بعد از مساله حکمیت، معاویه علیه اللعنة والعذاب ضحاک بن قیس وبسر بن ارطاة را به یمن فرستاد، و به آنان ماموریت داد تا مردان شیعه و پیروان اهل بیت علیهم السلام را در آنجا قتل عام نمایند، آنها به خانه یکی از شیعیان هجوم بردند، وهنگامی که او را در خانه نیافتند، دو کودک خردسال وی را در حضور مادرشان سر بریدند، تحمل این صحنه جانسوز برای مادر مشکل بود، و بعد از مدتی این بانو دچار مشکلات عصبی شد ورثاهای بلندی در شهادت دو فرزند خود سرود و همواره در سر هر کوی وبرزن می خواند، به قدری اشعار ادبی این مادر مؤثر بود که یک نفر یمنی تصمیم گرفت خونبهای این دو فرزند و انتقام آنها را از بسر بن ارطاة بگیرد، و بالاخره خود را آماده کرد و با نفوذ در دستگاه بسر، خود را مقرب نمود و مورد اعتماد واقع شد، سرانجام دو پسر او را پس از جلب اطمینان، به همراه خود برد وآنها را سر برید وکشت، و گفت: این کیفر آن قتلی است که بسر درباره دو فرزند آن زن انجام داد، و این همه بخشی از آثار اشعار حماسی و ادبی و مهیج و محرک آن زن بود.