در بسیاری از داستانهای کهن و افسانههای قدیمی همیشه از اواسط داستان پای گنجی به میان میآمد مدفون در دل غار، در جزیرهای دور یا در کشتیهای غرق شده در کف دریا. برای یافتن این گنجهای افسانهای قهرمان داستان باید راهی سفری دور و دراز میشد یا پیشانیاش مثل علیبابا بلند میبود تا با زمزمه رمز «سسمی باز شو!» میرسید به خمرههای طلا.
به گزارش ، اعتماد نوشت: حالا داستان گنجها و طلاها واقعیتر شدهاند، از دایره قصه بیرون افتادهاند و تبدیل شدهاند به بخشی از دنیای تجارت و صنعت و معدن. اما کارگران معادن طلا برای ورود به معدن هنوز نیاز به کلمه جادویی «استخدام» دارند. همان کلمهای که اهالی روستاهای اطراف معدن آقدره از ابتدای سال جاری به دنبال آن دست به تجمع و اعتراض و تحصن زدهاند.
پنجشنبه عکسهایی در فضای مجازی منتشر شد از تجمع و درگیری در حوالی معدن طلای آقدره، گفته شد که تعدادی از اهالی روستاهای اطراف این معدن طلا بارها به دنبال کار به معدن مراجعه کردهاند و روز پنجشنبه کارشان به تحصن کشیده و بعد نوبت به درگیری رسیده و نهایتا 13 نفر راهی بیمارستان شدهاند. معدن آقدره که سال گذشته با ماجرای اجرای حکم شلاق برای 17 کارگرش به شهرت رسیده بود، اینبار به خاطر تلاش اهالی برای یافتن گذر از سد بیکاری و ورود به معدن در خبرها آمد. انتشار گسترده خبر در میان مخاطبانی که هنوز ماجرای شلاق خوردن کارگران را از یاد نبرده بودند سبب شد تا روز گذشته اداره کار آذربایجان غربی در خصوص این ماجرا توضیحاتی دهد.
خبرگزاری «ایلنا» به نقل از رضا نقیزاده، مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی توضیح مفصلی از ماجرای زد و خورد روز یکشنبه منتشر کرد. در بخشی از این توضیحات آمده است: «اهالی روستای آقدره وسطی به تعداد بالغ بر 20 نفر در دو مرحله از تاریخ 21/2/96 در ورودی معدن، محل آتشباری و محل ترانزیت مواد کانی با طرح درخواست اشتغال احدی از هر خانواده در معدن تجمع میکنند. کارگران معدن نیز درحمایت از تداوم اشتغال و منافع شرکت و در اعتراض به حرکت اهالی، در مورخ 7/3/96در مقابل فرمانداری حاضر و اعتراض خودرا تسلیم میکنند. در حد فاصل این تجمعات، مسوولان ذیربط استانی و شهرستانی با تشکیل جلسات متعدد با تحصنکنندگان تلاش میکنند آنان را مجاب کنند که درخواست اشتغال خود را از مجاری قانونی پیگیری کنند تا موجب اختلال در امنیت منطقه و بر هم خوردن نظام کسب و کار و تعطیلی معدن و عدم تداوم فعالیت کارگران شاغل در معدن نشوند که متاسفانه این موضوع تاکنون بینتیجه مانده است.» او در شرح ماجرای روز پنجشنبه گفته است که اهالی روستا در ابتدای ورودی معدن چادرهایی برقرار کرده بودند که با حضور مسوولان استان و شهرستان به صورت مسالمتآمیز و با همکاری اهالی جمع شده است اما پس از حضور آنها در مسجد روستا برای مذاکره، جمعی از اهالی که درخواست اشتغال یک نفر از هر خانواده را داشتند گفتهاند که به خاطر دخالت نیروی انتظامی نتوانستهاند چادرها را برای تحصن برپا کنند: «به این بهانه افراد مسجد را ترک کرده و تمامی اهالی روستا حتی زنان و بچهها نیز به سوی معدن هجوم بردند و به نگهبانی معدن حملهور شده و پس از شکسته شیشههای نگهبانی و هجوم به نگهبانان تعداد 3 نفر از کارگران نگهبانی به نامهای «ص. م»، «ع. ش» و «ح. ت» را مجروح کردند.
در همان تاریخ سرویسهای معدن که کارگران را به معدن آورده بودند با ممانعت اهالی، ناچار کارگاه محل را ترک نمیکنند. بعد از اینکه مسوولان معدن را ترک کردند تعدادی از اهالی به نماینده کارگران آقای «ع. د» حمله ور و ایشان را مورد ضرب و شتم قرار داده و نامبرده به خاطر مصدومیت در بیمارستان شهدای تکاب تحت مداوا قرار گرفت. متاسفانه تجمع اهالی هنوز ادامه داشته و نامبردگان با ورود به قسمتهای بیشتری از معدن، حاضر به ترک محل نیستند.» اداره کار این استان تاکید دارد که درگیری حاصل در معدن مربوط به نزاع دسته جمعی اهالی و کارگران معدن است و مسوولان ضمن بیطرفی تلاش در رفع مشکل دارند و با هیچ یک از طرفین برخورد تندی نداشتند.
