عدم توجه به نوع، نیاز و ذائقه مخاطب، اقتصاد نشر، عدم بهره گیری مناسب از تبلیغات و نحوه اطلاع رسانی و حمایت ناکافی مادیو معنوی ناشران و حوزه فرهنگ، از علل و عوامل سیر نزولی نشر کتاب های دینی است.
سیر نزولی انتشار کتاب
در یک دهه قبل وضعیت بهتری نسبت به شرایط کنونی داشتیم، در آن دوره، ارتباطات بین المللی نیز مطلوب تر بود هر چند در آن دوران نیز مشکلات بسیار جدی وجود داشت و به گونه ای نبود که در موقعیت مطلوب باشیم، الان مشکلات کمتر که نشده بلکه در مسائلی مهمتر از قبل دچار مشکل هستیم و امکان حضور در عرصه های جدیدی نداریم.
بخش عمده ای از این وضعیت، ناشی از تحریم هاست که در بسیاری از عرصه ها در کشور تاثیر گذاشته و با توجه به تبعات اقتصادی تحریم در حوزه نشر نیز دچار مشکلات زیادی شدیم اما قبل از آن هم چند مشکل جدی داشتیم که در حوزه فرهنگ تاثیر فراوانی داشت ولی تاثیر تحریم در حوزه نشر به مراتب از مشکلات حوزه اقتصادی بدتر و افزونتر بود.
اولا حوزه اقتصاد ملموس در زندگی عموم مردم و اراده ای جدی برای رفع آن ولو به صورت مقطعی هست، اما حوزه فرهنگ و نشر چنین نیست. ثانیا حوزه اقتصاد بسیاری از مسائل و موضوعاتش شبیه امور مکانیکی است، مثلا کارخانه ای که بر اثر مشکلات مواد اولیه تعطیل شده، با رفع این مشکل تا حدودی و با زمانی محدود می تواند خط تولید را راه اندازی کند، برخلاف فرهنگ و به طور خاص نشر، که عمده ترین ابزار و نیروی محرکه اش افراد هستند، وقتی با رکود مواجه شد، به صورت طبیعی این سرمایه جذب عرصه های دیگر خواهد شد و بعد رفع رکود همگی قابل بازگشت نیست.
قبل از این، در واقع با دو چالش و مشکل روبرو بودیم؛ یکی اینکه، صنعت نشر به خصوص آثار شیعه به صورت جدی و فنی مدیریت نمی شود؛ تعدادی از ناشران که تخصص کافی دارند، و نشر را به عنوان یک صنعت دنبال می کنند و به دنبال سودآوری یعنی خودگردانی نشر هستند تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند.
اقتصاد، ضعف اساسی در حوزه نشر کتاب های دینی
در حوزه کتاب های دینی با یک ضعف اساسی روبرو هستیم و آن حوزه اقتصادی و مدیریتی این کتابهاست به این معناکه اگر آثار، حرفه ای نیز باشد، ناشران دولتی یا حقوقی ولو با مشکلات مالی کمتر به دلیل عدم ثبات مدیریت، باعث می شوند مسیری را که مدیریت قبلی پیموده است بعد از مدتی با آمدن مدیر جدید که فاقد تجربه و تخصص لازم است کنار بگذارند و مسیر تازه ای را آغاز کنند و این یکی از آسیب های جدی است. ناشران خصوصی با سرمایه های محدود هم که توان تاثیر گذاری چندان و یا اثار مستلزم هزینه های بالا را ندارند، و معمولا به کارهای دم دستی و مشتری پسند خود را سرگرم می کنند.
مسئله دوم، ما یک سری محتوایی را تولید می کنیم تا از طریق کتاب آن را به مخاطب برسانیم، کتابی که رسانه است، به این معنا تمامی کارکردهای رسانه را باید داشته باشد؛ علاوه اینکه کتاب دینی باید خصوصیات و جذابیت های بیشتری هم داشته باشد چون مخاطب های خاص تری دارد و احیانا ممکن است جاذبه هایی که در برخی از موضوعات است، نداشته باشد بنابراین باید ظرافت های خاصی را برای آن در نظر گرفت. آیا همه ویژگی های رسانه در نشر کتاب رعایت می شود.!
عدم حضور در کنوانسیون های بین المللی نقص جدی است
حوزه دیگری که ما در آن دچار نقص هستیم اینکه در کنوانسیون هایی که به عنوان ارتباطات فرهنگی بین المللی است، حضور پیدا نکردیم لذا نمی توانیم به طور جدی در این زمینه ها فعالیت کنیم.
