اسببخار: شاید «جیمز وات» زمانی که داشت به جمع بندی تحقیقات و ساختههای مهندسان پیش از خود میپرداخت و به موتور بخار نزدیک و نزدیکتر میشد، هرگز فکر نمیکرد ساخته او بعدها در فرمهای گوناگون جانهای بیشماری را نجات دهد. شاید هرگز فکر نمیکرد که روزی اختراعش و گونههای بهبود یافته آن با انواع سوخت، پیام آور امنیت و حفاظت باشند.
امروز خودرو با هر شکل و فرمی، نقشی بی بدیل و انکارناپذیر در زندگی ما دارد. فرقی نمیکند کجا باشیم، حتماً در شبانه روز نیاز به یک خودرو داریم. یکی از کاربردهای مفید و البته حیاتی در زندگی ما خودروی نیروهای امنیتی به خصوص پلیس است.
در ایران دو نیروی انتظامی مشغول خدمت رسانی هستند: پلیس انتظامی و پلیس راهور. هر دو یگان در تاریخ معاصر کشورمان از خودروهای نسبتاً خوبی برخوردار بوده اند. خودروهای یگانهای انتظامی باید کم استهلاک، راحت، کم مصرف، آلایندگی پایین، دوام بالا و از قدرت و تواناییهای فنی بالایی برخوردار باشند.
در این مقاله نگاهی گذرا خواهیم داشت به خودروهای پلیس در ایران.
Mercedes Benz 170S
جزو اولین خودروهای نیروی شهربانی آن روزها یک «بنز» قدرتمند با توانایی فنی بالا بود. «مدل 170»، یک بنز با موتورِ قدرتمند 4 سیلندر به حجم 1679 سی سی بود که با 38 اسب بخار قدرت به حداکثر سرعت 122 کیلومتر بر ساعت میرسید.
این بنز میان سایز از نسخههای لوکس تولیدات بنز در دهه 40 میلادی بود و با انتخاب آن وجهای بین المللی به نیروی انتظامی ایران تزریق شد. البته در آن زمان هنوز چراغ گردان و یا بیسیم بر روی این خودروها نصب نمیشد و تنها با لوگو و نوشته شهربانی و رنگ مشکی و سفید قابل تشخیص بودند. نمونه سالم آن را هنوز هم میتوان یافت.
volkswagen beetle
بیتل محبوب دنیا با موتور هواخنک جذاب خودش یادگاریِ ارزشمندی شد از «هیتلر» و «پورشه». رکورددار در بخشهای مختلفی مثل دوام و تیراژ تولید که برای مقطعی نیز در خدمت شهربانی ایران بود. با داشتن یک موتور 1131 سی سی و با قدرت 30 اسب بخار این بیتل زیبا به حداکثر سرعت 100 کیلومتر بر ساعت میرسید. البته بعدها تغییراتی در بخش فنی آن اعمال شد که باعث بهبود توانایی هایش بود، اما نکته قوت آن دوام و توانایی حمل پنج سرنشین بود.
Mercedes benz w180
مدل بعدی بازهم از آلمان است. البته در آن سالها بیشتر مدلهای آلمانی و البته بعضاً مدلهای آمریکایی مشغول خدمت رسانی بودند. مدل جذاب “w180” با یک موتور 6 سیلندر با حجم 2195 سی سی و با قدرتی معادل 99 اسب بخار توانایی رسیدن به سرعت 160 کیلومتر بر ساعت را داشت و عملاً هیچ شانسی برای مجرمان باقی نمیگذاشت. این مدل نیز از تولیدات سطح بالای بنز محسوب میشد.
dodge royal
خودروی بعدی این فهرست از آمریکاییهای پرطرفدار است. «دوج رویال» از اوایل دهه 40 به مدت یک دهه مشغول به خدمت شد. البته تعداد کمی از آنها در اختیار نیروهای پلیس بود. به رسم فانتزیهای هیجان انگیز آن دوره این دوج نیز به شکل یک سفینه طراحی شده بود و ابهت خاصی داشت. این خودرو با یک موتور 8 سیلندر با 189 اسب بخار قدرت و با قیمتی فراتر از 2000 دلار از نسخههای خاص خودروی پلیس ایران محسوب میشود.
