به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، اعلام این آمار به گمانه زنیهای متعددی منجر شد تاجایی که مسئولان از مشکلاتی گفتند که ممکن است در حوزه رشد جمعیت با آنها مواجه شویم. حامد برکاتی رئیس اداره سلامت جمعیت و خانواده وزارت بهداشت نیز دراین باره میگوید: برآورد میشد در سال 1395شاخص جایگزینی جمعیت 1/2 باشد. اکنون برآورد ما این است که این شاخص حتماً کمتر از 1/2 شده است. بر این اساس مشخص میشود که در حوزه جایگزینی و رشد جمعیت ابتدا یک روند صعودی داشتیم و سپس روندی نزولی را طی کردهایم؛ بهطوری که اگر از این به بعد اتفاق ویژهای نیفتد و اقدامات ویژهای در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که روی تأهل و به دنبال آن فرزندآوری تأثیرگذار هستند، انجام نشود، در حوزه رشد جمعیت با مشکل مواجه خواهیم شد.
در این خصوص اما محمد میرزایی جمعیت شناس میگوید: در گذشته جمعیت ایران به دلیل انتقال جمعیتی ازثباتی قابل قبول برخوردار بود. انتقال جمعیتی یعنی رشد متعادل جمعیت که از مرگ و میر و زاد و ولد بالا در بستر توسعه اجتماعی و اقتصادی ناشی میشود.
وی ادامه میدهد: در سال 1340 دولت وقت، برای دستیابی به رشد جمعیت، سیاست تشویقی افزایش جمعیت را در پیش گرفت. اما به دلیل تغییرات بهداشتی صورت گرفته که بهطور اساسی و مستمر به کاهش مرگ و میر منجر میشد رشد جمعیت طی 5 سال به رشد انفجاری رسید به گونهای که دومین سرشماری در سال 1345 از رشد 3 درصدی جمعیت خبر داد. از این رو سیاست کنترل جمعیت و تنظیم خانواده از سال 1346 در دستور کار قرار گرفت. همین اتفاق در سال 1360 نیز تکرار شد. پس از تشویق به افزایش جمعیت در آن سالها، سرشماری سال 1365 نشان داد که رشد جمعیت ایران به 4 درصد رسیده است. البته 0.8 درصد این رشد به دلیل مهاجرت پذیری و حضور آوارگان عراقی و افغان اتفاق افتاده بود. اما 3.2 درصد باقی مانده هم عددی بزرگ محسوب میشد چراکه با چنین رشدی جمعیت کشور هر 20 سال یکبار 2 برابر میشود. یعنی اگر رشد جمعیت به همان منوال ادامه مییافت در سال 1405 جمعیت ما به دویست میلیون میرسید و درحال حاضر حدود 160 یا 170 میلیون جمعیت داشتیم.
میرزایی میافزاید: بنابراین برای پیشگیری از مشکلات ناشی از رشد انفجاری جمعیت باید برنامهریزی میشد. هرچند در این وضعیت مهاجرت میتوانست از مشکلات بکاهد اما حقیقت این است که مهاجرت هم تنها یک مسکن مقطعی بود و کنترل این وضعیت نیازمند تدبیری اساسی بود از این رو پس از سرشماری سال 65 در اولین برنامه توسعه اجتماعی اقتصادی دوباره به بحث تنظیم خانواده توجه شد.
به گفته این جمعیت شناس، کاهش باروری برای رسیدن رشد جمعیت به وضعیت تعادل اجتناب ناپذیر بود اما سرعت کاهش باروری، بیشتر از چیزی بود که پیشبینی میشد و این هم به این دلیل بود که خود مردم هم میخواستند تعداد فرزند کمتری داشته باشند. البته طرحهایی مانند اینکه بچه چهارم کوپن نگیرد و... بیسلیقگیهایی بود که انجام شد اما واقعیت این است که وجدان جمعی بر این موضوع اثرگذار بود.
