دورههای افسردگی غالباً همراه با عوامل استرس زای روانی –اجتماعی (مثلاً: مرگ فرد مورد علاقه، جدایی زناشویی طلاق ) نمایان میشوند.زایمان ممکن است افسردگی را شدید کند که د ر این صورت شاخص شروع افسردگی پس از زایمان نمایان میشود.
سیر بیماری
علایم دوره افسردگی معمولاً در طی روزها یا هفتهها به وجود میآید. دورههای اولیه که با علایم اضطراب و افسردگی خفیف همراه است ممکن است هفتهها یا ماهها قبل از شروع دوره افسردگی اساسی کامل طول بکشد. دوره درمان نوعاً 6 ماه یا بیشتر صرف نظر از سن شروع طول میکشد. در اکثر موارد بهبودی کامل علایم وجود دارد و کارکرد فرد به سطح قبل از بیماری برمیگردد. در مواردی شاید 20 تا 30 در صد برخی علایم افسردگی که برای نشان دادن یک بیمار افسرده است کافی نیست. ممکن است ماهها یا سالها ادامه یابد و یا برخی ناتوانیها یا اختلالات که در این موارد ممکن است بهبودی نسبی داشته باشد.
نشانههای دوره افسردگی
1- خلق افسرده در بیشتر اوقات روز،تقریباً هر روز، خواه از طریق گزارش ذهنی (مثلاً احساس غمگینی یا پوچی ) و خواه مشاهده دیگران (مثلاً غمگینی و اشکبار بودن )باشد.
2- کاهش قابل ملاحظه علاقه یا احساس لذت نسبت به همه تقریباً همه فعالیتها در بیشتر اوقات روز تقریباً هر روز (به طوری که شرح ذهنی بیمار یا مشاهدات دیگران نشان میدهد )
3- از دست دادن قابل ملاحظه وزن بدون رژیم غذایی یا افزایش وزن (مثلاً تغییر در بیش از 5 درصد وزن بدن در یک ماه )یاکاهش و یا افزایش اشتها تقریباً هر روز در کودکان ناتوانی در رسیدن یه وزن مورد انتظار را در نظر بگیرید.
4- بی خوابی و پرخوابی تقریباً هر روز
5- بی قراری یا تاخیر روانی –حرکتی تقریباً هر روز (قابل مشاهده توسط دیگران فقط به احساسهای ذهنی بیقراری یا کندی محدود نمیشود.)
6- خستگی شدید یا از دست دادن انرژی تقریباً هر روز.
7- احساس بی ارزشی یا گناه افراطی و نامناسب (که ممکن است هذیانی باشد )تقریباً هر روز (فقط شامل سرزنش خود و احساس گناه در مورد بیمار بودن نمیباشد )
8- کاهش توانایی تفکر یا تمرکز یا بلاتصمیمی تقریباً هر روز (خواه به صورت شرح ذهنی بیمار و خواه قابل مشاهده توسط دیگران )
9- افکار تکرار شونده در مورد مرگ نه به صورت ترس از مرگ و فکر کردن مکرر در مورد خودکشی یا اقدام به آن.
چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد ؟
اگر افسردگی شدید باشد و یا بیش از چند هفته ادامه یابد همچنین اگر اندوه ناشی از فقدان شخص مورد علاقه بیش از چند ماه استمرار یابد به کودک باید توسط پزشک ویزیت شود.در این موارد کودک ممکن است به روان درمانی و یا درموارد شدیدتر داروهای ضد افسردگی نیاز داشته باشد.
اغلب کودکان پس از شروع درمان به سرعت بهبود مییابند هر چند افسردگی در بعضی موارد تا چند ماه ادامه مییابد و سپس بتدریج بهبود مییابد. در عدة کمیاز بیمارن افسردگی ادامه مییابد و یا عود میکند و گاهی حتی منجر به خودکشی فرد میشود.
فرهنگ و افسردگی
فرهنگ نه تنها بر بروز بیماری افسردگی اثر میگذارد بلکه ظهور علائم بیماری و پیشرفت آن را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. هنوز هم توصیف بیماریهای روانی در کتب مرجع بر اساس مشاهدات بالینی بیماران در ممالک غربی استوار است.هر سال غریب به 100 میلیون نفر از مردم جهان به بیماری افسردگی مبتلا میشوند به احتمال زیاد علت این وفور افسردگی در بیشتر کشورها از یکسو بالارفتن طول عمر و از سوی دیگر بوجود آمدن دگرگونیهای اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی است که موجب تشدید فشارهای روانی و افزوده شدن بر تعداد بیماران مذکور میشود. شاید هم علت دیگر این باشد که بروز این بیماری در نسل جوان افزایش یافته است.
از هم گسیختگی خانوادهها، انزوای اجتماعی، و پدیدههای دیگری از این قبیل، میتواند منجر به پیدایش حالتهای افسردگی شود رواج برخی آسیبهای جسمینیز خطر ابتلا به افسردگی را بالا میبرد، از آن جمله صدمات ناشی از مصرف مشروبات الکلی انواع مواد مخدر است که به بروز این حالات در شخص معتاد سرعت میبخشد مشکل افسردگی با ابعاد گسترده اش قطعاٌ یکی از مسائل مهم بهداشت عمومیدر جهان امروز به شمار میآید و این در حالی است که درمانهای مؤثری نیز برایش وجود دارد.
اما بیمارانی که مبتلا به افسردگی هستند، بخصوص در کشورهای در حال توسعه معمولاٌ از این درمانها بی نصیب میمانند و ناچار درد و رنج ناخواسته ای را تحمل میکنند که به نوبة خود محیط خانوادگی و اجتماعی آنها را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.تصور غلطی که از این بیماری در اذهان موجود است دسترسی به درمانهای مناسب را محدود کرده و باعث اشتباه در تشخیص و اقدام به معالجات نادرست شده است. داستان خانم ایکس نمونة بارزی از این نوع اشتباهات است.
این خانم 48 سالة مراکشی پس از فوت ناگهانی پسرش بعلت تصادف به بیخوابی و خستگی و سر دردهای شدید مبتلا شد که داروهای مسکن معمولی نمیتوانست به او کمک کند. خانم ایکس بعدازآنکه مدتها به پزشکان مختلف از قبیل متخصص اعصاب، چشم پزشک، و متخصص گوش و حلق و بینی مراجعه کرد و نتیجه ای نگرفت.
دست آخر یک دندانپزشک سردرد او را ناشی از خرابی دندانها تشخیص داد و تمام دندانهای اورا کشید و به جایش دندان مصنوعی گذاشت اما اینکار نیز نه فقط از سردرد او چیزی نکاست بلکه شدت آنرا هم افزون کرد. بالاخره همان دندانپزشک وی را به یک روانپزشک معرفی کرد.
برای خواندن بخش اول- همه چیز درباره افسردگی- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش دوم- همه چیز درباره افسردگی- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش چهارم- همه چیز درباره افسردگی- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش پنجم - همه چیز درباره افسردگی- اینجا کلیک کنید.