Mercedes Benz w114
باز هم بنز باز هم آلمان. نسخه “w114” که با مدل 230 آن را میشناسیم نیز از جان سختهای پلیس بود. در کنار خود یاران بسیاری دید که هیچ کدام دوام و توانایی او را نداشتند. با دارا بودن یک موتور 6 سیلندر با سیستم سوخت رسانی جدید، این بنز در مدل پایه توانایی تولید بیش از 115 اسب بخار را داشت. البته دوام خود را مدیون همکاری مرکز «بوش» میدانست. این بنز در مدلهای مختلف تولید و به محبوبیت بالایی رسید.
land rover defender
«دیفندر» را شاید بتوان اولین جان سخت همه جا رو نامید. با توجه به تنوع بالای جغرافیایی کشورمان نیاز بوده و هست تا خودروهای مختلفی برای خدمت خریداری شوند. برای محورهای کوهستانی و برف گیر نیز این بریتانیایی سخت کوش مدنظر قرار گرفت. هر چند قانون منع استفاده از وسایل وارداتی در آن سالها این خودروی دوست داشتنی را زود از چرخه خارج کرد، اما قطعاً جزو قابل احترامترین خودروهای این فهرست است.
Mercedes Benz 250
6 سیلندر خراب نشویِ بنز را به مدت دو دهه در اختیار ناوگان انتظامی داشتیم که حتی در روزهای سخت جنگ نیز دست از خدمت برنداشت و انصافاً از خوبهای نیروهای پلیس بود. با داشتن یک موتور 6 سیلندر و با قدرتی فراتر از 150 اسب بخار این بنز توانایی رقابت با هر مدل را داشت و در عمل دست برتری را به مردان قانون میداد.
Peykan
شاید غیرمنتظره بود حضور «پیکان» در کادر خدمتی نیروهای انتظامی. پیکان نه سریع بود و نه کم مصرف، استهلاک بالایی داشت و اصلاً خودروی راحتی نبود، اما در بحبوحه جنگ و مشکلات فراوان دهه 60 و البته اوایل دهه 70 پیکان نیز به ناوگان پلیس پیوست. پیکان تولید داخل بود و ارزانتر تمام میشد. قطعات یدکی آن نیز ارزان و فراوان بودند و تعمیراتش هم بسیار آسانتر از رقبای پیشرفته آمریکایی و آلمانی اش بود.
Toyota Cressida
با شروع دهه هفتاد و پایان جنگ تحمیلی ناوگان پلیس که حالا خیلی خسته و از کارافتاده شده بود نیاز داشت با ترمیمی اساسی کارآمد شود. با بهبود روابط دیپلماتیک ایران با کشور ژاپن، این بار مسافری از سرزمین آفتاب مهمان کشورمان شد. ساخته باکیفیت، بادوام و قدرتمند «تویوتا» یعنی مدل «کریسیدا» به عنوان یار تازه نفس نیروهای پلیس به معرکه آمد. این خودرو را میتوان جزو بهترین انتخابهای مسئولان دانست. خودرویی که با توجه به شرایط موجود و با بودجه مناسب خریداری شد و به مدت یک دهه مشغول خدمت بود.
در مدل ضعیف تر، کریسیدا یک موتور 4 سیلندر 2400 سی سی داشت که با 110 اسب بخار قدرت از توان بالایی برخوردار بود. هندلینگ مناسب، پایداری خوب و مصرف معقول و البته دور از پیچیدگی فنی، از کریسیدا یک سرباز وفادار و آرام ساخت.
Peugeot 405
خب! میرسیم به «405». این خودرو را همه جا دیده اید؛ تاکسیهای خصوصی و عمومی، پلیس محسوس و نامحسوس و بسیاری از ادارات. با داخلی سازی هر چه بیشتر 405 علاقه سازمانهای مختلف به آن هم بیشتر شد و نیروی انتظامی هم به دلیل قدرت قابل قبول و تعمیرات آسان و البته داخلی بودن آن تعدادی 405 را در اختیار گرفت. هرچند با شروع دهه 80 و آزادسازی واردات و البته ایمنی پایین آن تعداد قابل توجهی از آن را ندیدیم.
نسخه فیس لیفت آن، «پرشیا»، هم به تعداد قابل توجهی به خدمت درآمد، اما بیشتر یا خودروی سازمانی بودند و یا پلیس نامحسوس.
شروع دهه 80 ورق جدیدی از ناوگان پلیس را گشود. وضعیت نسبتاً پایدار اقتصادی آن روزها و روابط خوب دیپلماسی باعث حضور انواع و اقسام خودروهای روز دنیا در پلیس کشورمان شد. خودروهایی که با آزادسازی واردات و افزایش جمعیت، به نظر، حضور به موقعی داشتند و با داشتن امکاناتی، چون ترمز ضد قفل و کیسه هوا و سامانه کنترل پایداری دست برتری را به نیروهای انتظامی میداد.
Ikco samand
با تولید اولین ساخته وطنی توسط «ایران خودرو»، این اتومبیل خیلی زود به ناوگان پلیس پیوست. همان همیشگی و موتور xu7 باعث شد «سمند» پیچیدگی فنی بالایی نداشته باشد و البته با ایمنی بهتر نسبت به 405 کهنه کار جای خوبی را برای خود دست و پا کرد. قیمت تمام شده پایین تر، قطعات یدکی به تعداد فراوان و البته ساخت ایران بودن که مایه غرور میشد، همه باعث حضور جدی سمند به عنوان خودروی وظیفه پلیس شد.
در اقدامی قابل توجه نیز تعدادی سمند تجهیزشده مناسب نیروی پلیس به چند کشور از جمله ترکمنستان صادر شد که اگر همان رویه به درستی ادامه پیدا میکرد امروز سهم بیش تری از خودروهای خدماتی در بازار منطقه داشتیم.
Mercedes benz c240
هرقدر انتخاب بنزها در دهه 40 و 50 خوب صورت گرفت در دهه 80 شاهد اشتباههای استراتژیک بسیاری از مسئولان بودیم که البته هرگز کسی پاسخگوی این اشتباه نشد. «بنز c240» علیرغم کیفیت فوق العاده و قیمت مناسب (در زمان خرید، این بنزها هر کدام فقط کمی گرانتر از یک دستگاه زانتیا بودند) دارای خرابیهای متعدد سیستم جلوبندی بودند و حتا با وجود پذیرش مشکل از سوی کمپانی مادر، اما هرگز غرامتی پرداخته نشد تا باز هم شاهد شکست دیپلماتیک دیگری باشیم. با بهره گیری از یک موتور قدرتمند 2٫3 لیتری این بنزها همین امروز هم توانایی درگیری با مدلهای روز در ایران را دارند، اما نبود مکانیک آشنا، خرابیهای متعدد سیستم فرمان، گران بودن قطعات یدکی، به خصوص قطعات تزیینی، از این بنز فقط یک شکست و البته دورنمای قشنگ ساخت.
Mercedes benz e240
به نظر میرسید پس از انتخاب c240 دیگر این اشتباه تکرار نمیشود، اما قیمت وسوسه کننده و البته غرور و وجه خاصی که بنز به نیروهای انتظامی میداد باعث شد “e240” نیز به ایران بیاید. موتور قدرتمند و 6 سیلندر آن با توانایی تولید 175 اسب بخار قدرت، در دهه 80 جادههای کشورمان را کاملاً تحت سلطه خود داشتند و بار دیگر عملاً فرصت را از مجرمان سلب میکردند.
این سری البته با امکانات مناسب و نبود خرابیهای نمونه c و صد البته به لطف همکاری ایران خودرو و بنز شرایط بهتری پیدا کرد و از نظر مکانیک و تعمیرات خیال خود را آسودهتر میدید. هر چند گران بودن قطعات یدکی باعث شد این بنزها بیشتر در خارج از جادههای شهری حضور داشته باشند و حتا به نیروهای پلیس اخطار مراقبت از خودرو و عدم درگیری با مجرمان داده شود.
Xantia
خودرویی که طبق گفتهها حکم تیر گرفت، که نمیدانیم صحت دارد یا نه، در سمت خوب و مثبت ماجرا هم حضور داشت. استفاده گسترده از «زانتیا»ی سفید در پلیس نامحسوس باعث شد هر قانون شکن در رانندگی با دیدن یک دستگاه از آنها خود را جمع و جور کند و حتا برای لحظاتی مانند یک انسان رانندگی کند. زانتیا با موتور قدرتمند و هندلینگ خوب علیرغم ایمنی ضعیف، خودرویی محبوب برای پلیس شد. البته هزینه تعمیرات بالا باعث شد این خودرو نیز مانند e240 بیشتر در جادههای خارج شهری انجام وظیفه کند.
Nissan Maxima
ساخته باکیفیت «پارس خودرو» شاید کمی دیر، اما سرانجام به ناوگان پلیس پیوست. دور از پیچیدگی فنی، حضور مکانیکهای زیاد و قطعات یدکی و البته شبکه خدمات پس از فروش خوب در کنار کیفیت و دوام ساختههای ژاپنی باعث شد «ماکسیما» تبدیل به یک انتخاب خوب برای نیروی انتظامی باشد. ماکسیما با موتور قدرتمند 6 سیلندر خود تواناییها بالایی دارد و از پس هر مأموریتی بر میآید.
Peugeot 206
بعید به نظر میرسید «پژو 206»، به عنوان یک هاچ بک شهری، به خدمت در آید، اما خب برای هر چیزی یک اولین وجود دارد. البته استفاده از هاچ بکهای کوچک در ناوگان پلیس سایر کشورهای جهان امری قابل انتظار است، اما تجهیزات و عملکرد آنها با نسخه استاندارد متفاوت است. 206، اما برای شهرهای شلوغ خودرویی مناسب به نظر میرسد. تولید داخل است، مصرف کمی دارد، تعمیرات و تعمیرکارانش در دسترس هستند و البته از نظر فنی نیز با قابلیت مانور بالا و اندازه کوچک، مناسب تعقیب و گریزهای شهری است.
