ماهان شبکه ایرانیان

چند شعر درباره روزگار: نگاه شاعرانه به گذر زمان و زندگی

همانطور که می دانید زندگی و روزگار پستی و بلندی ها زیادی دارد که در مورد روزگار شاعران اشعار زیبا و دلنشینی گفته اند. در این مقاله شعر درباره روزگار را در اختیارتان گذاشته ایم.

چند شعر درباره روزگار: نگاه شاعرانه به گذر زمان و زندگی

اکثر شاعران در مورد موضوعات مختلف شعرهای ناب و دلنشینی سروده اند و در مورد روزگار نیز اشعار دلنشینی سروده اند که می توانید از آن ها در شبکه های اجتماعی نیز استفاده نمایید. از این رو، اگر شما نیز از آن دسته افرادی هستید که به دنبال شعر درباره روزگار هستید بهتر است تا پایان مطلب همراه ما باشید.

شعر های ناب و مفهومی درباره روزگار

شاعران و همچنین بزرگان در مورد روزگار اشعار و متن های نابی گفته اند که می توانید در قالب کپشن یا استوری از آن ها استفاده کنید. در ادامه مطلب شعر درباره روزگار را در اختیارتان گذاشته ایم تا بتوانید از بین آن ها متن های نابی را انتخاب کنید.

شعر درباره روزگار با مفاهیم ناب

اشعار ناب در مورد روزگار

روزگار بدیست ..
درست وقتی در آتش میسوزی
همه به بهانه آب آوردن میروند …

******

باشد که روزگار بچرخد به کام دل
باشد که غم خجل شود از صبر قلب ما 🌱

******

اشعار دلنشین درباره روزگار

بر ما گذشت نیک و بد، امّا تو روزگار
فکری به حال خویش کن، این روزگار نیست!

******

روزگار
همبازی کودکان نشو
چشم می گذاری
لبخندی قایم می شود…

******

از این مردمانِ بدِ روزگار
ندارم دگر هیچوقت انتظار
هم آنان که اعضای یک پیکرند
همه تشنه ی خون یکدیگرند

******

شعر زیبا در مورد روزگار

شعر نو در مورد زندگی و فلک

چشم فرو بستیم
قایم شد
موشک
بازی بازی
جان باختیم…

******

عاشقم کردی‌ و رفتی
لعنتی‌ این‌ را‌‌ بدان،
پیش‌ پایت‌ می‌گذارد روزگار، این‌ درد‌ را..

******

اشعار نو در مورد زندگی و فلک

این روزها تازه فهمیدم که روزگار قمار باز ماهری ست
و من نباید بدون تجربه این بازی را با او به راه می انداختم….

******

بازی روزگار را نمی فهمم!
من تو را دوست می دارم… تو دیگری را… دیگری مرا… و همه ما تنهاییم!

******

برو به روزگار بگو
دیگه از ما امتحان نگیره
ما دیگه ترک تحصیل کردیم ..

******

شعر دلنشین در مورد روزگار

اشعار کوتاه در مورد بازی روزگار

زمانه واژه ی عجیبی است
چرخی دارد که می چرخد و فرق نمی گذارد
گاهی از خود می پرسیم به راستی چه کسی گردانه ی روزگار را
می چرخاند که گاه پستی دارد و گاه بلندی…

******

اگر دستم رسد بر چرخ گردون
از او پرسم که این چون است و آن چون

یکی را می‌دهی صد ناز و نعمت
یکی را نان جو آلوده در خون

باباطاهر

******

شعر مفهومی و کوتاه درباره بازی روزگار

چرخ روزیت همیشه چرخان!
نفست داغ، تنت گرم، دعایت با من!

******

بچرخ ای چرخ گردون و سوا کن ناکسان را
بزن غُره بر این افلاک و بیدار کن جهان را…

******

روزگار می گذرد …
چرخ و فلک می چرخه …
و همه چیز زیر و رو میشه …

******

شعر ناب در مورد روزگار

استوری دلنشین چرخ روزگار

از چرخ به هر گونه همی‌ دار امید
وز گردش روزگار می‌لرز چو بید
گفتی که پس از سیاه رنگی نبود
پس موی سیاه من چرا گشت سفید

******

به گرد خویش گشته ام سوار این چرخ و فلک
بس است تکرار ملال زِ روزگار خسته ام…

******

اشعار در مورد چرخ روزگار مناسب استوری

چرخ گردون شد
ز آهم پر خروش
می کشم رنج دو عالم را
بدوش

******

اگر دستم رسد بر چرخ گردون
از او پرسم که این چین است و آن چون

یکی را میدهی صد ناز و نعمت
یکی را نان جو آلوده در خون…

******

متن در مورد چرخ روزگار با مفاهیم دلنشین

ای فلک، ای آسمان
گلایه دارم از شما
هر که را هل داده اید بگرفته ام
تا توانم بود بالا برده ام
اینک اما من فتادم بر زمین
آسمان پس کو یار دستگیر….

******

اگر چرخ وجود من از این گردش فروماند
بگرداند مرا آن کس که گردون را بگرداند

******

شعر ناب درباره زندگی و فلک

روزگار است این
که گه عزت دهد گه خوار دارد
چرخ بازیگر از این بازیچه ها
بسیار دارد

******

چرخ گردون گر ندارد سازگاری بادلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش بیخیال…

******

شعر ناب در مورد روزگار

اشعار بلند در مورد بازی روزگار

زمان را از روز ازل ما ساختیم
از وقتی که به دنیا آمدیم ما باختیم
یک به یک ، چند به چند؛ گاهی صدها تن
هر کدام به نحوی عمر خود را باختیم
در این بازی سخت، روزگار گاهی داور نداشت
گرنه ما در همان خطای اول همه چیز را باختیم
گاهی سپهر و فلک مانع شدند
تا هر چه را می توانستیم، ساختیم
تا نشانمان دهد یگانه داور حق
همه چیز ماند و فقط ما باختیم
این یگانه رسم روزگار خواهد ماند
تا نشانمان دهد که بد بودیم که باختیم
گرنه بزرگان عرصه عشق همه ماندند
پس چرا ما کوته دلان باختیم
فردوسی و سعدی ، حافظ و شهریار
من و امثال تو،تا ما شویم باختیم
رمز ماندن همه در اعمال است
گرنه این دنیا را با بدی ها ساختیم
خوب شدن کار هر شیاد نیست
خوبی و رندی راهم به حافظ باختیم
آمدیم تا شعر دیگر گوییم
شعر را هم به شاهنامه فردوسی باختیم
آمدیم ضرب زنیم وبا مثل کاری کنیم
ضرب و المثل را هم به بوستان سعدی باختیم
شعرهای عارفانه نابکار
آخر به مولانا در بند باختیم
آمدیم و آمدیم و آمدیم؟
تعصب را هم به شهریار باختیم
به هر دری زدیم تا که گوییم ساختیم
آمدند و گفتند و باختی ؟!
باختیم….

******

شعر زیبا در مورد روزگار

شما دوستان با کلیک بر روی شعر درباره خلیج فارس و شعر درباره  وطن می توانید اشعار نابی را مطالعه نمایید و همچنین می توانید در شبکه های اجتماعی نیز از آن ها استفاده کنید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان