
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین علی فتحی، استادیار گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه 23 خرداد در کرسی علمی ترویجی مبانی تفسیر سلفی در این پژوهشگاه گفت: پس از رحلت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)، دو مکتب فکری، عقیدتی و سیاسی عمده در جهان اسلام ظهور پیدا کرد که به موازات آن، جریانهای فکری و کلامی متعددی شکل گرفت که به تدریج در حوزه اندیشه اسلامی و به ویژه در تفسیر کتاب و سنت نیز اثر گذاشت.
وی افزود: از عصر صحابه تا پایان سده دوم هجری، دو جریان به طور موازی در حیطه معارف دینی در چالش با یکدیگر بودند، جریانی که خود را به طور کامل در معرض مواجهه با مسائل روز و مقابله با افکار و اندیشههای متنوع قرار داده و به تناسب این تماسها، معرفت دینی را تحول پذیر میدانستند. این جریان عمدتا گرایشهای شیعی ناب و یا اعتزالی اهل سنت را داشت و دیگر جریانی که از چنین تحولی هراس داشت و با تکیه بر پایبندی به سنت آغازین اسلام، ناگزیر از جریانهای عصری فاصله میگرفت و دیگران را نادیده میانگاشت. سوی اخیر این تقابل را میتوان به طور کلی، سلفگرایی نامید.
فتحی تصریح کرد: بازگشت به اسلام نخستین و ناب شعار تمام مصلحان مسلمان بوده که این نوع تفسیر همواره مورد عناد، دشمنان قسم خورده اسلام بوده است.
تفسیر گزینشی آیات
وی با بیان اینکه جریان سلفی داعیه جهانی دارد ادامه داد: جنایات القاعده و داعش و دیگر شاخههای تروریستی سلفی، بر اساس مبانی سلفی، و با تکیه بر تفسیر گزینشی از آیات جهاد و قتال صورت میگیرد.
وی در ادامه به مبانی تفسیری آنان پرداخت و اظهار کرد: مراد از مبانی جریان تفسیر سلفی، اصول پذیرفته شده مفسران سلفی که تأثیر مستقیم در فرایند و شیوه تفسیری آنها داشته است.
وی در تعریف واژه سلف بیان کرد: واژه سلف و سلفی، در کاربرد اصطلاحی آن، به سدههای سوم به بعد و به ویژه به سده هفتم ابن تیمیه بر میگردد و تا دوره اخیر در فرهنگ اسلامی رواج آنچنانی نداشته است. به معنای پیروی از سنت رسول اکرم (ص) و شیوه سلف (سه نسل اول اسلام یعنی صحابه و تابعین و تابعی تابعین). از نظر ابن تیمیه مراد از اهل سنت و سلفی نیز، کسانی هستند که به خلافت سه خلیفه نخست باور دارند. بنابر این جز رافضه، تمام طوایف اسلامی اهل سنت و سلفی بشمار میروند.
وی تاکید کرد: مصادره عنوان سلفی یک ترفند حساب شده برای مقابله با مخالفان و معرفی مخالفان به عنوان سنت ستیز، اهل البدع و الاهواء= و نتیجه این نگرش اغلب= تفسیق و تکفیر ... است.
فتحی در تبیین اصطلاح تفسیر سلفی گفت: ارائه تعریف مشخص از جریان تفسیر سلفی، بدلیل ادعای انتساب فراگیر اهل سنت به سلف و وجود طیفهای گسترده سلفی، بسیار دشوار مینماید و دشواری این مسئله آنگاه خود را بیشتر نمایان میکند که همه و یا اغلب مفسران اهل سنت خود را سلفی و یا وامدار سلف میشمارند.
وی ادامه داد: تفسیر سلفی تفسیری است که با تکیه بر مبانی سلفیگری بر قرآن، سنت نبوی و سخنان صحابه و تابعان متکی است آیات صفات خبری را تأویل نکرده و از ورود به تفسیر آیات مبهم، امور غیبی، مجمل پرهیز میکند.
طیفهای گسترده سلفیها
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: طیفها و شاخههای سلفی بسیار گسترده است و به لحاظ مختلف قابل دستهبندی است. شاخههای سلفی در عین اشتراک در اصول و مبانی و اهداف، اما در روش ها و راهبردها بر اساس شرایط مکان، مخاطب ... اتفاق نظر ندارند.
