عمل جراحی زیبایی در حال حاضر یکی از تخصصهای پرطرفدار بین جراحان به شمار میرود ولی آیا تا به حال به این موضوع فکر کردهاید نقطه عطف پیشرفت و تکامل عمل جراحی زیبایی در کدام بازه زمانی و بنا به چه دلایلی بوده؟ در این یادداشت به دوران جنگ جهانی اول سفر خواهیم کرد. دورانی که 37 میلیون فرد نظامی و غیرنظامی جزو تلفات این جنگ به شمار میروند که از این رقم وحشتناک، 16 میلیون کشته شدند و سایرین، یعنی 21 میلیون فرد دیگر مابقی عمر خودشان را به صورت مجروح جنگی سپری کردند. در آن زمان جراحان برای درمان و بهبود این دسته از مجروحین جنگی دست به کار شدند و چه چیزی بهتر از عمل جراحی زیبایی برای ترمیم و بازسازی اندام سربازان؟
(هشدار: این یادداشت حاوی عکسهای دلخراش است!)
جراحان نظامی در طول چهار سال جنگ جهانی اول، تکنیکهای جدیدی را در میدان نبرد و درمانگاهها ابداع کردند. این تکنیکها به نجات بازماندهها و مجروحین بیشتری نسبت به قبل از خطر مرگ ختم شد که به نوبه خودش پیشرفت بزرگی است. بر اساس همین نوآوریها در علوم پزشکی، گفته میشود در خط مقدم غربی 6/1 میلیون سرباز بریتانیایی با موفقیت مداوا شده و به جنگ بازگشتند.
ذکر این نکته هم بد نیست که در انتهای جنگ جهانی اول، 487/735 سرباز بریتانیایی به خاطر وخامت جراحاتشان، از انجام وظیفه در نقش یک فرد نظامی برکنار شدند. معمولا جراحات حاد و مهلک به خاطر خمپارهها و ترکشهای ناشی از سلاحهای دوربرد بود و تقریبا 16 درصد صدمهدیدگان، از ناحیه صورت دچار صدمه اساسی شده و از هر سه نفر، یک نفر دچار آسیب حاد طبقهبندی میشد.
از لحاظ تاریخی، آسیبهای مهلک در سر و صورت نظامیان باعث میشد تا در آن دوران حتی اگر بازماندهها از خطر مرگ نجات پیدا میکردند، ناهنجاریهای زیادی از لحاظ ظاهری را باید تحمل میکردند که جدا از شکل و شمایل زننده و کریه، بسیاری از سربازان توانایی مشاهده، تنفس و حتی غذا خوردن را از دست میدادند. درست در این دوران بود که یک جراح گوش، حلق و بینی از نیوزیلند به نام هارولد گیلیز (Harold Gillies) در خط مقدم غربی تلاش کرد تا آسیبهای پوستی موجود در صورت را ترمیم کند. او در زمان جنگ بود که پی برد ترمیم این ضایعهها کار چندان آسانی نیست و به کارگیری نیروهای متخصص میتواند باعث پیشرفت و تکامل هر چه بیشتر عمل جراحی زیبایی شود.
صدمات وارده بر صورت سربازان در جنگ جهانی اول به قدری وحشتناک بود که دکترها و جراحان مجبور شدند روشهای جدیدی برای کمک به سربازان، بدون قطع عضو امتحان کنند. هارولد گیلیز، پیوند پوست (گرفت) را ابداع کرد که یک لایه پوست تحت شرایط استریل، روی صورت فرد قرار داده میشود. جراح در تصویر بالا در درجه اول پوست صورت سرباز مجروح را ترمیم کرده و در درجه دوم، صورتش را به فرم مناسب درآورد. در انتها یک عینک ساختگی برای سرباز ساخت تا به خاطر فقدان کره چشمش از لحاظ ظاهری چندان صورت زشت و غیرقابلتحملی نداشته باشد.
سرپرست پزشک ارتش در جنگ جهانی نیز متوجه شد که احداث مراکز تخصصی برای جراحی زیبایی، چه فواید چشمگیری برای التیام صدمهدیدگان در بر دارد. در این مراکز تخصصی، آسیبهای نوروسرجیکال و ارتوپدی با صرف زمان کمتری بهبود مییافتند.