زمانی که بستر ارتباطات بیشتر فراهم بود، در نمایشگاه ها به طور فیزیکی حضور می یافتیم اما بعدها با موانعی که بر اثر تحریم ایجاد شد، همان مقدار اندک هم قطع شد؛ اگر بخواهیم کتابی را در نمایشگاه عرضه کنیم تا دیده شود باید حق کپی رایت را بفروشیم یا مبادله کنیم که بستر این امر هنوز فراهم نشده است و بدتر از آن ناشران یک مقداری اضطراب و وحشت دارند که به دلیل فراهم نبودن بستر لازم برای پیگیری کپی رایت و مبادله سالم، کتابهای ارزشمند بلافاصله کپی می شوند و این درحالی است که ناشران دیگر کشورها به دلیل ارتباطات بین المللی چنین مشکلاتی را ندارند.
عدم وجود ساختار مناسب عرضه کتاب در دیگر کشورها
در حال حاضر امکان عرضه کتاب در نمایشگاه های بین المللی خارج از کشور از بین رفته است و در داخل هم تا حدودی بحث تحریم ها و الان کرونا اثر گذاشته است. قبل از این وضعیت نشر تا حدودی خوب بود به ویژه در نمایشگاه بین المللی، کتاب ها عرضه می شد؛ به یاد دارم بیش از 15 سال قبل یادداشتی نوشتم که ناشران کشور، 355 روز در سال فعالیت می کنند تا ده روز در نمایشگاه دیده شوند، یعنی در همه روزهای سال چون شبکه توزیع و تبلیغ و اطلاع رسانی مناسبی نداریم و یا فاقد کتابفروشی هایی هستیم که امکان عرضه مناسب کتابهای ناشران داشته باشند و به صورت مقطعی بعضی کتاب ها عرضه می شود و کتاب ناشر در انبار ناشران وجود دارد، کتاب ها به خوبی عرضه نمی شود بنابراین در ایام نمایشگاه، ناشران و مخاطبان و علاقه مندان چند روزی را وقت می گذارند و تا حدودی می توانند مو فق باشند و در جریان قرار بگیرند که چه کتاب هایی در یک سال گذشته در کشور منتشر شده است و البته نه همه ناشران امکان حضور و راهیابی به نمایشگاه را دارند و نه همه علاقه مندان و نه فرصت و نه ظرفیت و مکان نمایشگاه امکان دیده شدن همه کتابها را فراهم می کند. اگر این اتفاق بیفتد آثار مفید خود را بر جای می گذارد اما برای رساندن خود به مخاطب امکان دسترسی سیستماتیکی وجود ندارد و گاهی از فضای مجازی استفاده شده که تا حدی می توان برای خلاء از این ظرفیت استفاده کرد، اما دچار نقص های جدی است.
موضوع دیگری که از آن رنج می بریم بحث مخاطب شناسی است به این معناکه وقتی شروع به نوشتن کتابی می کنیم بدانیم که کتاب را برای چه گروه سنّی می نویسیم، برای مخاطب عام می نویسیم یا خاص، کتاب ها در این صورت اثر گذار می شوند. یعنی هم نویسنده وهم ناشر باید به صورت جدی به این مسئله توجه کنند، آیا چنین هستیم؟ فرصتی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایجاد شد در بسیاری از زمینه ها به خصوص در نشر آثار شیعی با رشد و پیشرفت بالایی مواجه بودیم. قبل انقلاب 2000 عنوان کتاب در سال تولید می شد که این رقم در سال های اخیر به بیش از 80 هزار عنوان در طول سال رسیده و تفاوت جدی در کمیت و کیفیت ایجاد شده است. با توجه به امکانات، فرصت های خوبی که در نشر شیعی به وجود آمده است یعنی به دلیل حمایت نظام و دولت ها از نشر دینی باید از این بهره برداری خوبی صورت بگیرد. در اوایل انقلاب و دهه 60 حرکت خوبی صورت گرفت از جمله موسسه آل البیت از پیشگامان آن در احیای تراث بود و کتاب های سنگی را احیا کردند، قبل انقلاب در این زمینه دو ناشر در تهران فعال بودند از جمله مرحوم آخوندی بود که کتاب های شیعی را منتشر می کردند.
