تصویر مردان، کودکان و گاهی زنانی تکیده که تا کمر در سطل زباله به جستوجو میپردازند تصویر آشنایی برای اکثریت ما محسوب میشود.
به گزارش به نقل از آرمان ،تصویر رقت انگیزی که واکنشهای احساسی متفاوتی را در ما بر میانگیزاند.امروزه زبالهگردی به عنوان یک مساله بینالمللی مورد بحث قرار میگیرد و ریشهیابی و راهکارهای زیادی را از سوی کارشناسان امور اجتماعی به خود اختصاص داده است. با گسترش و توسعه شهرها وهمچنین افزایش سطح کیفیت زندگی مردم، مصرف فراوردههای تولیدی موجب تولید حجم انبوهی از زباله در شهرها شده است.از معضـلات مهـم شهرنشـینی افزایش رشد تولید زبالـه اسـت طبـق اطلاعـات سـازمان بهداشت جهانی پیشبینی میشود تولید زباله در جهان تا سال 2025،چهـار تـا پـنج برابـر میزان کنونی افزایش یابد.
پخش پسماندهای شـهری در محیط زیست از مشکلات جوامع بشری بوده که با افـزایش جمعیـت بیشـتر مـیشـود. زبالـه گردی یکی از معضلات و عوارض شهری است که اخیراً بسیاری از کـلانشـهرها و حتـی شهرهای کوچکتر به آن دچار شده اند. افرادی که با خارج کردن زباله از محفظهها، سطلها یا پلاستیکهای زباله، به دنبال مواد بازیافتی چون کارتن، اشیاء فلزی و وسـایل پلاسـتیکی میگردند و آنها را جمعآوری و برای فروش به ضایعات فروشـی مـیبرنـد تـا در فراینـد بازیافت مورد استفاده قرار گیرند. بـه عبـارت دیگـر زبالـهگـردی، ازجملـه فعالیـتهـای تعریف نشدهای است که با هدف پیدا کردن و جمعآوری کالاهای قابل بازیافـت بـه منظـور فروش و کسب درآمد در جامعه رواج یافته است. زباله گردی در سالهای اخیر در شهرهای مختلف خصوصا کلانشهرها به شغلی کاذب تبدیل شده که روز به روز بر طرفداران آن افزوده میشود.
مضیقههای گذران زندگی
عمدهترین دلیلی که افراد به دنبال راهی برای کسب درآمد هستند، پاسخگویی بـه نیازهـای حیاتیشان است، از جمله نیازهای اساسی انسانهـا معـاش است. در زنـدگی شـهری، برآوردن نیازهای روزانه برای افرادی که شغل مشخص و ثابتی ندارند به صـورت مسـتقیم میسر نیست بلکه با برگزیدن یک شغل کاذب و پرداختن به آن، درآمدی را در اختیار افـراد میگذارد که از طریق آن میتوانند به نیازهای حیاتیشان پاسخ دهند، در نتیجه افـراد از راه جمع آوری زباله و فروش آنها، برای برآورده کردن نیازهایشان استفاده میکنند.
تنگناهای شغلی و ضرورت تأمین معاش از مهمترین دلایلی است که سبب زبالهگردی شده است. «بیکاری و نبود فرصتهای شغلی»، «خرج خانواده» و «از دست دادن شغل قبلی»، از جمله مهمترین این دلایل محسوب میشود.همانگونه که مفاهیم به دست آمـده نشان میدهد مشکلات و معضلات معیشتی و درآمدی بخشی از دلایل و زمینههای زبالـه گردی را شامل میشود. بیکاری و نبود فرصتهای شغلی و شرایط اجتماعی که فرد در آن قرار دارد اجبار و الزامهایی را به فـرد وارد مـیکنـد. نیـافتن شغل، محدودیتی است که افراد را مجبور به یافتن راه دیگری بـرای پاسـخ بـه نیازهایشـان میکند.
نبود حمایت سازمانهای دولتی متولی
حکومتها در قالب بخشهای دولتی، خصوصی و سازمانها، شهروندان جامعه را تحت حمایت قرار میدهند، همچنین در همه جوامع برای حمایت از اقشار آسیب دیده، سازمانها و ارگانهای مخصوصی در نظر گرفته شده است. ازآنجایی که افرادی که به زباله گردی مشغولند، بیکار شده اند، یا امکان ادامه شغل قبلی خود را نداشته اند و در واقع دچار آسیب اجتماعی شده اند، و نیاز به حمایت از طرف دولت و سازمانهای مربوطه را دارند. نبود حمایت توسط نهادهای حمایتی دولتی از جمله مراکزی مانند کمیته امداد و بهزیستی گاها باعث سوق افراد به زباله گردی شده است. این سـازمانهـا بایـد آسـیب دیـدگان اجتمـاعی را شناسایی و موردحمایت قرار دهند، اما به دلایل مختلف از جمله کمبود بودجه و بوروکراسی اداری پیچیده، کمبود امکانات و گستردگی مدد جویان قادر به انجام کامل وظایف خود نیستند.
