آیا تا به حال از شما خواسته شده است که به کلاسی آموزش دهید یا برنامهای آموزشی طراحی کنید؟ اگر این اتفاق افتاده است، چطور میدانید که باید از کجا شروع کنید؟ چطور باید کلاستان را سازماندهی کنید؟ چطور میتوانید مطمئن شوید که برنامهی آموزشیتان برای مخاطبان مناسب است؟ و از کجا میتوانید مطمئن باشید که فراگیران بعد از اتمام دوره، مهارتهای لازم را کسب کردهاند؟
در این مواقع مدل اهداف آموزشی ABCD مفید خواهد بود. این مدل، چهار مؤلفهای را که برای ایجاد اهداف آموزشیِ کامل و دقیق مورد نیاز هستند، برایتان مشخص خواهد کرد تا بتوانید با تکیه بر این چهار مؤلفه، پایه و اساس برنامهی آموزشی موفقی را شکل دهید.
نگاهی اجمالی
رابرت هِینیش (Robert Heinich) به همراه همکارانش مایکل مالندا (Michael Molenda)، جیمز دی. راسل (James D. Russell) و شارون ای. اسمالدینو (Sharon E. Smaldino)، مدل اهداف آموزشی ABCD را توسعه دادند و آن را در سال 2001 در کتاب خود منتشر کردند.
این مدل چهار مؤلفه را مشخص میکند که شما را در حصول اطمینان از اینکه برای دورهی آموزشیتان اهداف مشخص و نتایج دقیقی را تعیین کردهاید، یاری میکنند.
این چهار مؤلفه به شرح زیر هستند:
- Audience: مخاطب
- Behavior: رفتار
- Conditions: شرایط
- Degree: اندازه
وقتی در حال طراحی دورهی آموزشی خود هستید، حتما باید مطمئن شوید که تمامی این مؤلفهها در طراحی شما وجود داشته باشند.
کاربرد مدل
اجازه دهید هر کدام از این چهار مؤلفه را با جزئیات بیشتر شرح دهیم.
1. مخاطب
ساختار دورهی آموزشی توسط نیاز مخاطب مشخص میشود. بنابراین، باید بدانید مخاطبان شما چه کسانی هستند، سطح آگاهی آنها در رابطه با موضوع مورد نظر چقدر است، از چه نوع زبانی باید استفاده کنید و چطور میتوانید به بهترین شکل نیازهای آنها را برطرف کنید. اینها سؤالاتی هستند که قبل از هر چیز باید پاسخ دهید.
سعی کنید تا برنامهی درسیتان را طوری طراحی کنید که بتواند نیازهای سبک های یادگیری مختلف را تأمین کند. بعضی از افراد از طریق شنیدن یا خواندن اطلاعات را فرا میگیرند، در حالی که گروه دیگر با استفاده از انجام فعالیتهای مختلف، اطلاعات را بهتر به خاطر میسپارند. برای اینکه این موضوع را بهخوبی متوجه شوید، از فراگیران بخواهید قبل از اولین جلسه به یک سری سؤالات پاسخ دهند. با استفاده از این روش میتوانید سبک یادگیری آنها را پیدا کنید تا بتوانید تدریس خود را با نوع یادگیری آنها هماهنگ کنید.
مثال اهداف یادگیری
- افرادی که بهتازگی در منابع انسانی استخدام شدهاند، قادر خواهند بود…
- اعضای واحد فناوری اطلاعات باید نشان دهند…
2. رفتار
بعد از اتمام دوره، فراگیران باید قادر به بروز چه رفتاریهایی باشند؟ چه دانش یا مهارتهایی باید کسب کنند؟ (نگران اندازهگیری رفتار آنها نباشید، در آخرین مرحله به این نکته اشاره خواهیم کرد.)
حتما دقت کنید که باید دقیق باشید و تا میتوانید از کلمات کُلی مانند «دانستن» یا «درک کردن» اجتناب کنید، زیرا اندازهگیری موارد این چنینی دشوار است. در عوض، از افعالی مانند «نشان دادن»، «ثابت کردن»، «شناسایی کردن»، «حل کردن»، «مقایسه کردن» و «لیست کردن» استفاده کنید.
اگر دربارهی مهارتهای خاصی که مخاطبانتان باید فرا بگیرند، تردید دارید یا اگر میخواهید مطمئن شوید که مهارت مهمی را از قلم نینداختهاید، باید یک سنجش نیازهای آموزشی انجام دهید تا اگر شکافی در دانش، مهارت یا آموزش مخاطبان وجود دارد، آن را شناسایی کنید.
مثال اهداف یادگیری
- افرادی که به تازگی در منابع انسانی استخدام شدهاند قادر خواهند بود تا درخواستهای مرخصی را با میزان حد مجاز مرخصی مقایسه کنند…
- اعضای واحد فناوری اطلاعات ثابت خواهند کرد که میتوانند خدمات پشتیبانی از مشکلات فنی مشتریان را ارائه دهند…
3. شرایط
شرایطی را که تحت آن، فراگیران شما دانش و مهارتهای خود را نشان خواهند داد، در پایان دوره مشخص کنید.
آیا فراگیران باید بتوانند اطلاعاتی که به تازگی یاد گرفتهاند را از حفظ به شما ارائه دهند؟ آیا به منابع و ابزاری مانند نرمافزار، نمودارها یا مراجع نیاز دارند؟ فهرستی از منابعی که در اختیار دارند، فراهم کنید.
مثال اهداف یادگیری
- افرادی که بهتازگی در منابع انسانی استخدام شدهاند، قادر خواهند بود تا با استفاده از سیستم واحد منابع انسانی، درخواستهای مرخصی را با میزان حد مجاز مرخصی مقایسه کنند…
- کارکنان واحد فناوری اطلاعات ثابت خواهند کرد که میتوانند با تکیه بر اطلاتی که بهخاطر سپردهاند، خدمات پشتیبانی از مشکلات فنی مشتریان را به خوبی ارائه دهند…
4. اندازه
مؤلفهی آخر در این مدل با استانداردهایی قابل اندازهگیری سروکار دارد که برای سنجش عملکرد فراگیران مورد استفاده قرار میگیرند.
دقت کنید تا ببینید که آنها چطور در حین انجام وظیفه، از اطلاعاتی که آموختهاند استفاده میکنند: رئیس، همکاران یا مشتریان چطور آنها را قضاوت میکنند؟ انتظاراتی که آنها از خودشان دارند چقدر است؟
ارزیابی شما از دانش فراگیران در دورهی آموزشی، بازتابی از عملکرد آنها بعد از اتمام دوره خواهد بود.
مثال اهداف یادگیری
- افرادی که به تازگی در منابع انسانی استخدام شدهاند، قادر خواهند بود تا درخواستهای مرخصی را با میزان حد مجاز مرخصی در طی یک روز، بدون اشتباه مقایسه کنند…
- اعضای واحد فناوری اطلاعات ثابت خواهند کرد که میتوانند خدمات پشتیبانی از مشکلات فنی مشتریان را در عرض 30 دقیقه ارائه دهند و وقتی به مشتریِ دیگری خدمات ارائه میدهند، در صورت نیاز میتوانند در همین مدت زمان با مشتری دیگری نیز ارتباط برقرار کنند…
بعد از اینکه تمامی این چهار مؤلفه را در نظر گرفتید، اهداف یادگیری نهایی شما باید بدین شکل باشد:
- افرادی که به تازگی در منابع انسانی استخدام شدهاند، قادر خواهند بود تا درخواستهای مرخصی را با میزان حد مجاز مرخصی در طی یک روز، بدون اشتباه مقایسه کنند..
- اعضای واحد فناوری اطلاعات ثابت خواهند کرد که میتوانند خدمات پشتیبانی از مشکلات فنی مشتریان را در عرض 30 دقیقه ارائه دهند و وقتی به مشتریِ دیگری خدمات ارائه میدهند، در صورت نیاز میتوانند در همین مدت زمان با مشتری دیگری نیز ارتباط برقرار کنند…
نکته
میتوانید از مدل اهداف یادگیری ABCD برای مشخص کردن مطالب آموزشی مورد نیاز فراگیران و چگونگی سنجش موفقیت آنها، استفاده کنید. ابزارهای دیگر، مانند 9 سطح یادگیری گَنیه میتواند در به وجود آوردن فضایی موفق در کلاس مفید باشد.
همچنین باید این را نیز در نظر بگیرید که چه نوع کلاسی برای فراگیرانتان مناسب است. آموزشِ مربیمدار، آموزش ضربدری، آموزش آنلاین و آموزش در حین خدمت، هر کدام مزایا و معایب متفاوتی دارند. در هنگام طراحی برنامهی آموزشی خود، هر کدام از این گزینهها و هر گزینهی دیگری که فکر میکنید مناسب آموزش باشد را در نظر بگیرید.