مردمنهاد متولی این موضوع امضا میکنید، ممکن است ماهها نیاز به صبر و تامل داشته باشید تا مدرسه شما آماده افتتاح شود. در این مدت زمان کافی خواهید داشت تا بتوانید موضوع تامین مالی را به خوبی به اتمام برسانید.
علی خالدی در ادامه در پاسخ به این موضوع که اگر در مقام یک مدرسهساز خیر با توجه به تجربیات شخصیاش در مناطق محروم باشد چه اقداماتی را در اولویت قرار میدهد گفت: اگرچه سوال سختی است اما واقعیت این است که گویا یک خیر مدرسهساز واقعا باید به این مسایل و مشکلات اهمیت دهد چرا که مشکلات اساسی در مدارس خیرساز دقیقا از زمانی آغاز میشود که خیرین مدرسه را میسازند و تحویل میدهند و دیگر این نهاد آموزشی با مشکلاتش باقی میماند و کسی نیست که به آنها اهمیت دهد.
از این رو در مقام یک خیر مدرسهساز همیشه سعی میکردم تا بخشی از توان و امکانات موجود و در اختیار را برای مدت نهچندان بلندی در مدرسهای که ساخته شد بود متمرکز کنم تا با رفع ایرادها و عیوبی که بعد از ساخت هر سازهای وجود دارد، مانع از بین رفتن و استهلاک ساختمان تازه ساخته شده شوم. از سوی دیگر به نظر میرسد با توجه به نیازهای موجود در مناطق محروم، شکل ساختاری مدرسهسازی، باید در گستره کشور به طور یکنواخت توسعه پیدا کند. در حال حاضر یک استان دارای شرایط مناسبی به لحاظ ساخت مدرسه است اما در استانی دیگر این رقم حتی چند برابر کمتر تحقق میپذیرد. از این رو باید در مقام یک مدرسهساز به این موارد نیز بیشترین میزان اهمیت را معطوف کرد.
رضا درمان در نهایت عنوان کرد: در حال حاضر متوسط سرانه فضای آموزشی به ازای هر دانشآموز در کشور حدود پنج مترمربع است. در استانهایی مثل یزد این عدد کمی بیش از 8 مترمربع و در استانهایی مثل سیستانوبلوچستان یا البرز به حدود 3.15 مترمربع به ازای هر دانشآموز میرسد. در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش گفته شده تا سال 1400 متوسط سرانه فضای آموزشی در کل کشور باید به حدود 8 مترمربع برسد. برای دستیابی به این هدف لازم است که حدود 40 میلیون مترمربع فضای آموزشی جدید ساخته شود.
مدارس فرسوده تخریبی یا مدارسی که طی سالهای آینده به سن تخریب خواهند رسید، در این آمار نیاورده شده و فقط مربوط به فضای جدید مورد نیاز است. اگر فرض کنید ساختن هر مترمربع فضای آموزشی هزینهای تقریبا معادل یک میلیون تومان داشته باشد، بنا بر آنچه که جناب آقای هوشنگی قبلا فرمودند پس ما به مبلغی معادل چهل هزار میلیارد تومان نیاز داریم. این عدد معادل تقریبا 40 سال آورده خیرین مدرسهساز خواهد بود.
یعنی اگر مدارس تخریبی قول بدهند که خراب نشوند! و مدارس موجود تعهد کنند که در چهل سال آینده کهنه نشوند، با روند امروز به 40 سال زمان نیاز داریم تا خیرین بتوانند مدارس مورد نیاز برای دستیابی به اهداف سند تحول بنیادین آموزشوپرورش را بسازند. از وجهی دیگر اگر به مساله نگاه کنیم فرض کنید استان البرز به عنوان مهاجرپذیرترین استان کشور شاید بدترین شرایط در موضوع مدارس و نیاز به مدارس جدید را داشته باشد. سرانه فضای آموزشی در این استان حدود 3.15 مترمربع است.
در استان تهران و به خصوص در مناطقی مانند شهر پرند یا مسکن مهر پرند (البته همچنین در سایر مسکنهای مهر) همین وضعیت حاکم است و میزان جذب خیرین و کمکهای آنها کاملا در مقاطع مختلف و در استانهای مختلف متفاوت است و ارقام متفاوتی دارد. نقش مدیران دولتی یا بزرگان منطقه که در این موضوع فعال میشوند، در جذب این کمکها بسیار مهم است. باید توجه داشت که نقش خیرین محلی و سازمان های مردمنهاد فعال محلی و منطقهای هم بسیار مهم است.
تجربه نشان میدهد که در زلزله و سیل، کمکهای خیرین برای بازسازی مدارس به استان کرمانشاه سرازیر شد ولی مدیران سازمان نوسازی مدارس کشور اصلا در جذب و نگهداشت آنها موفق نبودند. در پایان باید گفت، اگر مدارس مدرن و شیک داشته باشیم ولی نتوانیم در این مدارس دانشآموزان یا فارغالتحصیلانی دانا، عاشق و ماهر تربیت کنیم، تمام این سرمایهگذاریها بینتیجه بوده است.