خروجی احیای آثار شیعی انتشار کتاب های ارزنده ای در حوزه دین
در نتیجه کار احیای آثار شیعی، کتاب های ارزنده ای منتشر شد. همچنین دفتر تبلیغات اسلامی و دارالحدیث و چند موسسه دیگر این کار را پی گرفتند و حتی افراد به صورت شخصی هم طبق توان خود در جهت احیا برمی آمدند. در یک گام بالاتر طرح آقای مختاری که الان موسسه کتابشناسی شیعه را دارند، موسوعه هایی از یک موضوع استخراج و منتشر شد که یک مورد درباره غنا در بیش از 4000 صفحه بود و موسوعه دیگر در رویت هلال، البته ایشان 40 موضوع را پیشنهاد کرد که مجموعه ای را گردآوری کنیم و ترکیبی از تالیف و احیا شود که افراد، موسسات و دستگاه های دولتی از آن استفاده کنند، مسائلی مانند بانکداری و بورس که هنوز حل نشده و نیازمند پژوهش است.
برخی از موضوعات چون تخصصی و پیچیده هستند نیازمند تحقیق و بررسی بیشترند و ممکن است فتوایی که فقیه چندسال پیش صادر کرده با نظر امروز او متفاوت باشد. یعنی هرچه مسائل زندگی پیچیده تر شود، فتاوا نیز تغییر می کند. متاسفانه در این حوزه و لایه های زیرین آن کار بسیار کم شده که یکی از علل آن این است که چون احساس نیاز نکردیم به درستی به آن نپرداختیم؛ البته یک مقداری در مجموعه ها و موسوعه ها رشد خوبی داشته ایم. در تالیف، تصحیح، تک نگاری و دوره هم رشد خوبی را شاهد هستیم. برخی تالیفات تک نگاری خوبی داشته ایم. پژوهش و تالیف در موضوعات پیچیده حتی برای اصحاب استفتا راهگشاست یا به تلقی دقیق تر موضوعات پیچیده برای دریافت حکم شرعی کمک می کند. متاسفانه علیرغم حمایت ها و امکانات، می بینیم که در حوزه دین در برخی سال ها، و در برخی موضوعات کتابی در حد برتر شدن نداشتیم و این یک ضعف است.
سیر نزولی میزان اقبال کتب دینی نسبت به برخی موضوعات
دستورات اخلاقی و دینی در زمینه شیوه زندگی، از زمینه هایی است که مخاطب را جذب می کند و اگر به خوبی بیان کنیم مردم نیز علاقه مند می شوند اما به صورت مقایسه ای کلی در زمینه میزان اقبال کتب دینی نسبت به برخی موضوعات، سیر نزولی داشتیم. به عنوان مثال، حتی در قم، فروش رمان در فروش های مناسبتی و فصلی مورد حمایت وزارت ارشاد که در همه کتابفروشی انجام و قابل انجام است، مورد استقبال است که این به نوع ادبیات و بیان و ذائقه مخاطب مربوط می شود بنابراین نویسنده باید هنرنمایی و مناسب با ذائقه مخاطب قلم فرسایی کند.
باید نیاز مخاطب را به خوبی بشناسیم، سن مخاطبان و روحیات آنها را در نظر بگیریم و سپس معارف دین را در قالب های مختلف منتقل کنیم. و البته مذاق او را در نظر بگیریم و تلاش کنیم نیاز مخاطب را با رعایت مذاق او عرضه کنیم. می توان در قالب و ظرفیت های هنری و فیلم نامه و فیلم به معرفی مکتب شیعه پرداخت. مهم این است که بدانیم چه کتابی و چه محتوایی و با چه قالبی مورد توجه قرار می گیرد. متاسفانه ما به نیاز مخاطب در سطح جهانی توجه نداریم و بعضی از کتاب ها که عرضه شده است اگر توانسته موفق باشد مجموعه ها و موسوعه ها بودند و عمدتا مخاطبان تخصصی خودشان به سراغ این آثار می آیند نه اینکه ما توانسته ایم به انها برسانیم. در مقایسه اهل سنت و شیعه باید این نکته را در نظر داشت که کتاب های شیعه با اینکه از نظر محتوا بسیار غنی هست اما از نظر کمیت نمی توان با آنها رقابت کرد چون به عنوان مثال، در مصر و عربستان و...سازمان دولتی پشتیبان اهل سنت است و اصلا کار، حکومتی است. اما در اینجا این گونه حمایت ها به دلایل متعدد نداریم و از بخش غیر دولتی حمایت تشکیلاتی و سامان یافته ای نمی شود. بله به صورت موردی و مقطعی حمایت هایی هست اما نه اینکه کل ظرفیت مبلغان شیعه در این مسیر به کارگرفته شود و لذا قابل قیاس نیست. مشکل دیگر ما مساله عرضه و اطلاع رسانی است و متاسفانه در تبلیغات کار نکرده ایم و اگر هم استقبالی بوده، مخاطبان خودشان به سراغ این آثار در معرفی شیعه آمده اند.
