به گزارش ایسنا،سخن از جنگ که به میان میآید نام نیروهای غیور قزوینی، فرماندهان بزرگی همچون شهید عباس بابایی، شهید حسین لشگری، شهید علیاکبر ابوترابی در تاریخ دفاع مقدس میدرخشد. فرماندهانی که حفظ و آزادسازی بسیاری از مناطق حساس در جنگ تحمیلی به دلیل دلاوریهای آنها است، یکی از این فرماندهان بزرگ شهید رضا حسنپور است.
رضا حسنپور، بیست و سوم آذر 1339 به دنیا آمد. پدرش مسلم و مادرش خاتون نام داشت.در قزوین دوره ابتدایی تحصیلی را با نمرات خوب گذراند. بار زندگی بر دوش پدر و مادرش سنگینی میکرد به همین دلیل رضا حس کرد ادامه تحصیل برایش مشکل خواهد بود بنابراین مجبور به ترک تحصیل شد و نتوانست به تحصیل ادامه بدهد.
با شروع نخستین جرقههای انقلاب، خود را به جریان زلال انقلاب سپرد. او تمام امیدها و آرزوهایش را در انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) مجسم میکرد؛ ازاینرو، دل درگرو رهبر سپرد و با شور امید در تمام صحنههای انقلاب حضوری مشتاقانه و فعال داشت.در تمام راهپیماییهای شهر قزوین بهطورجدی شرکت میکرد. او در روزهای پیروزی انقلاب، همراه دوستان خود در شهر قزوین فعالانه حضور مییافت و با ایثارگری فراوان درصحنههای مختلف وارد میشد.
شهید حسنپور با تمام وجود برای حفظ اسلام و انقلاب تلاش کرد
رضا حسنپور پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تهران با کمیته انقلاب اسلامی همکاری میکرد و در مبارزه با عوامل ضدانقلاب به فعالیت میپرداخت. پس از چند ماه فعالیت در تهران، دوباره به شهر قزوین بازگشت و در سال 1358 به دنبال تحرکات گروهکهای ضدانقلاب در استان کردستان، همراه یک گروه، راهی این استان شد و با شهامت و شجاعت در سرکوبی ضدانقلاب شرکت کرد. روزها به مبارزه و مقابله با ضدانقلاب مشغول بود و شبها هم برای حفظ امنیت شهر، به گشت زنی در سطح شهر میپرداخت.
در پایان سال 1358 به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهر قزوین درآمد و خود را وقف حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی کرد. او در سال 1359 طی مأموریتی، بهعنوان فرمانده یک گروه، به قصر شیرین اعزام و در آنجا به مقابله با منافقین و نیروهای عراق مشغول شد.
مدتی نیز در قزوین، به دنبال قیام مسلحانه منافقین، به مقابله با این گروهک تروریستی اقدام و در شهر قزوین، تعدادی از آنان را دستگیر کرد.
حسنپور که پیش از شروع جنگ تحمیلی، در منطقه غرب، در حال مبارزه با ضدانقلاب بود با شروع جنگ بلافاصله خود را به پیشتازان مبارزه با دشمن رساند. وی مدتی در گیلانغرب و سرپل ذهاب جنگید و بهعنوان مسئول گروه، رشادتهای فراوانی از خود نشان داد. پسازآن، مدت 6 ماه از اوایل سال 1360 به سرپرستی یک گروه 40 نفره از قزوین به منطقه میمک اعزام شد. در طول این مدت، با توان بالای رزمی، در آزادسازی ارتفاعات میمک شرکت و باشهامت تمام در شناسایی منطقه، تا عمق دشمن نفوذ کرد.
حسنپور پس از مدتی، برای گذراندن یک دوره آموزش تخصصی به تهران رفت. پس از فراگرفتن آموزش، به جبهههای جنوب اعزام شد. وی در عملیات فتح المبین بهعنوان فرمانده گردان در عملیات شرکت کرد. در این عملیات، از ناحیه سر و پهلو مجروح شد و با همان حالت، به اسارت نیروهای عراقی درآمد. اما پس از کامل شدن حلقه محاصره دشمن، نیروهای عراقی به اسارت رزمندگان درآمدند و رضا هم از چنگ آنان آزاد شد اما یک هفته بیشتر در پشت جبهه نماند و هنوز کاملاً سلامتیاش را بازنیافته بود که به جبهه بازگشت؛ او با مسئولیت فرمانده گردان در عملیات رمضان حضور یافت و حماسه آفرید.
حسنپور در عملیات بیتالمقدس نیز بهعنوان فرمانده گردان وارد عمل شد. وی سال 1361 بهعنوان فرمانده تیپ الهادی منصوب و با همین مسئولیت در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کرد. در این عملیات، هنگام فرماندهی نیروها مجروح شد، ولی دست از هدایت نیروها نکشید. او اوج رشادت و توانمندی و مدیریت نظامی خود را در این عملیات به نمایش گذاشت؛ ازاینرو، از سوی فرمانده لشگر 17 بهعنوان قائممقام لشگر برگزیده شد.
حسنپور، بهعنوان جانشین و قائممقام لشگر در چندین عملیات، ازجمله عملیات والفجر 3 و 4 شرکت کرد.
