این شاعر که با مجموعه شعر «فنجان شکسته در پاییز فروپاشی» در دومین دوره جایزه ادبی «الوند» برگزیده شده است، درباره این کتاب که در سال 97 توسط نشر آوای کلار منتشر شده است، اظهار کرد: آنام خاص در «فنجان شکسته در پاییز فروپاشی» گاهی در درون شعر تعریفی جدا از تعریف بیرونی شعر دارند و گاهی هم فقط ارجاع بیرون متن هستند. تمامیت متن هم در سطرهای خودش اتفاق میافتد، هم در یک برهه از تاریخ اجازه خوانش به مخاطب خود میدهد. این کتاب تمام تاریخ معاصر را مصادره نمیکند، درازگویی نمیکند، رنجهای انسان ایرانی را شعر میکند و در فرم پایبند به فرامرز سهدهی است. به شدت تمام نوستالژیک است؛ گاهی با طنز تلخ و گاهی با محوریت خیال. نوع ویژهای است که متخصصان ادبی را به جنبه معنایی اثر معطوف میدارد.
او افزود: «فنجان شکسته» ذوحیاتین است؛ یک دوزیست غمگین و شاد. هم از مؤلفههای شعری جریانهای شعر معاصر که به کارش بیاید بهره میبرد، هم از بازیهای زبانی و دستکاری در روابط همنشینی و جانشینی. رویکردی به نُرم ساده زبان دارد. التزام به نیازهای عاطفی مخاطب با محوریت معنا. سرشار از رگهای خوندار عاشقانه-اعتراضی در تلفیق آدمها و اشیاء و روراست با مخاطب. دروغ نمیگوید مثل سید در فیلم «گوزنها». «فنجان شکسته» آنچه را با گوشت و استخوان خویش زندگی و لمس کرده است با مخاطب به اشتراک میگذارد. شعرهای این مجموعه با وجود سرشاری از درونمایههای اعتراضی، به مانیفست و شعار سیاسی منتهی نمیشود. زیست شاعرانهای است در وضعیت تاریخ شفاهی معاصر. نقدهایی که بر «فنجان شکسته» نوشتهاند تا حدودی راهگشاست که از جمله «شاعر پنج فصل ارگان» نوشته «هیواژ»، «کتاب باشرف» نوشته «کورش کرمپور» و ... است.
سهدهی همچنین درباره وضعیت برگزاری جایزهها و جشنوارههای ادبی با بیان اینکه «ما کجای جهان ایستادهایم؟ کجای جوایز ِادبی جهان؟» اظهار کرد: در جهان از ما بهتران، برنده شدن یک اثر و نویسنده میتواند حکم اعتبار و افتخاری برای او باشد. و در مدتی کوتاه به یک برند در زندگی حرفهای نویسنده تبدیل شود. آیا در ایران - سرزمین دارا و ندار - اینچنین است؟ جوایز ادبی در جهان یکی از مهمترین محرکهای اجتماعی است که بازار گرم کتاب و ادبیات را گرمتر میکند و سببساز فروش بیشتر و بالا رفتن برگردانهای اثر به دیگر زبانها میشود. ارزش نقدی برخی از جوایز ادبی در جهان آنچنان غبطهبرانگیز است که با یک عمر کار کردن یک نویسنده در ایران هم قابل برابری نیست. بردن یک جایزه ادبی، گاهی باقیمانده یک عمر معاش نویسنده را تضمین میکند؛ به این معنا که نویسنده غم نان را برای همیشه فراموش میکند. جایزه ادبی «نوبل» با جایزه نقدی یک میلیون دلاری، جایزه ادبی «سروانتس» با جایزه نقدی ١٢٥ هزار دلاری، جایزه کتاب «کاستا» با جایزه نقدی 30 هزار یورویی، جایزه ادبی «اورنج» با جایزه نقدی 30هزار پوندی، جایزه کتاب «شیخ زاید» با جایزه نقدی معادل ٢١٢ هزار دلار و غیره، خلاصه اینکه در جهان جوایز ادبی از مهمترین راههای تشویق نویسندگان به آفرینشهای ادبی است.
این شاعر در ادامه بیان کرد: در ایران من اما جوایز شناختهشده ادبی که میتوانستند کمی تا قسمتی به بهبود وضعیت کمک کنند، هر کدام به دلایل هزار و یک شب به حیات خود پایان میدهند؛ مثل جایزه ادبی «هوشنگ گلشیری»، جایزه «گردون» و غیره. ما نیازمند تکثیر جوایز ادبی هستیم، تکثیر جوایز «شاملو» و «الوند». ما کجای جهان ایستادهایم؟
او افزود: و اما در مورد ارزیابی که انتخابها درست و بدون در نظر گرفتن جایگاه خود شاعر است یا نه، خلاصه و مفید میگویم که همه چیز ما مثل همه چیز ماست.
سهدهی سپس در پاسخ به این پرسش که این روزها رسانهها چقدر در معرفی درست شاعران به مخاطبان و جامعه ایفای نقش میکنند، گفت: نقش و جایگاه رسانه علیه فراموشی است، مقابله با فراموشی شاعران و نویسندگان. پوشش مطلوب جایزه کتاب سال «الوند» در بهبهان مردم غمگین، آریوبرزن بیسپاه، یوتاب بوسههای بیلب تاریخ هفت و شاید دههزارساله، شوری آفرید انکارناشده.
او افزود: معرفی کتاب و شاعر یک گام بسیار مهم است که مردم کتاب بخوانند، که روی خوشبختی را ببیند. دریافت بیش از 10هزار پیامک، پیام، کامنت، استوری و لایکهای مردم بیلبخند یادآورد همین نکته است که اگر رسانهها وظیفه خود را درست انجام دهند، «باران تجریش/ خانه ریرا خراب نمیکند!»
فرامرز سهدهی در پایان در معرفی دیگر آثار خود گفت: «امسال هم نیامده رفتی» نشر دارینوش (سال 1375)، «سر بر شانهام بگذار» نشر دارینوش (سال 1377)، «خاتون بعد از من آدمها را اینطوری مینویسند» نشر معیار (سال 1378)، «باران بود همه لیلیها رفته بودند» نشر چاپ اول نشر فرهنگ ایلیا (سال 1384)، چاپ دوم «باران بود همه لیلیها رفته بودند» نشر فرهنگ ایلیا (سال 1385)، «مرا که میبینی یک دقیقه سکوت کن» نشر فرهنگ ایلیا (سال 1386)، «سرانگشتان من، خندههای تو!» نشر فرهنگ ایلیا (سال 1387) و «قهوهای مایل به سیاه» چاپ اول و دوم نشر آوای کلار (سال 1396 و 1397) دیگر آثار من هستند.