ماهان شبکه ایرانیان

شاخص‌کل فرابورس در آستانه رسیدن به سطوح تاریخی قرار گرفت؛

راز جاماندگی فرابورس

دنیای اقتصاد - علی عبدالمحمدی : شاخص کل فرابورس ایران در پایان معاملات روز گذشته به سطح ۳۱ هزار و ۴۳۷ واحد رسید؛ سطحی که آن را در آستانه فتح قله تاریخی اردیبهشت‌ ماه ۱۴۰۲ قرار می‌دهد

راز جاماندگی فرابورس

 نقطه افتراق بورس و فرابورس

نماگرهای سهامی بازار سرمایه در شانزدهم اردیبهشت 1402 به سطوح تاریخی خود دست یافتند. در آن مقطع، شاخص کل بورس تهران قله 2‌میلیون و 535 هزار واحدی را به ثبت رساند و شاخص هم‌وزن نیز تا محدوده 870 هزار واحدی پیشروی کرد. اما این روند صعودی دیری نپایید و در ادامه، ماجرای مصوبه نرخ خوراک صنایع و افزایش نااطمینانی‌های سیاسی، موجب شد شاخص‌های سهامی با ریزش قابل‌توجهی مواجه شوند. با گذشت زمان و تعدیل تدریجی ریسک‌ها، شاخص‌های بورسی توانستند مسیر بازگشت را در پیش بگیرند. شاخص کل بورس پس از 19 ماه، در بیست‌ویکم آذر ماه سال گذشته بار دیگر موفق به فتح قله اردیبهشت 1402 شد و شاخص هم‌وزن نیز با اندکی تاخیر، در دی ‌ماه همان سال توانست سقف تاریخی خود را پشت سر بگذارد.

اکنون شاخص کل بورس در سطحی حدود 47 درصد بالاتر از قله اردیبهشت 1402 ایستاده و شاخص هموزن نیز رشدی 19 درصدی نسبت به آن مقطع را تجربه کرده است. در این میان، شاخص کل فرابورس مسیر متفاوتی را پیموده است. این شاخص نه‌ تنها همزمان با سایر نماگرهای سهامی نتوانست به قله تاریخی خود برسد، بلکه حتی در روند صعودی ابتدای سال جاری نیز از فتح سقف اردیبهشت 1402 بازماند. اکنون و پس از گذشت 31 ماه، شاخص کل فرابورس به نزدیک‌ترین فاصله خود با آن قله تاریخی رسیده است؛ موضوعی که از جاماندگی معنادار این بازار نسبت به بورس تهران حکایت دارد و نیازمند تحلیل دقیق‌تر ریسک‌ها و رفتار سرمایه‌گذاران است.

 ریسک‌گریزی سرمایه‌گذاران

یکی از مهم‌ترین دلایل عقب‌ماندگی شاخص کل فرابورس را باید در ترکیب سهام حاضر در این بازار جست‌وجو کرد. بخش عمده نمادهای فرابورسی را شرکت‌های کوچک و متوسط تشکیل می‌دهند؛ شرکت‌هایی که به ‌رغم برخورداری از پتانسیل‌های رشد بالا، عموما با ریسک‌های بیشتری نیز همراه هستند. این سهام به دلیل عمق کمتر معاملات و ارزش بازار پایین‌تر، بیش از سایر نمادها در معرض نوسانات شدید قیمتی و فعالیت‌های سفته‌بازانه قرار دارند. در دو سال اخیر، بازار سهام ایران با مجموعه‌ای از ریسک‌ها همچون نااطمینانی‌های سیاسی و تصمیمات ناگهانی، ریسک‌های کلان اقتصادی و متغیرهای بیرونی مواجه بوده است. در چنین فضایی، ترجیحات سرمایه‌گذاران به‌ ویژه سرمایه‌گذاران حقیقی به‌ طور محسوسی به سمت دارایی‌های کم‌ریسک‌تر و نقدشونده‌تر تغییر کرد. نتیجه این تغییر رفتار، کاهش تقاضا برای سهام کوچک و متوسط و در مقابل، افزایش اقبال به سهام بزرگ و شاخص‌ساز بود. سهام فرابورسی که عمدتا در دسته سهام کوچک و متوسط قرار می‌گیرند،