حسنپور در عملیات خیبر و هنگام هدایت نیروهای لشگر، مجروح شد و پس از یک هفته بستری شدن در بیمارستان، بهسرعت خودش را به ادامه عملیات رساند.
سرانجام در عملیات خیبر بهعنوان قائممقام لشگر 17 علی بن ابیطالب و روز 14 اسفندماه 1362 در جزیره مجنون براثر اصابت تیر به سرش، به شهادت رسید.
حسنپور در وصیتنامهاش مینویسد: سلام بر مردم همیشه بیدار و هشیار و خنثیکننده نیرنگ منافقان و کفار و مشرکین؛ سلام بر مردمی که همیشه به یاد خدا و همیشه به یاد رزمندگان جبهههای جنگ حق علیه باطل هستند. من بهنوبهٔ خود نمیدانم که چگونه از شما تشکر کنم. نمیدانم چگونه این بخشش و ایثار شما را جبران کنم و نمیدانم چگونه پس از برگشت از جبهه در میان شما سربلند کنم؛ چراکه تابهحال آن طوری که سربازان امام حسین (ع) برای اسلام کار کردند، من کار نکردم و هیچ کاری نیز از دستم برنمیآید، جز اینکه دعا کنم. خدایا! مرا نزد امام مهدی (عج) و نایب بر حقش امام خمینی و این مردم فداکار و با ایثار، روسیاه مگردان. ای خدا! دیگر بیش از این خجالتم مده که گوشهایم توانایی شنیدن این را ندارد که بشنود یک پیرزن هشت عدد تخممرغ خانهاش را -که همهچیز خانهاش است- برای رزمندگان به جبهه فرستاده است.
شهید حسنپور از نگاه همرزمان و دوستان
سردار عبدالله عراقی که در زمان دفاع مقدس از نیروهای تحت امر سردار رضا حسنپور بوده از او بهعنوان فرمانده دلاوری که بر دلها نفوذ داشته، یادکرده و گفته است: تاکنون هر وقت که صحبت از شهدا شده، فکر میکنند شهدا فرشتههایی بودهاند که فقط نماز میخواندند، درحالیکه امثال شهید حسنپورها، نیروهای توانمند و خلاقی بودند که با دستخالی و خلاقیتهای خود، ابتکار عمل را از دشمن گرفته و بر آنها غلبه داشتند.
سردار مهدی صباغ از سال 60 و اینکه برای نخستین بار در دادگاه انقلاب اسلامی با شهید رضا حسنپور آشنا شده گفته است: نخستین بار بود که رضا را در دادگاه انقلاب میدیدم. او که در آن زمان مشغول آموزش داوطلبان حضور در جبههها در لشگر 16 زرهی قزوین بود از من خواست تا با او در آموزش نیروها کمک کنم و من هم با خداحافظی از دادگاه انقلاب، همراه او شدم که پس از برگزاری یک دوره 40 روزه، برای اولین بار از پادگان امام حسین علیهالسلام، عازم جبههها شدیم.
وی که در عملیات خیبر دوشادوش شهید حسنپور شاهد پیروزی رزمندگان اسلام در این عملیات بوده؛ گفت: عملیات خیبر در نیمههای راه بود که به دلیل مشکلات نفوذ در دشمن، به بنبست رسیده و نهتنها رزمندگان، بلکه سردار مهدی زینالدین، فرمانده لشکر علی ابن ابیطالب (ع) نیز از ادامهٔ راه ناامید شده بودند، اما سردار رضا حسنپور با ابتکار عمل و شجاعت مثالزدنیاش و با یاران اندک خود موفق به گشودن معبری شدند که راه نفوذ در جزیره مجنون هموارشده و در کمال ناباوری فرماندهان ارشد عملیات، وی بهعنوان فاتح خیبر وارد جزیره مجنون شد.
سردار حمزه قربانی نیز بابیان خاطرهای، بارزترین ویژگی شهید حسنپور را شجاعت وی دانست و گفت: تازه از جبهه به مرخصی آمده و داخل محوطه عملیات سپاه پاسداران بودیم که خبر آمد برادری توسط منافقین ترور شده است، در یکچشم به هم زدن دیدم آقا رضا موتور را روشن کرد، من هم سوار شده و حرکت کردیم.
منافقین که برادر بسیجی، شهید حصاری را ترور کرده بودند بر روی موتورسیکلتی در حال فرار بودند که رضا به تعقیب آنها پرداخت، آنهم درحالیکه آنها به تفنگ و نارنجک مسلح بودند و ما دستخالی. به نزدیکیهایشان که رسیدیم یکی از سرنشینان موتور پیاده شده و فرار کرد ولی نفر دوم را که هنوز سوار موتور بود بعد از تعقیب و گریز در حوالی خیابان یخچال به دام انداخته و دستگیر کردیم.
سرهنگ هاشم آذربایجانی از رزمندگان دفاع مقدس درباره شهید رضا حسنپور گفته است: رضا حسنپور اولین فرماندهی بود که وارد جزیره مجنون شد و اگر همت و شجاعت او نبود، عملیات خیبر پیروز نمیشد.
یادش گرامی و راهش پررهرو باد.