در این رابطه به سراغ مسعود پزشکیان نماینده مردم تبریز و نائب رئیس مجلس شورای اسلامی رفتیم و از وی در این رابطه سوال کردیم که مشروح آن را در بخش زیر میخوانید:
سوال از رئیس جمهور با همه فراز و نشیبهایش به هر شکلی اعلام وصول شد و اکنون در دستور کار مجلس قرار دارد. شما در این برهه سوال از رئیس جمهور را چگونه ارزیابی میکنید؟
سوال از رئیسجمهور هیچ ایرادی ندارد؛ من اگر جای رئیسجمهور بودم در همان یک سال پیش در مجلس حاضر میشدم و حرفها را میزدم.
به نظر من اصلا الزامی ندارد سوال از رئیسجمهور را به این شکل سیاسی کنیم. اصولا اینکه رئیسجمهور هر 6 ماه و یا یک سال یک بار در مجلس حضور یافته و نمایندگان از او سوال کنند و او پاسخگو باشد اصلا ایرادی ندارد و اتفاقا جو تفاهم و دوستی به وجود میآید تا اینکه بخواهیم جوی ایجاد کنیم که مثلا حالت تقابل بخواهد داشته باشد.
سوال کردن به خودی خود، وظیفه نماینده مجلس است و البته پاسخگویی هم وظیفه دولت است، اما این روند را به تقابل کشاندن و حالت جناحی دادن و یا خدای ناخواسته به فضایی تبدیل شود که احساس خوبی از آن نداشته باشیم، کار خوبی نیست.
اما آقای روحانی عنوان کرده است که اتفاقا در مجلس حاضر میشوم تا برخی حقایق را آشکار کنم. آیا بیان این مطالب صحیح است یا خیر؟
به هر حال تعداد سوالاتی که برای طرح از رئیسجمهور مطرح شده است، اصلا ارتباطی به رئیسجمهور ندارد.
سوالی که با 5 محور طرح شده در واقع تمام اقتصادی است؛به این اعتقاد دارید؟
خب همه این اقتصاد صرفا به رئیسجمهور مربوط نمیشود. ما در وضعیتی قرار گرفتیم که هر دولتی هم که روی کار میآمد با این مشکلات اقتصادی مواجه میشد.
در شرایط فعلی که به قول خودتان نابسامانی زیادی وجود دارد و لازم است ...
این نابسامانی را دولت ایجاد کرده است یا از خارج بر ما اعمال کردهاند؟
به هر حال بخشی از آن عدم مدیریت شرایط فعلی بود که سبب بروز مشکلات اقتصادی اینچنینی شده است؟
سوال کنندگان از رئیسجمهور میخواهند بگویند ...
قبول دارید که سوء مدیریت در شرایط فعلی توانسته سبب بروز بحرانهای اقتصادی شود؟
هر چه بگوییم که بخشی از آن مربوط به همین موضوع است. درست است. اما در چنین وضعیتی که همه باید در مقابل آن توطئه آمریکا متحد شویم، بیاییم و همه مسائل را به گردن مشکل مدیریتی بیندازیم درست است؟ آیا این افراد را عوض کنیم و مدیریت جدید روی کار بیاید، مشکل حل میشود؟
حرف شما تا حدودی درست است اما در همین شرایطی که رئیسجمهور باید پاسخگوی عملکرد و مدیریتش در وضعیت کنونی باشد، به بیان «بگم بگمها» روی آورده است و عنوان کره که برخی حقایق را آشکار میکنم آیا این سخنان سبب متشنج کردن فضای فعلی جامعه نمیشود؟
قبل از رئیسجمهور که تعدادی همین «بگم بگمها» را راه انداختند و «میگویند. یعنی بنده معتقدم اگر یکسری از مسائل اصولا شفاف مطرح شود بهتر از این است که گفته نشود و عدهای تصور کنند اینگونه است. من اگر جای رئیسجمهور بودم همان حرفهایی که میخواهم بیان کنم را میگویم و اصلا نمیگویم بگم بگم، بلکه میگفتم.
فکر نمیکنید اصلا این سبک از سخن گفتن سبب متشنج شدن جو عمومی میشود و به نوعی با سیاق مچگیری فرار رو به جلو شباهت دارد؟
اگر حق را صادقانه با مردم بیان کنیم نه تنها جو متشنج نمیشود بلکه افرادی که میخواهند در این میان سوءاستفاده کنند در حاشیه خواهند ماند.
دکتر عدهای از اصلاحطلبان عنوان میکنند پیدایش برخی مشکلات اقتصادی به دولت نهم و دهم بازمیگردد، اما اکنون برخی مشکلات که در محورهای سوال از رئیسجمهور به آن اشاره شده است به عنوان مثال موضوع مشکلات موسسات مالی اعتباری و صدور مجوز آن به دولت آقای روحانی برمیگردد.
خیر قبول ندارم. اینها اصلا هیچ ربطی به هم ندارند. بنده جزو نمایندگان سپردهگذار بودم. اصلا طرفداران ما از این موسسات چه کسانی بودند؟ چرا اینها را تاکنون محاکمه نکردهاند؟اگر یک طرف مقصر بود چرا طرف دیگر را محاکمه نکردند؟
حرف شما درست است اما چه کسی به آنها مجوز داد؟
چرا ارگانهایی که اصلا وظیفه آنها این نیست و رفتند موسسه بانکی زدند را برخورد نمیکنند.«گرحکم شود که مست گیرند در شهر هر آنکه هست گیرند» اگر قرار باشد از این حرفها بزنید که همه درگیرند.
به هر حال بسیاری از اصلاحطلبان بر این اعتقادند که پیدایش یکسری مشکلات اقتصادی که باعث چنین بحرانی شده، باعث و بانی آن دولت احمدینژاد بوده است. بر فرض مثال که چنین موضوعی هم صادق باشد آیا عدم مدیریت آقای روحانی باعث تشدید این بحران اقتصادی نشده است؟
جسارت است اینکه جلوی آنها را گرفته است این داد و بیدادها بلند شده است. یعنی باید می گذاشت به همان منوال پیش برود؟ برخورد کردند و خواستند کاری کنند. میتوانستند بهتر عمل کنند اما ایستادند و جلوی آن را گرفتند و بستند.
اگر صدای آن را در نمیآوردند بهتر بود و یا ایستادن و بستن؟ اما با یکسری نواقص و عیوبی که داشتند ایستادند و بستند اما در این زمینه عیبهایی هم داشتند. حال به جای اینکه بیاییم و بگوییم عیبهایتان هم اصلاح کنید درست است که فقط نفی کنیم؟