وی با اشاره به اینکه در سال 1380 آمار جمعیت به زیر سطح جانشینی رسید اظهار میکند: با پیش گرفتن سیاست کاهش باروری در سال 1380 میانگین تعداد فرزندان یک زن به کمتر 1.8 رسید درحالیکه نباید این عدد از 2.1 کمتر باشد. پس از آن خوشبختانه بین سالهای 90 تا 95 این شاخص به 2.1 نزدیک شد به گونهای که دیگر دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
میرزایی با تأکید بر اینکه ایران در فرصت طلایی پنجره جمعیت قرار دارد میگوید: درحال حاضر حدود 82 میلیون نفر جمعیت داریم یعنی در کمتر از یک قرن جمعیت ایران 8 برابر شده است. بنابر این در شرایطی که سالانه رشد جمعیت 1.2 است و رشد جمعیت بالای عدد یک رشد تصاعدی محسوب میشود میتوانیم بگوییم که رشد جمعیت کشور نه تنها نگران کننده نیست بلکه مناسب هم هست.
وی همچنین به تغییرات جمعیتی که در کشور اتفاق افتاده اشاره میکند و میگوید: در سالهای اخیر ما تغییرات جمعیتی را تجربه میکنیم، یکی از ابعاد این تغییرات انتقال ساختار سنی است به این معنا که در دهه شصت که 46 درصد جمعیت کشور زیر 15 سال بود و تنها 3 درصد در سنین بالای 65 سال قرار داشتند، جوانترین جمعیت جهان را داشتیم اما با تغییر الگوی باروری که در 3 دهه اخیر اتفاق افتاد جمعیت کشور به سمت سالخوردگی پیش رفته است. البته این به آن معنا نیست که در سال 1340 که کشور ما جزو کشورهای سالخورده قرار میگیرد، بخش زیادی از جمعیت سالخورده هستند بلکه میتوان گفت در آن سالها تنها 15 درصد جمعیت در سنین بالای 65 سال قرار میگیرند و این فاجعه نیست. پیامد کاهش باروری که در 3 دهه اخیر اتفاق افتاده حرکت جمعیت به سمت سالخوردگی است که البته این، موضوع بدی نیست بلکه نیازمند توانمندسازی و برنامهریزی مناسب است. برای مثال در حال حاضر ژاپن سالخوردهترین جمعیت جهان را دارد و بیش از 20 درصد جعیت این کشور بالای 65 سال است و توسعه یافتهترین جمعیت جهان به شمار میآید. از این رو میتوان گفت سالمندی سونامی و فاجعه نیست ؛چالش است و میتوان با آن مقابل کرد.
وی تأکید میکند: بررسیها نشان میدهد در سال 1430، بیش از 60 درصد جمعیت یعنی حدود 63 درصد جمعیت 15 تا 64 ساله است و این یعنی جمعیت فعال. بنابراین میتوان گفت کشور ما در سالهایی که همه ازآن به بحران و فاجعه یاد میکنند، جمعیت فعال دارد. این جمعیت شناس میافزاید: از سوی دیگر میتوان گفت اگر در حال حاضر موالید کاهش یافته به این دلیل است که دهه شصتیها از اواسط دهه 80 تا اوایل 90 در نقطه اوج ازدواج بودند بهطوری که میزان ازدواج در آن سالها دو برابر شد یعنی از 8 در 1000 به 16 در 1000 رسید اما این گروه با گذشت زمان در حال خروج از سن ازدواج هستند. از این رو در میزان ازدواج ریزش خواهیم داشت. این ریزش میزان ازدواج در ریزش تعداد موالید هم اثر میگذارد. در سال 1430 دهه شصتیها به بالای 65 سالگی میرسند بنابراین این تغییر در جمعیت از این به بعد هم در تعداد ازدواج و موالید تأثیر میگذارد. اما با این حال و علی رغم اینکه ریزش ازدواج و ریزش موالید داریم بازهم رشد جمعیت وجود دارد به گونهای که در سال 1430 هرم سنی به شکل استوانه در میآید یعنی رشد جمعیت ثبات خواهد داشت و مشکلی به نام رشد منفی وجود ندارد. بنابراین به نظر میرسد به جای ترس از آینده باید بر توانمندسازی جوانان و سالمندان توجه کرد. وی تأکید میکند: ازسال 1335 تا 1395 هرسال بهطور میانگین یک میلیون نفر به جمعیت ما اضافه میشود از حالا به بعد ممکن است این یک میلیون نفر کمتر شود اما این نگران کننده نیست و باید کاری کنیم که افزایش متوقف نشود.
