اقتصاد آنلاین - صبا نوبری؛ حسین درودیان، کارشناس پول و بانکداری در این نشست در خصوص بحران بانکی در ایران گفت: ویژگی بحران بانکی در ایران این است که مثل مشکل ارز و سکه آنچنان مشهود نیست بلکه بیماری مهلک و پنهانی است و برخلاف بحران ارز و مسئله قیمتهای انرژی که اتفاق جدیدی نیستند و فقط روز به روز عمیق تر میشود مسئله نو و جدیدی است.
ترازنامههای بانکی تراز نیست، آن را تراز نشان میدهند
وی با اشاره به این موضوع که ترازنامههای بانکی واقعا تراز نیست بلکه آن را تراز نشان میدهند، افزود: بخشی از سرمایههای بانکها به واقع موجود نیست و در بسیاری از مواقع سرمایههای بانکها منفی هم میشوند.
او در این خصوص ادامه داد: سرمایههای بانکها بیش از 30 یا 40هزار میلیارد تومان نیست و میتوان گفت بانکهای ما در واقع ورشکست شدهاند.
درودیان افزود: در سایر کشورها ترازنامه بانکها به طور عادی جلو میروند و ناگهان براساس تکانههای شدیدی که به ویژه در بازار سرمایه رخ میدهد، ترازنامه ناتراز میشود اما در ایران ما همواره ناتراز جلو رفتهایم.
این کارشناس با تاکید بر اینکه باید دلیل این اتفاق را در شکاف درآمد هزینه بانکها جستجو کرد، گفت: عامل اصلی آن نرخ بهره حقیقی مثبت است که با ایجاد نیرویی منجر به کسری درآمد بانکها شده است.
درودیان افزایش نرخ سپردهها را رفتار انقباضی عنوان کرد که سرعت گردش پول را کاهش میدهد.
وی دلیل اینکه نرخ سپردهها در سالهای اخیر بالا مانده است را یک بسته سیاستی عنوان کرد و افزود: توجه به تورم به مثابه یک پدیده پولی یکی از همین سیاستهای نادرست است، این تفکر که برای کنترل آن باید جلوی پایه پولی و در نتیجه مصارف بانکها گرفته شود سیاست اشتباهی است که طی این سالها در پیش گرفته شده است.
این کارشناس اقتصادی همچنین به سیاستهای مستقیم از جمله سقف گذاشتن بر اعتبارات بانکها به عنوان یک ابزار بسیار قدیمی و ناکارآمد اشاره کرد.
شوک ارزی و تورم کمکی به نظام بانکی نکرده است
مجید شاکری نیز در این نشست با اشاره به این موضوع که بحران بانکی فعلی در تاریخ ایران بسیار ویژه است ادامه داد: البته این حرفها به این معنی نیست که ما با یک بحران نقد ناپذیر رو به رو هستیم، زیرا ما یک سیستم بین بانکی گسترده و یک بانک مرکزی گشاده دست داریم که به راحتی کسری ها را جبران میکند.
این کارشناس اقتصادی افزود: باید گفت قبل از بحران ارزی مهمترین اتفاق در مقابل چشمان ما بحران بانکی بود و این بحران در ایران از مرحلهای که تنها بانکداران یا اقتصاددانان بتوانند راجع به آن نظر بدهند گذشته او یک بحران چند وجهی است که نیازمند نظر همه است.
شاکری تاکید کرد: بر خلاف حرف هایی که گفته میشود، شوک ارزی کمکی به مشکلات بانکی نمیکند، زیرا اساسا تورم برای بانکی اتفاق خوبی است زیرا بار نرخ بهره را از دوش بانکها کم میکند.
وی این ادعا که مشکلات دارایی ارزی بانکها با تورم برطرف شدهاست رد کرد و ادامه داد: این داراییهای ارزی به صورت بستانکاری است و درست است که دارایی 4برابر شده ولی چه کسی است که آن را پس بدهد؟
این کارشناس اقتصادی اضافه کرد: اگر نگوییم تورم فعلی وضعیت ترازنامه کل سیستم بانکی را بهتر نکرده، نمیتوان گفت آنرا بهبود هم بخشیده است.