به همین خاطر به گیلیز از سوی مقامات اجازه داده شد تا در مسیر پیش رویاش مستقیم رو به جلو حرکت کند. او اولین واحد جراحی زیبایی در بریتانیا را در ماه ژانویه سال 1916 میلادی در بیمارستان نظامی کمبریج واقع در آلدرشات احداث کرد. گیلیز در ابتکاری جالب به بیمارستان پایگاههای فرانسه سفر کرد تا بیماران مناسب برای عمل جراحی زیبایی را در وهله اول شناسایی کرده و سپس به واحد درمانی خودش منتقل کند.
در سریال Boardwalk Empire قصه فردی را میبینیم که جیک هیوتسان عهدهدار نقشش بوده. این کاراکتر مورد عمل جراحی زیبایی قرار گرفت و همانطور که متوجه شدید صورتش به واسطه تکنیک پیوند پوست دوباره بازسازی شد.
گیلیز انتظار داشت در نهایت با 200 بیمار به مرکز درمانی برگردد ولی به همراه نزدیک به دو هزار بیمار با صدمات وارد بر صورت به آلدرشات بازگشت چرا که سربازان نیروی دریایی و هوایی نیز از سوختگیهای درجه سوم و چهارم از ناحیه صورت رنج میبردند و نیاز به گرفت پوستی داشتند.
گیلیز تکنیک جراحی زیبایی را به عنوان یک «هنر جدیدِ عجیب» به دیگران معرفی میکند. با اینکه فعالیتهایی در زمینه جراحی زیبایی در این حیطه در گذشته صورت گرفته، بسیاری از تکنیکهای جراحی که عمل جراحی زیبایی نیز از این دسته مستثنی نیست، با آزمون و خطا پیشرفتشان حاصل میشود.
نمای نزدیک از چشم و مژه مصنوعی که به عینک وصل شده.
تعدادی از بینیها، چشم و مژههای مصنوعی برای سربازان مجروح فرانسوی مربوط به سال 1918
جراحان برای ترمیم صورت فرد از مشهای کاغذی استفاده میکردند تا قالب درستی از صورت بیماران به دست بیاورند. بعد از قالبگیری، روی مش مورد نظر گزینههای موجود در صورت و پوست طراحی میشد.
نحوه خلق چشمهای رنگی: مهندسین زبده با استفاده از شیشه تلاش میکردند تا کره چشم را برای سربازانی که چشمانشان را در جنگ جهانی اول از دست دادند، تهیه کنند. ابتدا حبابی از شیشه به شکل یک کره درآمده و رنگآمیزی میشود (شکل بالا سمت چپ)؛ چشمهای مصنوعی در یک ظرف قرار گرفته و گرما میبینند تا رنگها روی شیشه مورد نظر کاملا خشک شوند (شکل بالا سمت راست)؛ کره چشم صیقل مییابد (شکل پایین سمت چپ)؛ کره چشم پولیش شده و نهایی (شکل پایین سمت راست).
یکی از تکنیکهای اساسی گیلیز در ابداع نوع دیگری از پیوند پوست است که تحت عنوان tube pedicle شناخته میشود. در این عمل جراحی، یک لایه ضخیم پوست از بافت زیرین خود جدا شده ولی از بافت سالم بدن کاملا جدا نمیشود. سپس این لایه که به آن «فلپ» میگویند به یک لوله دوخته شده و در ناحیه آسیب دیده بخیه میشود. پس از این مرحله باید منتظر ماند تا خونرسانی جدید در ناحیه پیوند شکل بگیرد. تنها در این حالت لوله باز شده و لایه پوستی بدوی بخیه میشود.
یکی از اولین بیمارانی که به این پیوند نیاز داشت والتر یئو نام داشت. افسر ناو جنگی ملکه الیزابت که در نبرد جوتلند در سال 1916 میلادی مژههای فوقانی و تحتانی خودش را از دست داد. با پیوند پوست، یک لایه ماسک پوستی در صورت و چشمانش شکل گرفت تا دوباره این بافت از دست رفته، بازسازی شود. با اینکه جراحان در نتیجه نهایی با یک صورت و چهره کاملا بینقص روبهرو نشدند ولی بازسازی پوست از لحاظ تخصصی در علوم پزشکی، یک گام به جلو پیش رفت.
