ماهان شبکه ایرانیان

از «قانون ۱۹۹۰» تا «تعلیق ۲۰۲۵»؛ کالبدشکافی یک تصمیم

بیانیه سیاسی ترامپ با تعلیق ویزای لاتاری/ تبعات توقف ویزای DV برای ایرانیان چیست؟

سازندگی : تعلیق ویزای لاتاری بیش از آنکه یک اقدام امنیتی باشد، یک بیانیه سیاسی است. این تصمیم نشان‌دهنده تغییر جهت قطب‌نمای سیاست خارجی و داخلی آمریکا از «انترناسیونالیسم پذیرا» به سوی «انزواطلبی گزینشی» است.

بیانیه سیاسی ترامپ با تعلیق ویزای لاتاری/ تبعات توقف ویزای DV برای ایرانیان چیست؟

درست در روزهایی که سرمای آذرماه تهران با تلاطم‌های سیاسی واشنگتن گره خورده است، خبری از آن‌سوی اقیانوس اطلس مخابره شد که نه‌تنها برندگان «لاتاری 2025» را در بهتی عمیق فرو برد، بلکه یکی از نمادین‌ترین ستون‌های مهاجرتی ایالات متحده را فرو ریخت. دولت دونالد ترامپ، در اقدامی که بسیاری آن را «شلیک نهایی به قلب تنوع نژادی» می‌نامند، برنامه ویزای گوناگونی را به‌طور نامحدود متوقف کرد. بهانه این تصمیم، تراژدی خونین در دانشگاه براون و مؤسسه فناوری ماساچوست بود؛ جایی‌که یک شهروند پرتغالی‌تبار که از طریق همین برنامه در سال 2017 اقامت گرفته بود، دست به اسلحه برد. اما فراتر از این حادثه، این تصمیم ریشه در تقابلی دیرینه میان نگاه «ناسیونالیسم مهاجرتی» و ایده «آمریکا، سرزمین فرصت‌های متنوع» دارد. این تعلیق در حالی رخ می‌دهد که در قرعه‌کشی سال 2025، بیش از 131 هزار نفر (شامل برندگان و خانواده‌هایشان) خود را برای آغاز فصلی نوین در زندگی آماده می‌کردند. اکنون، با دستور مستقیم کاخ سفید به وزارت امنیت داخلی و اداره خدمات شهروندی و مهاجرت (USCIS)، تمام پرونده‌ها در وضعیت «انجماد» قرار گرفته‌اند. برای ایرانیانی که طی سال‌های اخیر، لاتاری را تنها روزنه عبور از دیوارهای بلند تحریم و محدودیت‌های کنسولی می‌دیدند، این خبر فراتر از یک تغییر قانونی، به‌مثابه فرو ریختن پلی است که با خون‌جگر و امید بنا شده بود.

از «قانون 1990» تا «تعلیق 2025»؛ کالبدشکافی یک تصمیم

برنامه ویزای گوناگونی که در سال 1990 با امضای جرج بوش پدر به قانون تبدیل شد، با این فلسفه پا به عرصه گذاشت که ساختار جمعیتی آمریکا نباید تنها به مهاجران کاری یا خانوادگی محدود شود. هدف، اعطای فرصت به کشورهایی بود که نرخ مهاجرت پایینی به آمریکا داشتند. اما دونالد ترامپ از همان دوره اول ریاست‌جمهوری خود، این برنامه را «سیستم توزیع زباله» نامیده بود. او معتقد است که قرعه‌کشی امنیت ملی را فدای شانس می‌کند. حادثه 22 آذر 1404، برای تندروهای جناح جمهوری‌خواه یک «هدیه سیاسی» بود. مهاجمی که سال‌ها پیش با ویزای دانشجویی وارد شده و سپس از طریق لاتاری، گرین‌کارت گرفته بود، حالا به نماد ناکارآمدی سیستم غربالگری تبدیل شده است. کریستی نئوم، وزیر امنیت داخلی، با تکیه بر همین کد امنیتی، فرمان توقف را صادر کرد. اما واقعیت حقوقی پیچیده‌تر از یک دستور اجرایی است. حقوقدانان برجسته در واشنگتن استدلال می‌کنند که چون این برنامه مصوبه کنگره است، رئیس‌جمهور قانوناً حق لغو دائم آن را ندارد. با این حال، تعلیق اجرایی به بهانه بررسی‌های امنیتی، عملاً همان نتیجه لغو را دارد؛ چرا که ویزاهای لاتاری «زمان‌بندی انقضا» دارند و اگر تا پایان سال مالی صادر نشوند، برای همیشه سوخت می‌شوند.