زیرساخت های متناسب با عرضه کتب دینی، باید توسط دولت فراهم شود
بعد از انقلاب، کرسی های شیعه شناسی زیادی در کشورهای غیر اسلامی و اسلامی و حتی اسرائیل و غرب ایجاد شد و این در حالی است که علیرغم تحولاتی که بعد از انقلاب در کشور ایجاد شد، اما تشکیلات و زیرساخت های حمایت از نشر دینی توسط دولت فراهم نشد، هر چند معتقدیم باید دنیای نشر خودگران باشد تا با تغییر سیاست های دولتی دچار تلاطم نشود اما مساله، وابستگی به دولت نیست بلکه ضرورت حمایتی است که باید از نشر دینی صورت بگیرد. این مقوله تکلیف هست و از اصول قانون اساسی به شمار می رود به ویژه اینکه جزء شعارهای اصلی انقلاب اسلامی نیز هست و همه مسئولان باید این امکان را فراهم بیاورند اما متاسفانه نه در داخل و نه در حد مخاطب درون کشور چنین چیزی نداریم؛ در نمایشگاه بین المللی کتاب می بینیم بسیاری از ناشران نمی توانند شرکت کنند و تنها ممکن است 2000 ناشر در آن شرکت کنند در حالی که تعداد ناشران بسیار بیشتر و چندین برابر این تعداد است و باید ظرفیتی فراهم شود که همه بتوانند تولیدات را ببینند و در جریان منابع قرار بگیرند تا تولید آثار تکراری کاهش یابد. لازم است زمینه ای فراهم شود که انتشار و عرضه کتاب حداقل در حد اطلاع رسانی فراهم باشد و در چارچوب درگاه فضای مجازی این آثار را عرضه کرد. در تعاونی ناشران قم با حمایت وزارت ارشاد قدم هایی برداشته شده و تا حدودی آثار را معرفی می کند، که باید شامل همه اثار شود، و در مراحل بعد باید در حد اطلاع رسانی از محتوا و موضوع کتابهای منتشر شده، به زبان های مختلف اقدام شود.
در گام بعدی باید برای مخاطبان گوناگون در سطح جهان کتاب هایی به زبان خودشان عرضه کنیم، در مرحله بعدی باید ویترین عرضه آن را مهیا کنیم تا پس از اطلاع رسانی در دسترس مخاطب قرار بگیرد، سپس بتوانیم آثار و تولیدات خود در مکتب شیعی را به علاقه مندان فرهنگ شیعه به اشتراک بگذاریم که البته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این باره وظیفه نظارت، هدایت وحمایت را دارد. فراهم کردن چنین زیرساخت هایی حتما از این وظایف است.
استفاده از ظرفیت فضای مجازی برای معرفی آثار شیعی
در برخی از مسائل دچار قصورهایی شده است و ضعف وجود دارد. باید به گونه ای رفتار کنیم که غیر مسلمان، مسلمان شود. غیر شیعه، شیعه شود اما کارکرد برخی از ما برعکس است و در درون خودمان داریم چند شعبه می کنیم در حالی که شیعه این نیست. احترام به مقدسات اهل تسنن و دیگر مذاهب به معنای آن نیست که موضع آنها را قبول داریم بلکه در جهت تعامل و ایجاد ارتباط است. اگر بنای تاثیرگذاری بر مذاهب دیگر به ویژه اهل تسنن داریم وظیفه ما ایجاب می کند از احترام وارد شویم. فرمایش شان را باور داشته باشیم که فان الناس لوعلموا محاسن کلامنا لاتبعونا...اگر از ظرفیت فضای مجازی و صفحات اجتماعی و…در انتشار کتب شیعی به نحو احسن بهره گرفته شود و به ویژه از حوزویان خواسته شود کتاب های خود را از این طریق معرفی کنند نقش مهمی در حمایت از نشر و تولید کتاب دارد. در شبکه های اجتماعی، کانال های مختلف حوزوی فعال هستند که می توانیم از این ظرفیت در معرفی کتاب و فعالیت انتشارات حوزوی و دینی استفاده کنیم و این امر تاثیراتی شگرف خواهد داشت.