حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم یعقوبیان، مدرس عالی حوزه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: برای بررسی ارتباط سبک زندگی با حادثه کربلا باید به چند عنصر اصلی توجه کرد که نخستین آن این است که اساسا چرا کربلا به وجود آمد؟
وی افزود: حادثه کربلا با هدف نجات انسان ایجاد شد که البته این فلسفه در قرآن کریم نیز ذکر شده است ک در آیه 10سوره انبیا نیز ذکر شده است، آنجا که خداوند میفرماید: « لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ کِتَابًا فِیهِ ذِکْرُکُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ».
این مدرس حوزه اظهار کرد: قلب امام حسین(ع) قرآنیترین قلبها است و این قلب برای نجات انسانها به تپش در میآید و به همین دلیل است که این نهضت، دستگاه نجات انسانهایی است که در گردابهای متعدد نفسانی گرفتار آمدهاند.
وی افزود: کربلا در لغت نیز ریشه در غم دارد؛ غم نجات مردمی که در بند گناه، فساد، شرک و ظلم گرفتار آمدهاند؛ اولین پیامی که از حادثه کربلا میگیریم آن است که باید پیوسته به یاد غم مردم باشیم و تنها هم و غم خود را مصروف رفع مشکلات خود و خانواده خود نکنیم بلکه نگاهی کلنگر داشته و دنیا را نجات دهیم؛ کربلا جایی است که غم حسین ابن علی(ع) برای نجات انسانها در آن متبلور است.
یعقوبیان یادآور شد: برای اینکه بدانیم چه پیامهایی از عاشورا دریافت میکنیم تا بتوانیم در زندگی روزمره خود به کار ببریم باید نگاهی کلان به حضرت و یاران با وفایشان در آن روز سرنوشتساز داشته باشیم؛ یکی از ویژگیها و امتیازاتی که اصحاب امام حسین(ع) داشتند، برخورداری آنان از معرفت عمیق بوده است؛ زیرا آنها هم به راه معرفت داشتند، هم به راهنما و هم هدفی که باید به دنبال آن باشند.
این مدرس حوزه یادآور شد: لشکریان سپاه عمر سعد به اسم دین در مقابل امام قرار گرفتند و ظواهر دین را به خوبی رعایت میکردند، آنها نماز میخواندند و برای مقابله با امام غسل شهادت نیز کرده بودند ولی مشکل آنان این بود که نه هدف و نه راه و نه راهنما را نمیشناختند.
یعقوبیان با بیان این که معرفت وجه تمایز یاران امام حسین(ع) از یاران دشمن بود عنوان کرد: نکته دوم این که در اصحاب امام حسین(ع) نه دلبستگی به دنیا به چشم میخورد و نه تشتت در رای و عقیده؛ بدترین بیماری که ممکن است قلب انسان به آن گرفتار شود، تشتت است که انسانهای زیادی که برخی از آنها از بزرگان و خواص جوامع دینی بودهاند را به خود گرفتار کرده و باعث سقوط آنها شده است.
وی افزود: به همین دلیل است که میبینیم این مسئله در یاران امام حسین(ع) به خوبی مشهود است؛ به عنوان مثال در شب عاشورا به محمد ابن بشیر گفتند که فرزندش دستگیر شده است و وقتی این مطلب به امام منتقل شد، امام به محمدابن بشیر فرمودند که برو و برای آزادی فرزندت تلاش کن و لازم نیست در جنگ شرکت کنی که وی نیز گفت که حاضرم در بیابانها درگیر حیوانات درنده شوم ولی یک لحظه شما را تنها نگذارم و هیچ وقت شما را به خاطر فرزند یا امر دیگری تنها نمیگذارم؛ به همین دلیل است که این عدم تعلق به دنیا باعث رستگاری بزرگانی چون محمدابن بشیر شد زیرا اگر کوچکترین تعلقی به این امر داشت از این سعادت جاودانه محروم میشد.