ایران؛ بزرگترین بازنده جغرافیایی در خاورمیانه

برای درک عمق فاجعه برای جامعه ایران، باید به اعداد نگریست. ایران همواره در زمره 5 کشور اول دنیا از نظر تعداد متقاضیان و برندگان لاتاری بوده است. در حالی‌که اخذ ویزای کاری (H1-B) برای یک متخصص ایرانی به دلیل تحریم‌های بانکی و عدم حضور شرکت‌های چندملیتی در ایران، تقریباً محال است و ویزاهای تحصیلی نیز با ریسک بالای کلیرنس‌های امنیتی طولانی مواجهند، لاتاری «دموکراتیک‌ترین» و در دسترس‌ترین راه ممکن بود. طبق آمارهای رسمی، تنها در سه سال اخیر (2023 تا 2025)، بیش از 15‌هزار خانواده ایرانی به‌عنوان برنده انتخاب شده بودند. برای لایه‌های متوسط و فرودست جامعه که توانایی پرداخت هزینه‌های گزاف مهاجرت تحصیلی یا سرمایه‌گذاری را ندارند لاتاری یک «عدالت اتفاقی» بود. توقف این برنامه، هزاران نفر را که در ماه‌های اخیر هزینه‌های سنگین معاینات پزشکی در ترکیه و ارمنستان، ترجمه مدارک و سفرهای چندباره به سفارتخانه‌ها را متحمل شده‌اند، در یک خلأ مالی و روانی رها کرده است. فراتر از جنبه‌های فردی، این اتفاق به‌معنای انسداد یکی از معدود کانال‌های پیوند فرهنگی میان مردم ایران و آمریکا‌ست. مهاجرانی که از طریق لاتاری می‌روند، معمولاً با بدنه اصلی جامعه آمریکا ادغام شده و بخشی از قدرت نرم و شبکه ارتباطی غیررسمی میان دو ملت را تشکیل می‌دهند. قطع این پیوند، دیوار میان دو کشور را بلندتر از هر زمان دیگری خواهد کرد.

تبعات جهانی؛ وقتی رقبا در کمین نشسته‌اند

توقف ویزای DV تنها یک مسئله داخلی برای آمریکا یا یک چالش برای ایران نیست؛ این یک زلزله در جغرافیای مهاجرتی جهان است. کشورهایی مانند مصر، کنیا، افغانستان و ازبکستان که سهم بالایی در این ویزا داشتند، اکنون با سرخوردگی ملی مواجهند. تحلیلگران اقتصادی در اکونومیست و وال‌استریت ژورنال هشدار می‌دهند که این حرکت، سیگنالی منفی به «استعدادهای خام» جهانی مخابره می‌کند. در حالی‌که آمریکا درهای خود را به روی تنوع می‌بندد، کشورهایی چون کانادا، آلمان و استرالیا با اصلاح قوانین مهاجرتی خود، در حال پهن کردن فرش قرمز برای جذب همان نیروهای جوانی هستند که پیش از این سودای کالیفرنیا و تگزاس را داشتند. این تصمیم، رقابت بر سر «سرمایه انسانی» را به سود رقبای استراتژیک آمریکا تغییر می‌دهد. از سوی دیگر، بسته‌شدن مسیرهای قانونی مهاجرت، همواره یک نتیجه قطعی دارد: رونق گرفتن کارتل‌های قاچاق انسان و افزایش نرخ مهاجرت‌های غیرقانونی پرخطر از مسیرهایی چون جنگل‌های دارین یا مرزهای مکزیک.

سناریوهای پیش‌رو؛ آیا امیدی باقی است؟

با توجه به فضای سیاسی فعلی در آذر 1404، سه سناریوی محتمل برای آینده این برنامه متصور است:

نبرد در دادگاه‌های فدرال: احتمالاً در هفته‌های آتی، نهادهای مدنی مانند اتحادیه آزادی‌های شهروندی آمریکا (ACLU) علیه این دستور شکایت خواهند کرد. اگر قضات فدرال حکم به توقف دستور اجرایی ترامپ بدهند، وزارت امور خارجه مجبور خواهد شد پردازش ویزاها را از سر بگیرد. اما این مسیری طولانی و نامطمئن است.

اصلاح ساختاری به‌جای لغو: ممکن است تحت فشار کنگره، دولت بپذیرد که برنامه را با محدودیت‌های شدیدتر (مثلاً شرط مدرک کارشناسی یا تمکن مالی بالاتر) احیا کند. در این صورت، فلسفه اصلی لاتاری که «فرصت برابر برای همه» بود، عملاً از بین می‌رود.

مرگ تدریجی برنامه: اگر جمهوری‌خواهان در انتخابات میان‌دوره‌ای 2026 پیروزی قاطعی به‌دست آورند، ممکن است برای اولین‌بار در 35سال گذشته، ماده قانونی مربوط به ویزای گوناگونی را به‌طور کامل از کتاب قوانین مهاجرتی حذف کنند.

پایان یک رویا یا آغاز یک واقع‌گرایی تلخ؟

تعلیق ویزای لاتاری بیش از آنکه یک اقدام امنیتی باشد، یک بیانیه سیاسی است. این تصمیم نشان‌دهنده تغییر جهت قطب‌نمای سیاست خارجی و داخلی آمریکا از «انترناسیونالیسم پذیرا» به سوی «انزواطلبی گزینشی» است. برای ایران، این اتفاق زنگ خطری است که نشان می‌دهد مسیرهای سنتی تعامل و مهاجرت در حال مسدود شدن هستند.

جامعه ایران اکنون باید با این واقعیت روبه‌رو شود که «شانس» دیگر در دیپلماسی و مهاجرت جایگاهی ندارد. وقتی دریچه‌های قانونی بسته می‌شوند، فشار اجتماعی برای خروج از کشور نه‌تنها از بین نمی‌رود، بلکه از شکلی شفاف و قابل رصد به اشکالی زیرزمینی و آسیب‌زا تغییر ماهیت می‌دهد. فرجام لاتاری، نه فقط پایان یک قرعه‌کشی سالانه، که نمادی از پایان عصری است که در آن «تنوع» به‌عنوان یک ارزش جهانی ستایش می‌شد. اکنون جهان در انتظار است تا ببیند آیا سیستم قضایی آمریکا می‌تواند در برابر این موج ناسیونالیستی ایستادگی کند، یا اینکه «رویای آمریکایی» برای همیشه پشت دیوارهای امنیتی محصور خواهد ماند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان