دکتر الهام امیر آذر؛ عضو تحریریه دنیای سلامت
حیطه عمل
در طب مرسوم حد و مرز آناتومیک دستگاههای بدن حیطه عمل است. مثلاً معده عضوی است با مشخصات خاص که در زیر جناغ و با انحراف کمی به چپ قرار دارد و...
در طب مکمل (سوزنی) حیطه عمل فیزیولوژی دستگاههای (زانگ- فو) توپُر و توخالی است (مثلاً کبد و کیسه صفرا) و مرزهای آناتومیک، چندان مطرح نیست. در این طب کار روی کانالهایی انجام میشود که قابل مشاهده نیستند (اگرچه امروزه بعد از هزاران سال توسط دوربینهای مخصوص قابل مشاهده شدهاند!!!). مثلاً برای تقویت کانال (مررین) معده باید از نقطه کنار زانو استفاده کرد که از نظر طب مرسوم کاری غیرعقلانی است و توجیه علمی ندارد.
دستگاههای بدن
از نظر طب مرسوم ارگانهای بدن (مانند معده، طحال، قلب، کبد، کلیه و...) به هم ربطی ندارند و مستقل از یکدیگر کار میکنند (متخصصان آنها هم جدا هستند) پس اگر بیماری دچار درد معده باشد، به متخصص کلیه مراجعه نمیکند. در طب مکمل (طب سوزنی) دستگاههای بدن در ارتباط نزدیک با یکدیگرند. مثلاً کلیه مادر، کبد است و قلب و روده کوچک جفت (و یا زن و شوهر هستند)؛ بنابراین طبق قوانین خاص (قانون مادر و فرزند و...) روی عملکرد یکدیگر تأثیر میگذارند. این تأثیرها بسیار ظریف و زیبا عمل میکنند و برای پزشکانی که سالها طب سوزنی کار کردهاند و به بدن انسان دقیقتر نگاه میکنند، بسیار شگفتانگیزند.
از طرف دیگر براساس دیدگاه 5 عضو و از نظر طب چینی (مکمل)، هر ارگان به عضو خارجی باز میشود و از روی آن عضو میتوان تا حدودی به اختلالات آن ارگان پی برد؛ مثلاً کبد به چشم باز میشود و در هپاتیت چشمها زرد میشوند.
جسم و روان
در طب مرسوم، متخصصان روان و جسم جدا از هم به درمان بدن میپردازند، اما در طب مکمل (سوزنی) جسم، احساس، ذهن و روح در هم آمیختهاند و انسان ماحصل جمع آنهاست؛ بنابراین جسم و روح و ذهن با هم باید درمان شوند. بد نیست بدانید که هر ارگانی در طب سوزنی دارای روح خاصی است. روح کبد، انزال سول و روح ریه کورپورال سول و... طب سوزنی دانشی وسیع، رمزآلود و دقیق و گنجینهای بیپایانی است که یادگار نیاکان و دانشمندان میباشد.
وسایل کار
وسایل کار در طب مرسوم مشخص است: داروهای شیمیایی، ابزار جراحی و... وسایل کار در طب مکمل (سوزنی) سوزن و ماکسی، خونگیری، گیاهدرمانی، گوآشا، بادکش روشهای زندگی سالم، تغذیه سالم، یوگا و تایچی (تنفس صحیح و تجسم خلاق) است.
سرعت عمل
در طب مرسوم سرعت عمل بالاست و همین عامل یکی از علت پرطرفدار بودن آن است. درمان به طریق طب مرسوم راحت و در کوتاهمدت عالی است؛ ولی متأسفانه عوارض جانبی دارد و درمان اغلب ریشهای نیست. در طب مکمل (سوزنی) تأثیر درمان با اندکی تأخیر (معمولاً از جمله 3 و 4) آغاز میشود. استفاده از سوزنهای موییشکل (که معمولاً بدون درد هستند) ممکن است مخاطبان خاص خود را داشته باشد؛ ولی این درمان بدون عارضه است و چون اغلب ریشهای کار میکند، اثرات آن از طب مرسوم پایدارتر است.
طی پژوهشی در چین (طی 30 سال گذشته روی بیشتر از دویست هزار نفر) معلوم شده که طب سوزنی اگر توسط فرد ماهر و با دانش کافی انجام شود، تنها عارضهای که دارد، افزایش طول عمر است.
معیار سلامتی
به این قسمت توجه کنید: از نظر طب مرسوم وقتی آزمایش خون، ادرار، مدفوع، سونوگرافی، MRI و... سالم باشد، فرد سالم تلقی میشود؛ در حالی که متأسفانه اینطور نیست. چه بسیار افرادی که سالهاست از درد یا ناراحتی خاصی شکوه میکنند، ولی تمام معیارهای سلامتی طب مرسوم را دارند.
در واقع آنها بیمارند، ولی طب مرسوم قادر به تشخیص بیماریشان نیست، زیرا وسایل و ابزار دقیقی ندارد. در طب مکمل (سوزنی) معیارسلامت متفاوت است. این معیارها شامل تعادل و طبیعی بودن جریان Q1 یا انرژی خون، مایعات بدن، اکسیر حیاتی، هضم و جذب و ذخیره کردن متعادل مواد غذایی و متعادل بودن فعالیتهای فیزیولوژیک میباشد. در یک فرد سالم خون و انرژی آزادانه- مثل زمان کودکی- در کل بدن و بدون مانع حرکت میکند و احساس نشاط و شادابی و سبکی به فرد میدهد. فرد سالم در طب سوزنی دارای پوستی به رنگ طبیعی، زبانی طبیعی و برق در چشمهاست.
تون صدا، وضعیت نشستن، ایستادن و راه رفتن همگی از نظر درمانگر طبیعی است. این فرد ذهن و جسم سالم دارد، خوب فکر میکندو نحوه برخورد با احساسات منفی را میداند. فراموش نکنید که طب مکمل (سوزنی) سالها قبل از بروز بیماری میتواند فرد بیمار را تشخیص دهد (یعنی وقتی که فرد از نظر معیارهای سلامت طب مرسوم کاملاً سالم است).
خوانندگان گرامی توجه کنند که هدف از نگارش این مطلب اثبات ارجحیت طب مکمل (سوزنی) بر طب مرسوم و یا برعکس نیست (زیرا آنجا که طب مرسوم از درمان بازمیماند، طب مکمل به کمک میآید و برعکس)، بلکه هدف، آشنایی با این دو روش درمانی و مقایسه آنهاست. سلامت ما بدون وجود داروهای شیمیایی هر روزه در معرض تهدید است، ولی نباید در مصرف آنها افراط کنیم. از طرفی، درمان بدون طب مکمل (سوزنی)، درمانی ناکارآمد است، ولی نباید به آن اکتفا کرد.
تفاوتهای طب سوزنی با طب مدرن- قسمت اول