خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین نحمده و نستعینه و نشکره و نستغفره و نعوذ به تبارک و تعالی من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له و ان محمدا عبده و رسوله صلی الله علیه و آله سیما بقیه الله فی ارضه.
قال الله العظیم: بقیه الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.
بحثم در خطبه اول پیرامون انتظار فرج و توجه به امام زمان ارواحنا فداه بود در خطبه قبل حدیثی را عرض کردم که امام ششم علیه السلام فرمود سربازان امام زمان همه جوان هستند و پیر در میان آنان مانند سرمه در چشم است و نمک در طعام است حالا دنبال آن بحث دو حدیث دیگر را عرض می کنم در همین باب این دو حدیث در کتاب غیبت شیخ طوسی اعلی الله مقامه کتاب غیبت از کتب بسیار با ارزش اسلام است و شیخ طوسی از شخصیتهای بزرگی است در اسلام و مورد احترام تمام ملل اسلامی است از شیعه و سنی همه به او احترام می کنند حدیث اول از امام صادق سلام الله علیه نقل می کند که حضرت فرمود در باب 20 از این کتاب فرمود بینا شباب الشیعه در حالی جوانان شیعه در خوابند علی ظهور سطوحهم، نیام دراز کشیدن در بسترشان ندای امام زمانشان را از مکه می شنوند فتوافوا الی صاحبهم فی لیله واحده در همان شب خود را به حضرت می رساند علی غیر میعاد فیسبقون بمکه با این که قرار قبل نبوده دفعتا ندای آسمانی آن حضرت بلند می شود خود را همان شب به مکه می رسانند که آن زمان فکر می کردند آنها که به مکه می روند با معجزه می روند ولی امروز وسائل پرواز و سفر که مشخص شد چقدر سریع است این مسائل را دیگر حل کرده این حدیث اول، حدیث دوم از سلیمان بن هارون هجری است می گوید سمعت ابا عبد الله علیه السلام از امام صادق علیه السلام شنیدم که حضرت فرمود ان لصاحب هذا الامر محفوظه له اصحابه صاحب این امر سربازانی دارد سربازان را خدا برایش آماده کرده است و این همان است که قرآن کریم فرمود امام ششم به همین آیه مبارکه ای که در آغاز سخن قرائت کردم اشاره فرمود یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فلسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه ای کسانی که ایمان دارید اگر این راه را رها کنید راه خدا را ول کنید خدا جمع دیگری را خواهد فرستاد که این جمع همان شبابی هستند که سربازان آن بزرگوارند و پیر در آنها اندک ست خوب این دو حدیث را بنده طلیعه عرضم قرار دادم و خطابم به فرزندان عزیز این کشور و جوانان گرانقدر ما این اهتمامی که در حدیث به جوانها داده شده است به عنوان سربازان امام زمان این حکایت از یک قصه ای می کند که این قصه محور هر دو خطبه بنده است البته با اضافات و آن این است که ما از نظر قرآن کریم و احادیث مسلم این نکته را داریم که روزگاری تمدن جهانی به دست اسلام خواهد افتاد بعد این نکته هم داریم که در این تمدن جوان و جوانان شیعه خاصه جوانان ایران بویژه که در احادیث ما خیلی است معین شده سربازان آن حضرت بیشتر از چه شخصی و چه شهری هستند نشان می دهد بنابراین عمود یعنی آن چیزی که خیمه امام عصر ارواحنا فداه را و حکومت جهانی را در سراسر زمین مستقر می کند و کمک می کند آن اساس اسلام است و آن سربازان غالبا جوانند و ایرانی هستند البته از همه دنیا می آیند ولی دسته های اول بیشتر از ایران هستند خوب این تمدن وعده الهی است چه در آیه مبارکه که تلاوت نمودم در سوره مبارکه مائده چه آیه شریفه دیگر وعد الله الذین آمنوا و عملوا الصالحات منکم لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیقدرنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لا یشرکون بی شیئا و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون و چه آیات دیگر که ان الارض یرثها عبادی الصالحون و احادیث فراوان از اهل سنت و شیعه این تمدن به عنوان یک تمدن جهانی وعده داده شده است خوب حالا این حقیقت که نسل جوان ما می تواند به این سعادت بزرگ برسند و به این ارزش برسند با چه ابزاری و با چه هویتی یک جمله ای از امام بزرگوار بخوانم:
جوانان عزیزم امام رحمة الله علیه در همان صحیفه نور جلد 21 صفحه 25 یعنی از صفحه 21 بحث جوانها و موعظه مرحوم امام اعلی الله مقامه و 25 هم ادامه دارد که بنده بخشی از صفحه 20 بخشی از صفحه 25 است: «جوانها متوجه باشید در جوانی انسان می شود خودش را اصلاح کند هر مقدار انسان سنش زیادتر می شود به دنیا حبش بیشتر می شود جوان نزدیکتر به ملکوت است تا پیر» بعد یک فراز دیگر زندگی در دنیای امروز این نکته ای که بنده رویش تکیه دارم این فراز است: «زندگی در دنیای امروز زندگی در مدرسه اراده است و سعادت و شقاوت هر انسان به اراده او بستگی دارد اگر بخواهید عزیز و سربلند باشید باید از سرمایه های عمر و استعدادهای جوانی استفاده کنید با اراده و عزم راسخ باشید به طرف علم و عمل به کسب دانش و بینش بروید زندگی زیر چتر علم و آگاهی آنقدر شیرین است انس با کتاب و قلم آنقدر خاطره آفرین و پایدار است که همه تلخی ها و ناکامیهای دیگر را از یاد می برد».