اهالی با هم مشکلی ندارند
«من در معدن مشغول به کار هستم اما از ابتدای ماه رمضان به خاطر اعتراضات به ما هم گفتند فعلا معدن تعطیل است و بعد خبرتان میکنیم. با این حال من از کسانی که به خاطر پیدا کردن کار دست به اعتراض و تحصن زدهاند عصبانی نیستم. در این منطقه کوهستانی جز دامداری کار دیگری نمیشود کرد و حالا سازمان منابع طبیعی هم گفته که باید تعداد گوسفندان را محدود کنیم برای همین همه میخواهند در معدن کار کنند، سال 76 که معدن سه شیفته کار میکرد هم همه میتوانستند کاری پیدا کنند اما الان با دو شیفت کار حدود 300 نفر ظرفیت کار هست. برای همین کارگران معدن و اهالی دیگر با هم مشکلی ندارند که بخواهند با هم درگیر شوند، مشکل همه با صاحبان شرکت است.» یکی از کارگران معدن طلای آقدره میگوید که در حال حاضر فقط نگهبانان در معدن هستند و عملا کسانی هم که قرارداد کار دارند خانهنشین شدهاند تا شاید با خوابیدن سروصدای تحصنکنندگان، معدن کارش را دوباره شروع کند.
کارگرانی که توانستهاند از خوان استخدام در معدن فصلی آقدره بگذرند هم شرایط کاری پیچیدهای دارند: «معدن به خاطر فصلی بودن در طول سال کارگر ثابت ندارد، در فصل زمستان بیشتر کارگران تعدیل میشوند تا در فصل بهار برگردند چون سرمای هوا اجازه کار مداوم نمیدهد، اما کسانی که هر سال مشغول کار هستند، معلوم نیست که با آمدن بهار هم دوباره استخدام شوند. از طرف دیگر قراردادهایی که ما میبندیم یک ماهه یا دو ماهه هستند، فقط سال 92 بود که با بعضیها قرارداد 6 ماهه بستند اما در این سالها ضمانتی برای قرارداد بیشتر از دو ماه نداشتهایم.» به گفته او در میان کارگران کسانی هستند که از سال 85 که استخراج طلا در آقدره آغاز شد هر سال در معدن کار کردهاند اما به دلیل ناپایدار بودن وضعیت استخدامی به اندازه 3 سال سابقه بیمه دارند.
او میگوید که اعتراض به نحوه استخدام در معدن از اردیبهشت ماه آغاز شده بود اما وعدههایی به آنها داده شد که عمل نشدن به آنها کارگران جویای کار را معترض کرده است: «اردیبهشت به همه کسانی که دنبال کار بودند گفتند بعد از انتخابات فکری میکنیم و یکی از معادن سنگ منطقه را هم فعال میکنیم تا باقی اهالی آنجا مشغول کار شدند اما بعد از انتخابات که خبری از معدن جدید نشد، اعتراضها هم دوباره شروع شد.» روز گذشته نماینده مردم میاندوآب، شاهیندژ و تکاب در مجلس شورای اسلامی هم اعلام کرد که بعد از آغاز به کار مجدد مجلس از وزیر صنعت درباره حوادث معدن آقدره سوال خواهد کرد. جهانبخش محبینیا به «ایسنا» گفت: «ما باید بعد از تعطیلات مجلس وزیر صنعت را مورد سوال قرار دهیم که چرا روابط کارفرما، کارگر و دولت به عنوان ناظر در موضوع معدن آقدره باید به شکل ناشیانهای مدیریت شود که حاصل کار نارضایتی مردم و برخورد با آنها باشد که در زمان جنگ و انتخابات ولی نعمت ما هستند ولی در چنین مواردی به نحوی آبروریزی میشود که رسانههای خارج از کشور آن را به عنوان نشان عدم اعتنا به حقوق بشر برجسته میکنند.»
میان معدن طلای آقدره با روستای آقدره علیا تنها یک رودخانه فاصله است از سال 85 تا به حال انفجارهای معدن بارها خودش را به شکل ترک در دیوار خانههای روستایی نشان داده است تا جایی که خانههای کاهگلی قدیمی جای خودشان را به ساختمانهای آجری دادهاند که اهالی برای خودشان بنا کردهاند. مرکز این زلزلههای خفیف هر روزه معدنی است که روی مراتع سابق روستا جاخوش کرده است و حالا اهالی روستاهای اطراف انتظار دارند در ازای همه آنچه از دست دادهاند، دستکم کاری داشته باشند و در معدن طلا به رویشان گشوده شود.