بیش از سایر نمادها از این تغییر ترجیحات آسیب دیدند. عدم اقبال به سهام کوچک موجب شد تا فرابورس حتی در دوره‌های بهبود نسبی بازار نیز نتواند همگام با بورس تهران حرکت کند. این موضوع به ‌تدریج شکاف عملکردی میان شاخص کل فرابورس و سایر نماگرهای سهامی را عمیق‌تر کرد و سوال‌هایی درباره ظرفیت رشد بلندمدت فرابورس را مطرح کرد. علاوه بر این، برخی کارشناسان بازار معتقدند که سهام فرابورسی از ضعف اطلاع‌رسانی و پوشش تحلیلی کمتری نیز رنج می‌برند. نبود تحلیل‌های جامع و شفاف، همراه با کمبود حضور بازیگران حقوقی بزرگ، باعث شده است که سرمایه‌گذاران خرد به دلیل احتیاط، سرمایه‌های خود را کمتر به این نمادها اختصاص دهند. بنابراین، هم ضعف نقدشوندگی و هم سطح بالای ریسک سیستماتیک سهام کوچک و متوسط، دست به دست هم داد تا فرابورس از جریان اصلی رشد بازار عقب بماند.

 مزیت تعیین‌کننده سهام بزرگ

رکن نقدشوندگی در سال‌های اخیر به یکی از مهم‌ترین معیارهای تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران تبدیل شده است. سهام بزرگ و شاخص‌ساز بازار، به دلیل حجم معاملات بالا و حضور بازیگران حقوقی قدرتمند، از نقدشوندگی به‌ مراتب بهتری نسبت به سهام کوچک برخوردارند. این ویژگی باعث می‌شود سرمایه‌گذاران در شرایط بروز ریسک، امکان خروج سریع‌تر و کم‌هزینه‌تر از این نمادها را داشته باشند. در دو سال گذشته، همین مزیت نقدشوندگی موجب شد جریان سرمایه‌های خرد حقیقی به سمت سهام بزرگ سوق پیدا کند.

سرمایه‌گذاران ترجیح دادند در فضایی که ریسک‌های سیستماتیک بازار پررنگ بود، در نمادهایی حضور داشته باشند که امکان مدیریت ریسک و نقد کردن دارایی در آنها ساده‌تر است. در مقابل، سهام کوچک و کم‌عمق بازار که بخش بزرگی از آنها در فرابورس معامله می‌شوند با کاهش توجه فعالان بازار مواجه شدند. این روند نه ‌تنها موجب جاماندگی قیمتی سهام فرابورسی شد، بلکه اثر خود را در عملکرد شاخص کل فرابورس نیز به‌ وضوح نشان داد. درحالی‌که شاخص‌های بورسی با اتکا به رشد سهام بزرگ توانستند سقف‌های تاریخی خود را پشت سر بگذارند، شاخص کل فرابورس به دلیل وزن بالای سهام کوچک، از این موج صعودی بهره چندانی نبرد. اکنون که شاخص کل فرابورس پس از 31 ماه به آستانه قله اردیبهشت 1402 رسیده است،

این پرسش مطرح می‌شود که آیا می‌توان به تداوم این حرکت امیدوار بود؟ پاسخ به این پرسش تا حد زیادی به مسیر ریسک‌های کلان بازار، تغییر رفتار سرمایه‌گذاران و میزان ورود نقدینگی جدید بستگی دارد. در صورتی که نااطمینانی‌ها کاهش یابد و جریان نقدینگی بار دیگر به سمت سهام کوچک و متوسط بازگردد، فرابورس می‌تواند بخشی از جاماندگی خود را جبران کند. در غیر این صورت، همچنان باید انتظار داشت شکاف عملکردی میان بورس و فرابورس پابرجا بماند و شاخص کل فرابورس با تاخیر بیشتری نسبت به شاخص‌های بورسی حرکت کند. به نظر می‌رسد نگاه سرمایه‌گذاران در آینده نزدیک نقش کلیدی در تعیین مسیر فرابورس خواهد داشت. در صورت افزایش اعتماد و کاهش ریسک‌های سیستماتیک، امکان جبران جاماندگی‌ها و بازگشت فرابورس به روند صعودی پایدار وجود دارد؛ روندی که می‌تواند سرمایه‌گذاران خرد را نیز به مرور جذب کند و نقش فرابورس را در تنوع‌بخشی پرتفوی سرمایه‌گذاران پررنگ‌تر سازد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان