دو طرف از یک سال گذشته بهویژه با امضای معاهده جامع راهبردی در تلاش هستند تا روابط را در ابعاد مختلف توسعه دهند؛ روابطی که شاهد تازهترین اخبار و رویدادها از جمله سفر وزیر خارجه ایران به مسکو و حمایت کرملین از تهران در یافتن راهحلی برای مذاکره با آمریکا است.
حمایت سیاسی
طی ماههای اخیر و با داغتر شدن تنور تنشها بر سر برنامه هستهای ایران، روسیه بارها بر نقش خود بهعنوان گرانیگاه میانجیگری تاکید کرده است. در همین رابطه، سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه، روز سهشنبه 9 دسامبر گفت که کشورش از ایران در یافتن راهحل مذاکرهای با آمریکا حمایت میکند. معاون وزیر امور خارجه روسیه گفت: «ما از همکاران و دوستان ایرانی خود در جستوجوی راهحل مبتنی بر مذاکره حمایت میکنیم. ما معتقدیم که این مسیر تنها مسیر ممکن در شرایط فعلی است.»
از سوی دیگر، روز دوشنبه، ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه، اعلام کرد که مسکو در تدارک آمادهسازی مقدمات سفر سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، به مسکو است. اسماعیل بقایی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران، روز یکشنبه در نشست هفتگی خود با خبرنگاران گفت: «در سطح وزارت امور خارجه طی هفتههای آینده دیداری با مقامهای عالیرتبه بلاروس و روسیه خواهیم داشت.» وی یادآوری کرد که عراقچی سفری به این دو کشور خواهد داشت که در ادامه رایزنیهای مستمری است که با این کشورها انجام میشود. با این همه، سخنگوی کاخ کرملین اعلام کرد که طی روزهای آتی برنامهای برای سفر عراقچی به روسیه وجود ندارد. به گزارش تاس، دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، در ارتباط با سفر آینده وزیر خارجه کشورمان به روسیه گفت که درحالحاضر و طی این هفته برنامهای برای دیدار وی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه وجود ندارد. وی افزود: «برنامههای هفته آینده رئیسجمهوری روسیه در دست بررسی هستند.»
وعدههای بزرگ، پیشرفت اندک
دویچه وله طی گزارشی به تاریخ هشتم دسامبر عنوان کرد که همکاریها میان تهران و مسکو شکنندهتر از آن بوده که در نگاه نخست به نظر میرسد. این رسانه آلمانیزبان گزارش داد که اختلاف در منافع و تحریمهای اعمالشده علیه دو کشور از جمله عواملی است که این بیثباتی نهفته در کنه روابط دوجانبه را تقویت میکند. این گزارش عنوان کرد: درحالیکه اختلاف ایران با غرب بر سر برنامه هستهای خود ادامه دارد، مسکو در حال گسترش همکاری هستهای خود با تهران است. در همین زمینه، شرکت انرژی اتمی دولتی روسیه، روساتم، قراردادی 25میلیارددلاری (21.4میلیاردیورویی) با تهران برای ساخت چهار نیروگاه هستهای در ایران نهایی کرد.
دویچه وله در ادامه عنوان کرد: روسیه خود را مهمترین شریک بینالمللی در برنامه هستهای ایران تلقی میکند. با این همه، باید اذعان داشت در مورد گسترش بیشتر برنامه هستهای ایران، مسکو تاکنون وعدههای زیادی داده و به وعدههای کمی عمل کرده است. ایران در حال حاضر تنها یک نیروگاه هستهای فعال دارد که توسط روسیه در شهر بوشهر در جنوب ایران ساخته شده است. ساخت دومین راکتور در بوشهر در سال 2016 اعلام شد، اما هنوز اجرا نشده است. این گزارش عنوان کرد: روسیه علاقه کمی به تقویت جایگاه استراتژیک ایران در خاورمیانه دارد که بخشی از آن به دلیل روابطش با اسرائیل، کشورهای حوزه خلیج فارس و ترکیه است. همچنین، باید در نظر گرفت که در طول جنگ 12روزه اخیر اسرائیل و ایران، تهران حمایت کمی از مسکو دریافت کرد. در ماه ژانویه، روسیه و ایران یک پیمان همکاری استراتژیک امضا کردند که هدف آن تقویت همکاری در بخشهای مختلف (از جمله نظامی، انرژی هستهای، فناوری پیشرفته و همکاری مالی برای مقابله با تحریمهای بینالمللی) بود. این پیمان بر اساس توافق استراتژیک 20ساله که در ابتدا در سال 2001 امضا شد، بنا شده است که به صورت دورهای تمدید شده و به عنوان پایه و اساس همکاری در بخشهای انرژی، دفاع و نظامی دو کشور عمل میکند.