اعتیاد و زبالهگردی
مقوله اعتیاد از دیگر دلایل زبالهگردی محسوب میشود. به نظر میرسد اعتیاد به صورت مستقیم بر زباله گرد شدن افراد تاثیر نمیگذارد، و بـه صـورت غیرمستقیم با اثرگذاری بر متغیر دیگر باعث میشود تا فرد بـه سـراغ زبالـه گـردی بـرود؛ بدین صورت که فرد پس از معتاد شدن شغلش را ازدست داده و پس از دسـت دادن شـغل مجبور به زباله گردی شده است، و یا فرد معتاد شده و پس آن خانوادهاش او را ترک کرده و او دیگر در نزد خانواده جایگاهی نداشته است درنتیجه سراغ زباله گردی رفته است. در وهله اول اگرچـه بـه نظر میرسد اعتیاد یک انتخاب فردی باشد اما فراهم بودن زمینههای اعتیاد و نبود حمایتهای لازم برای مراجعه افراد و اقدام به ترک اعتیاد، باعـث شـده زبالـه گـردان بـه دلیـل نبود حمایت کافی قادر به ترک اعتیاد نباشند.
کودکان کار و زبالهگردی
قوانین بینالمللی افراد زیر 18 سال و قوانین داخلی نیز اشخاص زیر 16 سال را کودک تلقی کرده اما کودکان بسیاری در کشور ما در زیر سنین یاد شده به کار گماشته شده اند. که قسمتی از این کودکان به عنوان زباله گرد امرار معاش میکنند.کودکان فاقد سرپرست یا بدسرپرست، مهاجران، کودکان معتاد و گاها بزهکار از جمله دسته بندهای اینگونه کودکان به شمار میروند.این کودکان به دلیل جستوجو در انواع زبالههای خطرناک مستعد ابتلا به انواع بیماریها از جمله ابتلا به بیماریهای عفونی، ایدز، هپاتیت و انواع انگلها هستند. به نظر میرسد خلأهای قانونی و نبود نظارت مستمر و کمبود متولیان پیگیری امور کودکان کار تعداد آنان را در جامعه روز به روز افزایش میدهد.
با وجود اینکه انسانها کنشگران فعال زندگیشان هستند اما ساختارهای زنـدگی اجتمـاعی بر کوچکترین مسائل فرد اثر میگذارد و میتواند شرایط و زمینههـایی را به وجـود آورد کـه جریان زندگی فرد را از حالت متعارف خارج کند و میتواند با ایجاد شرایط جدید فرد را دوباره به زندگی برگرداند. زبالهگردی راهی برای کسب درآمد و تأمین معـاش بـرای زبالـهگردان است و انتخاب زبالهگردی معلول زمینههای اجتماعی- اقتصادی است که فـرد در آن قرار گرفته است و شرایطی را به تصویر میکشد که فرد برای گذران زندگی، انتخاب دیگـری بجز زبالهگردی نداشته است. حمایت از افرادی که ازلحاظ اجتماعی دچـار آسـیب شده اند، باعث میشـود تـا آنـان بتواننـد دوبـاره زنـدگی طبیعـی خـود را از سـر بگیرنـد و نبود حمایت زبالهگردان باعث دلسردی آنان خواهد شد و میتواند تبعات اجتماعی دیگری نیز به دنبال داشته باشد. حفظ و تقویت ارزشهایی از جمله کسب روزی حـلال و کرامـت انسـانی، اهمیـت دو چندانی برای جامعه دارد.
اینکه زبالهگردان با وجود شرایط نابسامان اقتصادیشان سـعی در کسب درآمدهای مشروع و قانونی دارند زمینه و فرصت مناسبی را در اختیـار جامعـه قـرار داده است. حفظ ارزشها منوط به این خواهد بود که این ارزشها معنا و کارکرد خودشـان را در نزد اعضای جامعه از دست ندهند، حمایت از زبالهگردان مـیتوانـد منجـر بـه حفـظ ارزشهای اجتماعی نظیر کسب روزی حلال شود. در کنار این مسائل نباید از تقویت نهادهای حمایتی و همچنین برنامههای دولت در کاهش فقر و بسترهای شکاف طبقاتی در جامعه غافل شد.