Kia pride
«کیا پراید» یا «سایپا صبا» یا «سایپا 131» یا حتا «سایپا نسیم» و «سایپا 111»، که همگی یک خودرو هستند، نیز در اقدامی قابل توجه به ناوگان پلیس پیوستند. هر چند با توجه به کیفیت و دوام پایین و البته ویژگیهای فنی ضعیف استفاده گستردهای از آنها نشد، اما به نظر انتخاب معقولی برای شهرهای کوچک و کم جمعیت ایران هستند.
Nissan teana
پس از حضور موفق ماکسیما، دیگر ساخته باکیفیت پارس خودرو نیز انتخاب وسوسه انگیز و مطمئنی به نظر میرسید. در آن زمانها «تیانا» با قیمتی در بازه 70 میلیون تومان عرضه میشد و حتا با یک دوره افزایش قیمت نیز این سدان جادار 6 سیلندر با تواناییهای فنی و هندلینگ فوق العاده ارزش خرید بالایی برای خدمت داشت. دوام و کیفیت بالای این خودروها نیز باعث شد تا همین امروز، این خودروها در خدمت باشند و البته بدون خرابیهای متعدد پاسخگوی نیاز پلیس باشند.
Kia cerato
«کیا سراتو» پیش از مونتاژ در سایپا تواناییهای فنی خود را به خوبی به اثبات رسانده بود. دینامیک رانندگی بالا و موتور قدرتمند و کم مصرف از سراتو گزینه ایده آلی ساخته بود، اما با توجه به وارداتی بودن آن و هزینه نگهداری بالا، دست نیرویهای انتظامی از آن کوتاه مانده بود. با شروع مونتاژ آن توسط سایپا خیلی زود شاهد حضور سراتو به عنوان یک سرباز وظیفه قابل اطمینان در خدمت بودیم.
Toyota land cruise
شاید خاصترین خودروی این فهرست «لندکروزر» باشد. تویوتای دوست داشتنی که در بسیاری از کشورهای دنیا از ناوگان حفاظتی است و حتا در سالهایی خودروی رسمی نیروهای پیمان آنتلاتیک شمالی معرفی شده است. اما حضور نسل جدید آن در سال 2018 درست پیش از شروع 1397 با قیمت بالا حسابی سر و صدا کرد. البته لازم و ضروری است تا نیروهای امنیتی حفاظتی از تجهیزات مناسب و به روز بهره ببرند. لندکروزر با تواناییهای حرکتی بالا و ایمنی مناسب در دورههایی که انتخاب شده بود به خوبی امتحان پس داد و سربلند شد. کیفیت بی نظیر ساخت آن شاید حتا منبع صرفه جویی برای پلیس کشورمان باشد.
با داشتن یک موتور 6 سیلندر قدرتمند در مدلهای اخیر لندکروزر نه تنها در محورهای سخت و کوهستانی بلکه حتا در جادههای کفی نیز توانایی درگیریِ بالایی دارد. ایمنی مناسب آن نیز سربازان ارزشمند میهن را به خوبی محافظت میکند.
Renault megane
دیگر ساخته باکیفیت وطنی نیز به جمع پلیس اضافه شد. «مگان»، که با مونتاژ مناسب در زمان نسبتاً مناسب خودروی به روزی محسوب میشد، با داشتن یک موتور قدرتمند 2 لیتری به همراه جعبه دنده اتوماتیک گزینهای ایده آل برای پلیس درون و برون شهری بود. با حضور شبکه خدمات پس از فروش و قطعات یدکی و البته قیمت خرید ارزانتر نسبت به سایر گزینه ها، مگان با ایمنی مناسب در تعداد قابل توجهی به خدمت درآمد.
در نهایت، میتوان به این فهرست اسامی دیگری همچون «مزدا 3»، «سوزوکی گرند ویتارا» و.. را اضافه کرد که در بعضی موارد، مثل ویتارا، شاید تنها دلیل، تولید داخل بودن آن هاست که این خودروها را به نیروی پلیس اضافه کرده است.
امروز در دنیا بحث استهلاک و مصرف سوخت و آلایندگی برای خودروهای خدماتی بیشتر مد نظر است و از این رو تا پیش از مشکلات اقتصادی صحبت از حضور هیبرید «هیوندای»، یعنی «سوناتا»، نیز بود که امیدواریم با دانش فنی داخلی خیلی زود بتوانیم از خودروهای باکیفیت و کم آلاینده و قدرتمند برای نیروهای پلیس استفاده کنیم.