چهار عکس مستند از بازسازی صورت یک سرباز که به طور گستردهای از ناحیه گونه در نبرد سام در ماه جولای سال 1916 میلادی دچار آسیب شده بود.
مطابق شکل بالا، جراحان ترجیح دادند ماسک پوستی را روی صورت بیمار قرار داده و سپس این ماسک را طراحی کنند تا مطابق صورت سرباز باشد. معجزه عمل جراحی زیبایی را میتوانید به وضوح از مقایسه دو تصویر راست و چپ دریابید.
در گیر و دار جنگ، مراکز جراحی و درمانی بزرگتر جزو نیازمندیهای واجب ارتش بود. همچنین مکانی برای بازتوانی بیماران مجروح نیز باید احداث میشد تا متخصصین دیگری به مراقبت از بیماران بپردازند. گیلیز نقش بزرگی در تشکیل واحد تخصصی در بیمارستان کویین ماری در سیدکاپ واقع در جنوب شرقی لندن ایفا کرد. این بیمارستان با 320 تخت خواب افتتاح و در انتهای جنگ، نزدیک به 600 تخت خواب دیگر نیز به بیمارستان اضافه شد. بر اساس آمار تاریخی، 752/11 عمل جراحی در این مکان انجام پذیرفت.
با این حال جراحی زیبایی و ترمیمی پس از جنگ نیز ادامه داشت. این مرکز بالاخره در سال 1929 میلادی بسته شد و در آن زمان نزدیک به هشت هزار بیمار در بازه زمانی 1920 تا 1925 با موفقیت درمان شدند.
نوع صدمهها، تکنیکهای جراحی و صد البته نتیجه نهایی با جزئیات کامل ضبط و ثبت شد. فردی به نام هنری تانکس از سوژههای بالینی به عنوان مدل برای نقاشی استفاده کرد. او به عنوان یک پزشک تربیت شده بود ولی ترجیح داد برای پیشرفت علم پزشکی، به سمت نقاشی سوژههای پزشکی روی بیاورد.
تانکس به یک نقاش و هنرمند جنگ در خط مقدم غربی تبدیل شد ولی در نهایت به گیلیز ملحق شد تا در کنار نقاشی از بیماران و ضایعههایشان، در طرح و برنامهریزی برای یک متد جراحی کمکرسان باشد. البته انجام جراحیهای سر و صورت با پیچیدگی بیشتر، کم کم به خلق شیوههای جدید داروهای بیهوشی انجامید. چرا که نحوه تسکین درد بیمار، خود یک چالش بزرگ برای جراحان آن دوران به شمار میرفت.
دو سرباز آسیب دیده که در حال کارت بازی هستند. به چهره و ماسکی که به صورت زدهاند دقت کنید. این عکس مربوط به ماه آپریل سال 1919 میلادی است.
به همین سبب بیهوشی عمومی به عنوان یک تکنیک تخصصی در دوان جنگ پیشرفت کرد. در گذشته معمولا به یک فرد معمولی در تیم جراحی دستور داده میشد تا بیهوشی را اعمال کند. اما پزشکان در دوران جنگ جهانی اول مجبور شدند جهت تسریع عملهای جراحی، خودشان نیز این پروسه را یاد بگیرند.
بین نجاتبخشی بیماران پس از عملهای جراحی و بهبود شیوه بیهوشی، یک رابطه مستقیم وجود داشت. هر چند هنگام جنگ، عملیات بیهوشی بیمار بیشتر بر پایه گاز کلرفورم و اتر انجام میپذیرفت.
تیم پزشکی کویین ماری بریتانیا متد جالبی را ابداع کرد که در حال حاضر به متداولترین شیوه برای القای بیهوشی عمومی در انسان تبدیل شده است. همچنین پزشکها در آن دوران کشف کردند میتوان گاز بیهوشی را به واسطه یک لوله از ناحیه بینی و دهان به نای بیمار وارد سازند تا عملکرد گاز بیهوشی سریعتر و تاثیر گاز بیهوشی قویتر باشد. یک پزشک اتریشی در سال 1935 اینگونه مینویسد: