به گزارش ایسنا، ایران از جمله کشورهایی است که سطح مناسبی از دسترسی 99 درصد جمعیت شهری و 75 درصد روستاییان به آب آشامیدنی را فراهم کرده است. در کنار این دستاورد مهم، جوامع انسانی متأثر از تنشهای آبی در سالهای اخیر در ایران به شدت افزایش یافته به طوری که در تابستان 1397، بیش از 40 درصد جمعیت کشور تحت تنش آبی بودند.
بنفشه زهرایی - مدیرکل دفتر مدیریت مصرف و ارتقای بهرهوری آب و آبفای وزارت نیرو - بر این باور است که روند افسار گسیخته افت آبخوانها، مصداق از بین رفتن عدالت بین نسلی در دسترسی به آب در بسیاری از مناطق در فلات مرکزی ایران است. ما امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم که نگرشی مشترک بین همه ایرانیان اعم از شهرنشین و روستایی، کشاورز و صنعتگر، درباره ضرورت ایجاد عدالت آبی و حفاظت از این منبع حیاتی که از فرزندانمان به امانت گرفتهایم، ایجاد کنیم.
از میزان ذخیره آبی ناشی از بارشهای ابتدای سال 1398 که بعضاً به بروز سیل و خسارت منجر شد که بگذریم، بهطور کلی باید گفت که نشانهها و مصادیق کمآبی در ایران غیرقابل اجتناب و چشمپوشی هستند؛ از جمله خشک شدن رودخانهها، تالابها و خالی از سکنه شدن بعضی از روستاها و حتی شهرهای کوچک، به دلیل مشکل عدم دسترسی به آب از جمله این مشکلات است. روند حدود 100 سال اخیر نشان میدهد که علل اصلی کمآبی در ایران میتوانند عواملی همچون رشد جمعیت حدود 10 برابری در این مدت که سرانه آب در دسترس را از 13000 مترمکعب به 1400 مترمکعب رسانده است، باشد؛ چراکه این میزان در منطقه ما متوسط است، ولی با جهان که 7000 مترمکعب است، فاصله بسیاری دارد.
یکی دیگر از دلایل این مساله، وجود کشاورزی نامناسب و سنتی است که موجب هدر رفتن منابع آب به میزان بسیار زیادی در این بخش میشود. بخش کشاورزی حدود 90 درصد از منابع آبی را مصرف میکند و متأسفانه با استانداردها فاصله بسیاری دارد. از طرف دیگر محصولاتی کشت میشوند که به هیچ عنوان توجیه مصرف آب در این منطقه کم آب را ندارند. محصولاتی مانند برنج، هنداونه و مشابه که طبق گزارشات فقط هنداونه در سال حدوداً آب معادل پشت سد کرج را بهصورت مجازی از ایران خارج میکند. از طرف دیگر فقط 17 درصد تولید ناخالص ملی از این بخش احصا میشود.
سیاستگذاری نامناسب در حوزه آب که باعث شده حدود نیمی از دشتها از بین رفته و همچنین بهدلیل فرسوده بودن و عدم رسیدگی مناسب حدود 35 میلیارد مترمکعب آب در مسیر انتقال هدر رفته که از دیگر دلایل بروز این اتفاق است. اینها بخشی از مشکلات حوزه آب در ایران است که نیاز به برنامهریزی سریع و بدون تعارف برای جلوگیری از تبدیل شدن کم آبی به یک فاجعه دارد. قطعاً صرفهجویی در مصرف و استفاده بهینه آب در تمام بخشهای مصرفی لازم باید اجرا شود، ولی طبیعتاً با توجه به میزان مصرف در بخشهای مختلف اهمیت هر قسمت جای خود را خواهد داشت.
از سوی دیگر، در حال حاضر سهم آب در سبد خانوار ایرانی بسیار کمتر از کشورهای اروپایی است که همین موضوع نیز موجب شده ایران جزو کشورهای پرمصرف آبی به حساب آید، بهطوریکه بر اساس آمار، آب سهم کمتر از نیم درصدی را در سبد خانوار دارد و این در شرایطی است که این عدد در انگلیس، 2.5 درصد و در آلمان 2.7 درصد تخمین زده میشود که همین موضوع نیز مشکلات زیادی را بهوجود آورده است.
بی تردید حل تنشها و چالشهای بحران آب در ایران و مدیریت صحیح آبهای ناشی از بارشهای اخیر در ایران و اندیشیدن تمهیدات لازم برای جلوگیری از وقوع مجدد سیل و طغیان رودخانهها، نیازمند یک مدیریت اصولی و همهجانبه است چراکه تنها در این شرایط است که میتوان مشکلات این بخش را سر و سامان داد و بههمین دلیل لازم است تا یک عزم جدی برای رفع این چالش بزرگ بهوجود آید تا در آینده شاهد مشکلات بزرگتری از این بخش نباشیم.