دویچه وله در ادامه تحلیل خود مدعی شد که با وجود تحولات موجود، نمیتوان نتیجه گرفت که روسیه علاقهای به گسترش دایره قدرتهای هستهای در خاورمیانه دارد. البته قابل تصور است که مسکو بتواند فناوریهایی را برای تهران تامین کند، بااینحال، روسیه از مداخله مستقیم در این پرونده خودداری میکند و بنا ندارد که تنشهای مسکو با غرب، بهویژه پس از جنگ اوکراین، فزونی یابد. این رسانه آلمانیزبان در ادامه عنوان کرد: روسیه در درجه اول از کارت ایران به عنوان بخشی از موضع مذاکره خود با ایالات متحده به صورت استراتژیک استفاده میکند. در ادامه این گزارش آمده است: روسیه در گذشته بارها خود را به عنوان یک میانجی برای پرونده هستهای ایران معرفی کرده است. با این همه، بعید است این امر به دلیل علاقه به حل مناقشه هستهای تهران باشد. در عوض، با توجه به جنگ در اوکراین، مسکو در تلاش است خود را بهعنوان یک شریک ظاهرا سازنده برای ایالات متحده معرفی کند و از این طریق بیشتر بین واشنگتن و اروپا شکاف ایجاد کند.
همگرایی منافع
البته این تنها نگاه موجود به روابط کرملین و ایران نیست و شماری از تحلیلها بر این نکته تاکید دارند که رابطه تهران-مسکو براساس وضعیت منطقهای و بینالمللی تعریف شده و درحالحاضر بهشکلی کارآمد مسیر منطقی خود را طی میکند. در همین رابطه، نیکولای کوژانوف، پژوهشگر مرکز مطالعات خلیج فارس در اندیشکده مطالعات سیاست بینالملل ایتالیا، به تاریخ هشتم دسامبر طی یادداشتی عنوان کرد که آسیبهایی که وقایع سوریه و جنگ 12روزه وارد کرد، سبب آشکار شدن پیامدهای متعدد در روابط ایران و روسیه شد. وی طی یادداشتی عنوان کرد که موضع کرملین در قبال جنگ 12روزه آنچنان به مذاق تهران خوش نیامد، چراکه به طور کلی مسکو معتقد بود که این جنگ «جنگ روسیه» نیست. این تحلیلگر در ادامه افزود که درگیریهای 12روزه ایران و اسرائیل سبب شد که توجه جهانی از بحران اوکراین دور شده و در نتیجه روسیه بتواند توان نظامی خود را گسترش دهد.
این تحلیلگر در ادامه افزود: از سوی دیگر، مسکو علاقهای ندارد که بر سر ایران با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا دچار اصطکاک جدی شود. همچنین رابطه دوستانه روسیه با کشورهای حوزه خلیج فارس سبب میشود که این کشور نتواند آنچنان که مدعی شده به ایران کمکهای تسلیحاتی برساند. با این همه، از یاد نباید برد که روابط میان مسکو و تهران براساس وضعیت فعلی جهانی و علقههای پراگماتیک و در نتیجه واقعگرایانه است. در همین زمینه باید در نظر گرفت که دو طرف تلاش دارند از روابط دوجانبه بهعنوان سدی برای مقابله با تحریمهای غرب استفاده کنند و این منفعت دوجانبه یکی از رئوس مهم شراکت میان ایران و روسیه است.
کوژانوف در ادامه عنوان کرد: اعتماد روسیه به اینکه تصمیمهایش در مورد سوریه و جنگ ایران و اسرائیل به روابطش با تهران آسیب جدی نمیزند، ریشه در شرایط جهانی و ماهیت عملگرایانه این روابط دارد. به بیان ساده، ایران همچنان جایگزین قابل اعتمادی غیر از روسیه ندارد. این شراکت نه بر اعتماد استوار است و نه ایدئولوژی مشترک؛ بلکه بر همگرایی منافع در فقدان گزینههای دیگر تکیه دارد. به بیان دیگر، آنچنان که اندیشکده مطالعات سیاست بینالملل ایتالیا تبیین میکند، در چارچوب وضعیت فعلی، ایران و روسیه با واقعبینی ضعفهای یکدیگر را میپذیرند و همین واقعگرایی، ائتلافی پایدار (با در نظر گرفتن محدودیتهای موجود) ایجاد کرده است. از این منظر، اتحاد مسکو-تهران نه عمیق، اما کارآمد و بادوام است، البته تا زمانی که ساختار فعلی سیاست جهانی تغییر نکند.