رشد جمعیت در ایران روند کاهشی دارد
این درحالی است که دغدغه کاهش جمعیت یکی از دغدغهها مقام معظم رهبری است، وزیر بهداشت نیز در این باره میگوید: امروز بحث رشد جمعیت یک دغدغه جدی و ملی است.از این رو باید گروههای هدف برای رشد جمعیت و فرزندآوری را باز تعریف وآنها را برای فرزندآوری تشویق کرد.
دکتر کیانوش جهانپور سرپرست مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت هم در این باره میگوید: نتایج بررسیها نشان میدهد روند رشد جمعیت در ایران کاهشی است و با این روند در 20 تا 22 سال آینده پنجره جمعیتی کشور ما بسته خواهد شد. اگر امروز مقام معظم رهبری و وزارت بهداشت در خصوص افزایش جمعیت دغدغهمند هستند به این دلیل است که براساس آمار، روند رشد جمعیت کاهشی است. قطعاً در 30سال آینده میانگین تعداد سالمندان ما از میانگین جهانی افزایش پیدا خواهد کرد واین روند پیر شدن جمعیت و کاهش نرخ رشد جمعیت یک هشدار است. از این رو اگر امروز اقدامات پیشگیرانه برای کاهش نرخ رشد جمعیت انجام ندهیم در سالهای آینده نرخ رشد جمعیت و روند کاهشی آن ممکن است ادامه یابد و رشد به صفر برسد. در چنین شرایطی قطعاً حسرت روزهایی را خواهیم خورد که میتوانستیم اقدامات مداخلهای انجام دهیم. لذا در حال حاضر بحث این نیست که امروز نرخ رشد جمعیت چقدر است بلکه بحث یک روند است که قطعاً کاهشی است و منجر به افزایش جمعیت سالمندی در کشور خواهد شد و این قطعاً یک دغدغه مهم در حوزه جمعیت است.
وی با تأکید بر اینکه اگر روند کاهشی نرخ رشد جمعیت متوقف نشود قطعاً در آینده با مشکل مواجه میشویم میافزاید: این مشکل یکی از موانع توسعه همه جانبه کشور را تشکیل
میدهد. دکتر جهانپور در خصوص سیاستهای وزارت بهداشت در خصوص کنترل و پیشیگری از بروز این مشکل اظهار میکند: با تأکید وزیر بهداشت پروژه جمعیت یک پروژه ملی تعریف شده است و اقداماتی که صرفاً در حوزه مأموریت وزارت بهداشت است فعلاً به صورت کوتاه مدت در سه محور تعریف شده و عملیاتی خواهد شد.
جهانپور این محورها را چنین توضیح میدهد: نخستین محور این است که افزایش دسترسی و ارتقای درمان ناباروری برای زوجهای نابارور در کشور، مهیا شود. دومین محور، تشویق و ترغیب زوجهای نابارور و زوجهای تک فرزند به داشتن حداقل دو فرزنداست و محور سوم هم ترغیب زوجهایی است که به هر دلیلی ازدواج کردهاند و بین ازدواج و فرزندآوری آنها فاصله افتاده است. این افراد زمان مناسب و حاشیه سالم باروری که در سنین 18 تا 25 سال است را از دست میدهند. پس باید برای آنها برنامهریزی درست انجام شود. او تأکید میکند: در حوزههای مأموریت سایر سازمانها و ارگانها نیز مسائلی مانند تلاش برای تقویت بنیههای اجتماعی و اقتصادی و ترغیب و فرهنگسازی در حوزه ازدواج باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین تسهیلاتی که برای ازدواج فراهم میشود باید در سایر حوزهها مورد توجه قرار گیرد.