افزون بر آن، پیش از اجرا هزینههای سنگین و البته مفید و ضروری این اقدام را به شایستگی دیدهاند. کاری که اگر ما از پیش نبینیم؛ «رفتن به این وادی» نتیجهای جز «افزایش مجدد تورم» و بار دیگر «بیاعتبار شدن پول ملی» را در برنخواهد داشت.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، از این رو، برای بررسی تاثیرهای احتمالی حذف صفر از پول ملی و فرصتها و تهدیدهای آن، نگاهی به تجارب دیگر کشورها در خصوص اصلاحات واحد پول ملی انداختهایم.
ماجرا از کجا آغاز شد؟
دراواخر سال 1372 هجری شمسی، بانک مرکزی مطالعات گستردهای در خصوص حذف صفر از پول ملی را آغاز کرد. اما به دلیل عدم استقبال از این پیشنهاد، مطالعات یادشده به فراموشی سپرده شد. سپس در سال 1386 در دوره ریاست طهماسب مظاهری در بانک مرکزی با پیشنهاد غلامرضا مصباحی مقدم عضو کمیسیون اقتصادی مجلس باردیگر این طرح مورد بررسی مجدد قرار گرفت و کمیسیون ویژهای برای تصمیمگیری در این خصوص، تشکیل شد. این بار در مرداد 1390 بانک مرکزی طی اطلاعیهای از مردم خواست تا در یک نظرسنجی نام جدید پول ملی را تعیین و تعداد صفرهایی که باید از ریال حذف شود؛ پیشنهاد دهند. با این وجود، دولت دهم نتوانست در دوره حاکمیت خود این طرح را به سرانجام برساند تا «رفرم پول ملی» عملا به دولت یازدهم منتقل شد. پس از آن، در تاریخ 17 آذر 1395 هیات وزیران با تصویب لایحه بانک مرکزی موافقت کرد تا واحد پول کشور از «ریال» به «تومان» تغییر کند و هر تومان معادل 10ریال شود این به معنی حذف یک صفر از پول ملی بود. باز هم خبری از ارسال لایحه به مجلس نشد تا تاریخ 11 دی ماه سال جاری که بانک مرکزی در آیین رونمایی از «ایران چک» با طراحی جدید چهار صفر آن را به رنگ دیگری منتشر کرد تا نخستین اقدام عملی در راستای حذف 4 صفر از پول ملی -بعد از سالها- انجام شود. نهایتا، در تاریخ 16 دی رئیس کل بانک مرکزی از تقدیم لایحه حذف چهار صفر پولی به دولت خبر داد.
اَبَرتورمها مقصرند یا عامل نجات؟
نخست بر چرایی این امر در کشورهای مختلف میپردازیم. زمانی که کشورها با تورمهای شدید یا اصطلاحا ابرتورمها روبهرو میشوند، ارزش پول ملی آنها به شدت افت میکند و در این شرایط، برای خرید کالاهای رایج «اسکناسهای زیادی» در «مبادلات روزمره» جابهجا شوند. در نتیجه این امر، مردم به جهت سهولت در خرید و فروش، «ارزهای خارجی» را جایگزین پول ملی -در مبادلات روزمره- میکنند. متقابلا دولتها برای جلوگیری از این امر، دو راهکار پیشرو دارند: «راهکار اول چاپ اسکناسها با مبالغ بالاتر است. اما این راهکار معمولا مورد استفاده قرار نمیگیرد، زیرا استفاده از پول با واحدهای بزرگتر، همیشه نشانگر این نکته است که دولت عملکرد مناسبی به لحاظ اقتصادی نداشته و این امر، منجر به استفاده مردم از دیگر ارزها به منظور مبادلات تجاری و سرمایهگذاری میشود. راهکار دوم حذف صفرها از پول ملی است و انتشار مجدد اسکناسها و سکهها با حذف یک یا چند صفر است. حذف صفر از پول ملی فرآیندی است که طی آن ارزش پول ملی به دلیل کاهش ارزش پول ناشی از تورم دوباره کالیبره یا واحدبندی میشود. حذف صفر از پول ملی توسط کشورهایی که اقتصاد با ثبات دارند به صورت موفقیتآمیز قابل اجراست. هر چه اعتماد به حکومت افزایش مییابد سیاستهای سمبولیک مانند حذف صفر میتواند بر روی اقتصاد کشور تأثیر بهتری بگذارد. همچنین، برخی از کشورها قبل و یا در طی زمان ثبات اقتصادی به پیادهسازی حذف صفر از پول ملی پرداختهاند که نتیجه آنها را در ادامه بررسی میکنیم.
هزینههای سنگین حذف صفر را محاسبه میکنند
روش حذف صفر اگرچه به تسهیل مبادلات تجاری کمک میکند، اما در کوتاهمدت باعث افزایش گریزناپذیر تورم و اعمال هزینههای تورمی پنهان به جامعه میشود. حذف صفر باید در تمامی سیستمهای حسابداری و صورتهای مالی پیادهسازی شود که خود مستلزم هزینه است. تمامی چکها اسکناسها و سکههای قدیمی باید جمعآوری شود و اسکناسها و چکها و سکههای جدید جایگزین شود که هزینه انتشار و توزیع برای بانک مرکزی به دنبال دارد. یکی دیگر از محدودیتهای این سیاست مشکلات حسابداری و اعمال تغییرات پول ملی به آرشیو سریهای زمانی و دیتابیسهای مالی گذشته است که میتواند منجر به از دست رفتن بخشی از اطلاعات مالی شود. همچنین تمامی زیرساختهای نرم افزاری و کامپیوتری شبکه مالی و بانکی کشور باید مطابق با واحد پولی جدید تغییر کند.
اعتماد ملی افزایش، تورم کاهش!
با توجه به موارد بالا بدیهی است که فرایند پیادهسازی سیاستگذاری حذف صفر از پول ملی فرایندی است بلندمدت که مستلزم بررسی و تامل بسیار است. نکته اصلی اینجاست که حذف صفر، منجر به تغییر نرخ تبدیل پول ملی به ارزهای خارجی نخواهد شد زیرا این نرخ، وابسته به پارامترهای واقعی اقتصاد کلان است. این امر میتواند باعث افزایش اعتبار پول ملی گردد. به طور معمول، کشورهای توسعه یافته از پولهای با واحد کوچکتر استفاده میکنند. بنابراین، حذف صفر از پول ملی، میتواند درک بهتری از کشور به عموم مردم بدهد. به عبارت دیگر، میتواند حاوی این پیام برای مردم باشد که زمان ابرتورم سر آمده است و دولت در خصوص حل مشکلات اقتصادی جدی است. اعتبار پول ملی میتواند منجر به افزایش اعتبار اقتصادی کشور شود. از این رو، میتواند منجر به افزایش اعتماد عمومی نسبت به دولت گردد. اگرچه حذف صفر از پول ملی تاثیر واقعی و قاطعی بر اقتصاد ندارد اما میتواند باعث کاهش هزینههای تراکنشها گردد. همچنین، حذف صفر از پول ملی تاثیر معناداری بر تورم و رشد اقتصادی دارد.
تجربه موفق آلمان؛ حذف صفرها از مارک
برای اولین بار آلمان بعد از جنگ جهانی دوم و در اثر بحرانهای اقتصادی ناشی از جنگ جهانی و خسارتهایی که دیده بود؛ اقدام به حذف صفرهای مارک کرد و پس از آن، تاکنون این روش بارها و بارها در کشورهای مختلف انجام شده است. در برخی کشورها این فرایند با موفقیت و بهبود اقتصادی همراه شده است و در برخی دیگر منجر به بهبود اقتصادی نشده است. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت، حذف صفر از پول ملی به تنهایی منجر به بهبود اوضاع اقتصادی نخواهد شد و باید عوامل تاثیرگذار دیگری نظیر سیاستهای ضد تورمی و مدیریت نقدینگی را در کنار حذف صفر از پول ملی را در نظر گرفت تا بتوان از این سیاست در راستای اهداف کلی کشور استفاده کرد. در جدول زیر نام مهمترین کشورهایی که اقدام به حذف صفر از پول ملی خود کردند را در کنار درصد تورم آنها نشان دادیم تا به بررسی تجارب آنها و پیشبینی خطرات احتمالی بپردازیم.
هلند چه کرد؟
امروزه کمتر کسی است که واژه بیماری هلندی در اقتصاد را نشنیده باشد. در دهه 60 میلادی اقتصاد هلند به دنبال درآمد غیر منتظره حاصل از کشف و استخراج گاز دچار تورم غیرمنتظره گردید. دولت برای پاسخگویی به نیاز مردم در مبادلات عمومی مجبور به انتشار پولهای بزرگتر شد و این در حالی بود که تورم بیش از 100 درصد را تجربه میکرد. دیری نگذشت که با سیاستهای انقباضی شدید پولی و همچنین حذف چهار صفر از اسکناس، تورم توسط دولت کنترل شد. هلند نخستین کشوری بود که سیاستهای پولی شدید و حذف صفر از اسکناسها را همزمان اجرا کرد.
مقایسه تجربههای موفق و ناموفق
ترکیه در سال 2005 میلادی با حذف شش صفر از لیر خود توانست اثرات ناشی از تورم دهه 80 و 90 میلادی خود را از اسکناسهایش حذف کند. روند کاهش نرخ تورم از سال 1995 در این کشور به وسیله اعمال سیاستهای مالی و پولی شروع شد و در سال 2005 و در انتهای دوره اصلاح اقتصادی هنگامی که دولت تورم را از 105 درصد به هشت و نیم درصد رسانده بود به نتیجه رسید. در این زمان آنها دست به حذف صفر از پول ملی خود زدند که همین زمانبندی مناسب باعث موفقیت ترکیه در این زمینه شد. کشور زیمباوه در سال 2003 با تورم نزدیک به 1000 درصد برای حذف سه صفر از پول ملی خود اقدام کرد در حالی که دولت هیچ اقدامی در خصوص تورم انجام نداده بود و تنها به تأثیر روانی حذف صفر از پول ملی امید بسته بود. کاملا واضح است که این سیاست شکست خورد و تورم به حدی در زیمبابوه رشد کرد که دولت به ناچار برای پاسخگویی به نیازهای مردم اسکناسهای صدمیلیون دلاری چاپ کرد! کشور غنا در سال 2007 به اجرای سیاست حذف چهار صفر از پول ملی خود اقدام کرد جالب است بدانید که به گزارش بانک مرکزی غنا در سال 2016 افزایش معناداری در مصرف بعد از حذف چهار صفر در پول ملی اتفاق افتاد. آنان نتیجهگیری کردند که اگر چه تاثیر حذف صفر از پول ملی غنا فقط یک اتفاق عددی است اما اثر روانشناختی نرخ پول ملی میتواند بر رفتار عمومی مردم اثر بگذارد و همین امر موجب افزایش تورم در این کشور شد. اگر چه، اثر روانشناختی منجر به تغییر رفتار عمومی مردم این کشور شد اما تاثیر واقعی حذف صفرهای پول غنا و پارامترهای اقتصادی این کشور به لحاظ آماری معنادار نبود. محققان دریافتند که نگاه مردم غنا قبل و بعد از اجرای سیاست حذف صفر از پول ملی نسبت به این سیاست متفاوت بوده است قبل از اجرای سیاست حذف صفرهای پول ملی انتقادهای فراوانی میشد اما بعد از پیادهسازی این سیاست بسیاری از مردم از این سیاست راضی بودند آنها دریافتند واحد پولی جدید، امنتر و راحتتر است.
نمودارها چه میگویند؟
نمودارهای زیر تورم تاریخی چهار کشور که سیاست حذف صفر از پولملی خود را اجرا کردند نمایش میدهد. از سال 1961 تاکنون کشورهای آرژانتین و برزیل به ترتیب با 3 و 4 بار اجرای حذف صفر از پول ملی، به عنوان کشورهای شکست خورده در خصوص اجرای این سیاست شناخته میشوند زیرا هر بار فرآیند حذف صفر از پول ملی بهرغم هزینههای بالایی که به جامعه تحمیل کرده است ظرف مدت زمانی با تورم بیش از گذشته همراه شده است و منجر به کاهش دوباره ارزش پول ملی شده است. این دو کشور و باقی کشورهایی که در اجرای سیاست حذف صفر از پول ملی شکست خوردهاند در زمان مناسبی اقدام به اجرای این سیاست نکردهاند و در واقع در پیکهای قیمتی این سیاست را اجرا کردهاند. زمان اشتباه اجرای این سیاست خود منجر به تشدید تورم در کوتاهمدت و سبب اجرای مجدد آن بعد از چند سال است. اثربخشی اجرای سیاست حذف صفر از پول ملی وابسته به زمان اجرای آن است به عنوان مثال تیلور در سال 2006 نشان داد حذف صفر از پول ملی آذربایجان در زمانی پایان یافت که در ماه ژانویه سطح عمومی قیمتها در بالاترین سطح ممکن بوده است. حذف صفر پول ملی معمولا با تغییرات بازاری قیمتها به دلیل فرآیند گرد کردن قیمتها همراه میشود. بنابراین این سیاست در زمانهایی که قیمتها در پیک خود هستند نباید پیادهسازی شود، زیرا موجب گرد شدن قیمتها به بالا میشود.
آن چه، ما باید درس بگیریم
اما کشورهایی مانند شیلی و ترکیه تنها با یک بار اجرای هدفمند حذف صفر از پول ملی در زمان مناسب موفق شدند به اهداف خود جهت کنترل تورم در محدوده معینی برسند آنچه در نمودارهای فوق به چشم میآید آن است که این کشورها سعی کردند تا در نقاط پیک تورم با استفاده از سیاستهای پولی و مالی صحیح اقدام به اصلاح اقتصادی جامعه خود طی چند سال و کاهش نرخ تورم کنند و سپس در پایان دوره رفرم اقتصادی اقدام به حذف صفر از واحد پولهای ملی خود نمایند. در نهایت از مقایسه نمودارهای بالا در مییابیم حذف صفر از پول ملی به تنهایی به هیچ عنوان مشکل رشد پول در اقتصاد را حل نمیکند. اگرچه هر یک از کشورها ویژگیهای خاص خود را دارند که میتواند در نتیجه سیاست حذف صفر از پول ملی تاثیرگذار باشد اما ثبات سیاسی میتواند بر نرخ بهره واقعی کشور تأثیرگذار باشد و با اثربخشی اجرای این سیاست نیز ارتباط معناداری دارد. بهرهوری کشور نیز میتواند بر کارایی سیاست مذکور تاثیر گذار باشد. هم چنین، حذف صفر از پول ملی بر نرخ تورم تاثیر کاهشی و بر سرانه gdp تأثیر افزایشی دارد. این سیاست تاثیر معناداری بر نرخ بهره ندارد، ثبات سیاسی میتواند منجر به اثربخشی سیاست حذف صفر از پول ملی گردد با بررسی بسیاری کشورها از جمله نیجریه میتوان دریافت اگر شرایط سیاسی باثبات نباشد سیاست حذف صفر از پول ملی اثربخش نخواهد بود. به نقل از آخرین گزارش بانک جهانی شاخص کارایی دولت و ثبات سیاسی برای ایران به ترتیب 19ـ و 93ـ گزارش شده است از سوی دیگر کشور در سال 1397 تورم بالایی را تجربه کرده است منفی بودن شاخص کارایی دولت و ثبات سیاسی از یک سو و وضعیت تورمی سال جاری از سوی دیگر میتواند اثربخشی اجرای سیاست حذف صفر از پول ملی را در این مقطع زمانی از بین ببرد. این کار در شرایط کنونی میتواند باعث تشدید تورم شود و کشور را به سرنوشت کشورهایی مانند آرژانتین و یا برزیل در سالهای 1983 و 1987 دچار کند. در این صورت ناچار به تکرار چندباره این عملیات به منظور کنترل تورم شدید ناشی از اجرای نادرست این سیاست خواهیم بود. در طول تاریخ همواره کشورهایی که دچار کمبود ذخیره طلا و نقره و یا دلار شدهاند و یا کشورهایی که تورمهای شدید (بالای 200 درصد طی یک سال ) را تجربه کردند سیاست حذف صفر از پول ملی را اتخاذ کردند. حال آنکه دولت مکررا یادآور میشود که کشور از لحاظ ذخایر طلا و دلار مشکل خاصی ندارد و از سوی دیگر کشور ایران ابرتورمی مانند کشورهایی که تاکنون این سیاست را اتخاذ کردهاند تجربه نکرده است. اظهارات اخیر رئیس کل بانک مرکزی درخصوص ضرورت حذف 4 صفر از پول ملی نشانگر تضاد میان اظهارات دولت و سیاست گذاریهای بانک مرکزی است و میتواند موجب سلب اعتماد عمومی از دولت و تورم -حتی پیش از اجرایی شدن کامل این سیاست- شود. بهنظر میرسد حذف صفر از واحد پولی کشور آخرین راهکار برای کنترل التهابات اقتصادی است و تنها پس از اصلاحات عمیق اقتصادی، طی یک دوره چند ساله است که این سیاست، نتیجه بخش خواهد بود. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت در مقطع کنونی، احتمال شکست طرح فوق درصورت اجرا بسیار بالاست.