این پژوهشگر حوزوی یادآور شد: سومین ویژگی که میتوان از یاران امام ذکر کرد که میتواند الگوی مناسبی در سبک زندگی حسینی باشد، مسئله تولی و تبری است؛ این اصل در آیه الکرسی بیان شده است آنجا که میفرماید: « فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا» یعنی اول دست از نفس و طاغوت برداریم و بعد به خداوند توسل بجوییم.
وی گفت: ویژگی چهارم یاران امام در کربلا، وحدت در اردوگاه است؛ در همین اوضاع میبینیم که شمر در سپاه دشمن به عمر ابن سعد میگوید که اگر نمیتوانی اوضاع را مدیریت کنی من به جای تو رهبری را به عهده بگیرم که عمرسعد نیز برای اثبات خود اولین تیر را به خیام امام میفرستد و آغازگر جنگ میشود تا نشان دهد که او به امام حمله میکند؛ همین چند دستگی در میان آنان بود که نشان میدهد که هدف آنان خدا نبوده است.
یعقوبیان اظهار کرد: در همین حال است که در اردوگاه امام حسین(ع) وحدت موج میزند؛ همه یاران منتظر شنیدن امر امام و تبعیت از آن هستند و در این راه خود را نمیبینند و همگی در ولی خدا ذوب میشوند تا دین حق با هدایت ولی خدا از گزند حوادث در امان بماند.
این محقق و پژوهشگر دینی ادامه داد: ویژگی پنجم یاران امام، موقعیتشناسی است؛ این موقعیتشناسی در میان یاران امام باعث ماندگاری آنان در تاریخ شد؛ همین موقعیتشناسی است که به آنها کمک کرد تا در سختترین و حساسترین شرایط بهترین تصمیم را بگیرند.
وی گفت: همین موقعیتشناسی است که باعث تفاوت آنان با دوستداران دیگر امام شد؛ توابین نیز پس از کربلا به یاری امام شتافتند ولی مشکل آنان این بود که موقعیتشناس نبودند و در روزی که باید خود را به یاری امام میرساندند این کار را نکردند و پس از شهادت امام و ایجاد جو پشیمانی در اکثر مردم اقدام به قیام کردند؛ قیام آنها دیگر فایدهای نداشت و امروز آنان به عنوان قهرمانان دینی مطرح نیستند و کسی برای آنها به اندازهای که برای شهدای کربلا ارزش قائل است مقامی قائل نیست چون آنها قدر آن موقعیت را ندانستند.
این مدرس حوزه بیان کرد: ویژگی دیگر یاران امام حسین(ع) شجاعت است؛ شجاعت در بین یاران امام حسین(ع) موج میزند؛ این شجاعت را نمیتوان در کشیدن شمشیر و جنگیدن و حمله به قلب دشمن منحصر کرد، بلکه این شجاعت زمانی ارزش بیشتری پیدا میکند که یاران امام، برای دفاع از عقیده در مقابل یک دنیا کفر قرار میگیرند؛ تعداد سربازان دشمن خیلی بیشتر از یاران امام بود ولی آنها برای دفاع از دین خدا لحظهای درنگ و تردید و ترس به دل راه ندادند.
وی گفت: همه یاران امام اسطوره شجاعت هستند ولی در میان این افراد یک نوجوان شجاع اسطورهای شد که دنیا باید آن را سرمشق خود قرار دهد؛ عمرو ابن جناده انصاری در جنگ کربلا یازده ساله بود و وقتی که از امام اجازه گرفت تا وارد میدان شود، دشمن به عنوان تمسخر سخنان طعنه آمیزی را بیان کردند که مثلا لشکر امام به حدی کم آورده است که اطفال را وارد جنگ میکند که وی در جواب آنان در رجزی که برای دشمن خواند اظهارکرد که امیری حسین و نعم الامیر و... او عنوان کرد که من کسی هستم که مولایم حسین(ع) است که بهترین مولاهاست او که نور چشم پیامبر خدا و ولی خدا بود حال شما بگویید که رزمنده چه کسی هستید و برای چه کسی شمشیر میزنید؟ این گفته تمام حیثیت اعتقادی یاران عمرابن سعد را به باد داد و باعث شد که از فرط عصبانیت همه دشمن به او حمله ور شود و او را به شکل فجیعی به شهادت برسانند.