فتحی ادامه داد: هر چند سلفی وهابی و سلفی اصلاحی هر دو با شعار سلفی، نهضت خود را ترویج کردند. ولی سلفی اصلاحی منسوب به سیدجمالدین اسدآبادی با سلفی وهابی منسوب به محمدبن عبدالوهاب تفاوت اساسی دارد. البته سلفی اصلاحی نیز به مرور و تحت تاثیر سلفی وهابی از مسیر اولیه منحرف شد.
استادیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه عنوان کرد: ظاهرگرایی و تعبد به ظواهر قرآن و احادیث از همان نیمه اول قرن دوم در پی پدیده آمدن نحلههای کلامی پدیدارگشت و طیف عظیمی از مسلمانان به این دیدگاه گرایش پیدا کرده بودند. تفکر ظاهرگرایانه که در اهل حدیث و رأس آن احمد بن حنبل ) 241 ه آغاز شد بعدها بوسیله اشاعره و نیز در قرن هفتم توسط ابن تیمیه با یکسری عقاید جدیدنظیر نفی توسل و کفر مرتکب آن، نفی شفاعت و تبرک جستن ادامه یافت.
وی بیان کرد: هر چه در قرآن و سنت است بدون چون و چرا به مفهوم ظاهری آن پذیرفته شود و تلاش متکلمان و فلاسفه را برای فهم متون دینی که از نیروی عقل و خرد آدمی در کنار نقل بهره میبردند بدعت شمردند و با آنها با مبارزه پرداختند و از جمله نتایج این رویکرد تشبیه و انکار خداوند، اثبات جهت و حرکت و اعضا و جوارح است که در آثار علمی و عملی آنها به طور وضوح مشاهده میشود.
قشرینگری
وی سطحینگری و قشریگری را از دیگر ویژگیهای این سلفی ها عنوان و اظهار کرد: تدوین صرف احادیث احادیث در چارچوب منقول صورت اصلی خود و مسندنویسی با محوریت سلف، پرهیز از تبویب و تبویب را نوعی خردورزی و اجتهاد دانستن، ظاهرگرایی افراطی، عدم التزام به تاویل باطنی و نفی تاویل ضابطه مند از جمله مبانی تفسیری این افراد است.
ضرورت پرداختن بیشتر به مبانی تفسیر سلفی
در ادامه این نشست حجتالاسلام والمسلمین علیزاده موسوی، رئیس پژوهشکده حج و زیارت در سخنانی ضمن نقد این نوشتار گفت: در حوزه تفسیر سلفی کار چندانی صورت نگرفته است و پرداختن مولف به این مقوله قابل تقدیر است زیرا در حوزه اعتقادات آنان کارهای زیادی انجام شده بود.
وی اظهار کرد: کلیشهای بودن مباحث، نپرداختن به مصادیق، نپرداختن به روش های مفسران متاخر مانند بن باز و ...، اثبات پایبندی یا عدم پایبندی سلی ها به مبانی تفسیری خودشان، تفاوت نگذاشتن میان سلفیهای مختلف که هر کدام مشیهای متفاوتی دارند و نپرداختن به ایات الاحکام برای استخراج روش تفسیری سلفی را از جمله نقایص این پروژه تحقیقی برشمرد.
در ادامه حجتالاسلام فتحی با بیان اینکه به علت قلت وقت از تفصیل پرهیز کرده است گفت: تمامی این موارد در تحقیق وجود دارد و برخی موارد هم که کمرنگ است با توصیه استادان اصلاح خواهد شد.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین مهدی فرمانیان، استادیار دانشگاه ادیان در این نشست در سخنانی اظهار کرد: مولف مبانی تفسیری را به خوبی احصاء کرده است ولی باید تعریف روشن تری از مبانی ارایه دهد.
وی افزود: تعریف شما ار سلفی دقیق نبود و به گونه ای تداعی کننده این مطلب بود که سلفی ها تنها در مقابل تشیع ایستادهاند در حالی که آنان در رد گروههایی مانند حنفیه و مرجئه و ... 50 کتاب نوشتهاند ولی در رد عقاید شیعه، یک کتاب نوشتهاند.