بر اثر تبلیغات مهاجران مسلمان،از جانب مرکز روحانی مسیحیان حبشه،یک هیئت تحقیقی در حدود بیست نفر وارد«مکه »گردید،و با پیامبر در مسجد ملاقات کرده و سؤالاتی از حضرتش نمودند.پیامبر به پرسشهای آنها پاسخ گفته و آنها را به آئین اسلام دعوت فرمود،و آیاتی چند از قرآن را برای آنها تلاوت نمود.
آیات قرآنی،آنچنان روحیه آنها را دگرگون نمود که بی اختیار،اشک از دیدگان آنها سرازیر شد و همگی نشانه هائی که در انجیل برای پیامبر موعود خوانده بودند، در وی محقق دیدند.
جلسه گرم و خوش فرجام این هیئت،برای ابو جهل گران آمد،و با کمال تندی گفت: شما را مردم حبشه به عنوان یک هیئت تحقیقی به مکه اعزام کرده اند،دیگر قرار نبود دست از آئین نیاکان خود بردارید.گمان نمی کنم،مردمی ابلهتر از شما در روی زمین باشد.
آنها در پاسخ فرعون مکه که بسان ابر تیره می خواست جلو اشعه حیات بخش خورشید را بگیرد،جمله مسالمت آمیز:«ما به آئین خود،شما به آئین خود باشید ولی اگر چیزی را به نفع خود تشخیص دادیم از آن نمی گذریم »،را گفته و نزاع را خاتمه دادند. (1)
پی نوشت:
1. «سیره ابن هشام ج 1/382-392» در این مورد آیه های 52-55 قصص نازل شده است.