وی همچنین درباره این موضوع که گفته میشود دارایی بانکها به صورت مستغلات است، گفت: تنها 50هزار میلیارد دارایی بانک ها مستغلات است و علاوه بر آن بخش زیادی از این مستغلات که قابلیت نقدپذیری داشت قبلا فروخته شدهاند.
شاکری ضمن تاکید بر این نکته که به اصلاح نظام بانکی توجه زیادی میشود، گفت: با این وجود هنوز کسانی در بدنه دولت هستند که به دنبال افزایش ضریب کفایت سرمایه بانکی هستند.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: درست است که ضریب کفایت سرمایه مثل یک کمربند بانکی است ولی اگر بخواهیم در شرایط فعلی به آن بپردازیم مثل این است که بخواهیم به دنبال بستن کمربند ایمنی کسی باشیم که براثر ضربه در تصادف خونریزی کرده است.
شاکری گفت: برخی دولتمردان بحران را این میبینند که مردم به پشت کانتر بانک بروند و پولی برای نقد شدن نباشد، مثل موسسات ثامن! اما چنین اتفاقی نمیافتد زیرا بانک مرکزی همیشه با گشاده دستی این کسریها را جبران میکند.
ادغام بانکها در شرایط فعلی کار درستی نیست
وی همچنین با اشاره به اینکه در شرایط فعلی ادغام بانکها نباید صورت بگیرد، خاطرنشان کرد: زیرا با این ادغام اگر چه آزدسازی مستغلات صورت میگیرد اما بسیاری از این مستغلات قابلیت فروش ندارند وعلاوه بر آن بسیاری از کارکنان بانکهایی که میخواهند ادغام شوند قابلیت تعدیل ندارند.
شاکری در پایان خاطر نشان کرد: من ناقض ادغام صحبت نمیکنم اما ادغام بانکها در شرایط فعلی کارآمد نیست در ضمن اگر کسی بخواهد با موسسات مالی غیرمجاز برخورد کند آن کار یک هفته است و اصلا سخت نیست.
دهه هشتاد، شروع بحران بانکی
سید علی مدنی زاده نیز در این نشست با بیان اینکه بحران بانکی فعلی از دهه هشتاد آغاز شد، گفت: در سال 80 ما در بستری قرار داشتیم که آمادگی بانکداری خصوصی به دلیل نبود قوانین مناسب وجود نداشت.
وی اضافه کرد: از سال 91 و 92 به بعد شاهد سیر صعودی نرخهای سپرده حقیقی بانکها بودیم ولی در مقابل میتوان گفت بخش عرضه اقتصاد دچار شوک شده است.
مدنی زاده افزود: در چنین بستر نامناسبی بانکداری خصوصی و وامدهیهای کلان شکل گرفت که در کنار آن ناکارآمدی قضایی هم وجود داشت و مجموع این اتفاقات باعث بروز برخی مطالبات غیر جاری در ترازنامه بانکها و بدهکاری دولت به نظام بانکی شد که خود نوعی دیگر از بدهیهای غیرجاری هستند و هیچگاه تسویه نمیشوند.
این کارشناس در ادامه افزایش نرخ تسهیلات را منجر به بروز یک رکود اقتصادی و پس از آن یک تنگنای اعتباری عنوان کرد.
وی رکود سالهای 91 و 92 را مقارن با قطع آخرین شریان اقتصادی بانک ها با کاهش قیمت مستغلات عنوان و تصریح کرد: پس از سال 92 بانکها با مراجعه به بانک مرکزی و استقراض از آن انتظارات تورمی را ایجاد کردند که متاسفانه هیچ نهاد نظارتی هم به این گونه فعالیتها نظارتی نداشت و در این میان موسسات سپرده گذاری غیر مجاز که به هیچ کجا پاسخگو نبودند با اعلام نرخ های بالای 30 یا 40درصدی به دنبال افزایش سرمایه موهوم خود بودند.
بانک مرکزی، پشتوانه زیاندهی بانکها
وی پایان این فرایند را زیاندهی بانکها عنوان کرد و گفت: متاسفانه در حال حاضر هیچ کس هم نگران این زیاندهی نیست زیرا همه میدانند که با رجوع به بانک مرکزی جبران خواهد شد.
مدنی زاده این بحران بانکی را گلوله برفی خواند که بزرگ و بزرگتر میشود و با نرخهای سود سپرده بالا که به دنبال آن انتطارات تورمی نیز بالاتر می رود، سرانجام خود را در رکود اقتصادی خالی میکند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بدون تغییر پارادایم و ایجاد اصلاحات ساختاری نمیتوان این مشکلات را حل کرد ضمن اینکه این اصلاحات ساختاری هزینه اقتصادی زیادی دارد ولی مشکل آن جاست که این هزینه به هزینه سیاسی اجتماعی بزرگی گره خورده است و اگر بخواهیم پارادایم خود را تغییر دهیم احتیاج به یک هزینه اجتماعی داریم.
سود موهوم بانکها؛ عامل اصلی بروز نقدینگی
حسین عبده تبریزی نیز در خصوص دلایل اصلی بحران نقدینگی در کشور گفت: هرچند اقدامات آمریکا برای خروج از برجام توانست باعث تغییر انتظارات مردم و بروز بحران ارزی باشد، اما به عقیده من سود موهومی که بانکها در سالهای اخیر پرداختند عامل اصلی تلاطمات نقدینگی اخیر کشور بود.
وی اضافه کرد: هرچند نرخ تورم و قیمت ارز با تاخیر واکنش نشان دادند ولی باید توجه کرد هرچقدر که این تاخیر بیشتر شود شوک حاصل از آن بیشتر خواهد بود.
عبده تبریزی نقدینگی را یکی از مسائل اصلی امروزه کشور عنوان کرد و افزود: آنقدری که نظام معیوب بانکی مقصر بروز شرایط فعلی است سازمان بودجهای و سیاستگذاریهای ارزی مقصر نیستند.
این کارشناس اقتصادی یکی از مشکلات سودهای بالا و عجیب بانکی را آدرس غلطی که به مردم میدهند و باعث میشوند سرمایه ها به سمتی برود که فایدهای برای اقتصاد ندارند عنوان کرد.
عدم اصلاح نظام بانکی، تورم لجام گسیخته را به دنبال دارد
وی افزود: دولت هنوز فرایند اصلاح بانکی را دنبال نکرده است و اگر نظام بانکی اصلاح نشود احتمال بروز یک تورم لجام گسیخته دور از انتظار نیست و باید دانست که در کنار افزایش پایه پولی اگر وضعیت فعلی بانکها ادامه یابد میتواند اقتصاد را فلج کند.
این کارشناس مشکل اصلی را شکل راه حلی که برای برطرف کردن مشکلات بانکی ایران اتخاذ میشود دانست و افزود: مسئله این است که 25هزار میلیارد تومانی که برای پرداخت بدهی موسسات بانکی داده شده است از حساب دولت بوده و پایه پولی را افزایش داده است.
ضرورت ایجاد چتر حمایتی برای مردم
عبده تبریزی همچنین بر ایجاد یک چتر حمایتی برای مردم در جهت جلوگیری از فشار به آنها تاکید کرد و ادامه داد: شاید اصرار دولت برای تعیین نرخ ارز 4200تومانی برای کالاهای اساسی مردم هم برای ایجاد همان چتر حمایتی است.
این کارشناس اقتصادی درباره راه حل کمتر کردن بار مشکلات از دوش بانکها و دولت گفت: باید دید که قرار است این زیان که 90 درصد آن به دلیل پرداخت سود موهوم و 10درصد آن هم به دلیل فساد و سیاست های غلط است را چه کسی باید بدهد؟ بانک مرکزی، سهامداران یا مردمی که سودهای 30درصدی گرفته اند؟
وی تاکید کرد: به نظر میرسد راهی برای گرفتن سود از مردم نیست اما میشود در تسویه با مردم طوری عمل کرد که بخشی از بار بر دوش آنها بیفتد، به این صورت که بازپرداخت طولانیتر و با سود کمتر شود تا حداقل 10درصد بار این مشکل از دوش دولت و نظام بانکی برداشته شود.
عبده تبریزی با یادآوری این نکته که در دهه شصت برخی وی را مخالف ایجاد قرضالحسنهها مینامیدند، گفت: من در آن زمان با اینکه این موسسات تبدیل به بانکداری شوند مخالف بودم، هرچند آن زمان هم تعداد این موسسات کم نبود و مشکلات بانکی از اولین روز انقلاب در ایران وجود داشت.