امام اعلی الله مقامه سفارششان به جوانها این است که شما بر اساس اراده و عقل حرکت کنید اهل فکر و اندیشه باشید خیرتان را ببینید کجاست و سعادتتان کجاست حالا یک جمله ای که ایشان فرمودند که جوانها به ملکوت نزدیکترند من در توضیح این یک قصه ای نقل می کنم و آن قصه را از بحار الانوار مجلسی اعلی الله مقامه نقل می کنم و آن این است می نویسد این حدیث از ابی حمزه ثمالی است ابی حمزه ثمالی از اصحاب امام سجاد علیه السلام است می فرماید :
که یک خانواده ای سفر دریا کردند مردی سفر دریا کرد با اهلش فکسرت السفینه ، دریا کشتی را شکست غرق شدند این زن که زنی جوان بود نجات پیدا کرد الا امراه الرجل این زن جوان آمد به خشکی وقتی که وارد به خشکی شد یعنی از همان الواح کشتی و آن تخته چوبها استفاده کرد و خودش را به خشکی رساند تنها بود راه بیابان را گرفت خسته شد یک جا نشست جوانی در این مسیر به او برخورد کرد این جوان جوانی شهوتران بود در حدیث است لم یدع لله حرمه هیچ حرمتی برای خدا قائل نبود الا هتکها هتک حرمت می کرد نه احترام به حلال می گذاشت نه احترام به حرام می گذاشت این زن جوان هم خسته گوشه ای از این صحرا نشسته بود یک دفعه دید این مرد کنارش حاضر شد رو کرد به آن زن گفت انسیه او جنیه تو انسانی در این بیابان یا نه حکما انسانی گفت چی شده قصه اش را شرح داد قصه که شرح داد فجلس الرجل منها مجلس الرجل من اهله این جوان شهوتران و عیاش وقتی فهمید این زن به این گرفتاری افتاده فوری نشست کنارش دستش روی شانه زن گذاشت و به اش تبسم کرد و کنارش نشست همین که به او خندید و دست روی دست شانه اش گذاشت آن زن اضطربت شروع کرد لرزیدن گفت لم تضطربین چرا مضطرب شده ای چرا اینجور می ترسی می لرزی فاومات بیدها الی السماء به انگشتش به آسمان اشاره کرد گفت اخاف الله از خدا می ترسم تا این زن جوان گفت از خدا می ترسم چنان در این جوان و مرد اثر گذاشت گفت عجب خوف خدا تو زنی که هیچ کس نداری من در کنار تو هستم تو می لرزی پس چرا من نلرزم پس چرا من از خدا نترسم بلند شد و به این زن گفت راهت از اینجاست برو حرکت کرد پیرمردی که راهب بود امام سجاد سلام الله علیه می فرماید اهل عبادت بود عمری را در مناجات خدا سپری کرده بود به او برخورد کرد با هم رفیق راه شدند فتصاحبا آفتاب هم داغ می تابید پیرمرد به آن جوان گفت جوان تو دعا کن ابری بیاید یک خورده این داغی آفتاب از ما دور بشود این پسر گفت که من پیش خدا آبرویی ندارم تو با این ریش سفیدت و با این چهره نورانیت دعا کن گفت خوب من دعا می کنم تو آمین بگو او دعا کرد و این جوان آمین گفت ابر آمد مقداری از این مسافت را با هم طی کردند راحت و آرام به یک نقطه ای رسید که راه جوان از آن پیر راهب جدا می شد آن جوان راهش را گرفت وقتی که رفت دید ابر بالای سر آن پسر دارد می آید آن پیرمرد گفت جوان انت خیر منی خدا دعای تو را مستجاب کرد آمین تو کارگر شد و لم یستجب دعائی دعای من نبود ابر که بالا سر توست تو ولایت بر ابر پیدا کردی تو قدرت بر کون عالم ماده و طبیعت پیدا کردی بگو ببینم چه کردی گفت من قصه ام اینه من آدمی بودم که نه از حلال و نه از حرام هیچ حرمتی برای خدا قائل نبودم هیچ ولی چنین شد پیر مرد گفت پس تو که جوان بودی از این زن جوان گذشتی برای خدا به اینجا رسیدی ولی انظر فیما تستقبل نسبت به آینده ات دقیق باش مبادا آینده ات جوری کنی که آلوده کنی خودت را آفرین بر تو دقیق باش نسبت به آینده راهت راه خوبی است می روی بعد امام سجاد سلام الله علیه می فرماید این سرنوشت این جوان اینه اگر بنا بشود یک جوان در راه خدا باشد این خیلی ارزش دارد همین طور که امام اعلی الله مقامه فرمود به ملکوت اعلی نزدیکتر است حالا که چنین است حالا که راهش هم از سخن امام استفاده کردم و عرض کردم خطاب کرد به جوانها و فرمود اهل عقل باشید، اهل اراده باشید ما بحمد الله در این کشور جوان پارسا خیلی داریم دانشگاهها حوزه های علمیه مراکز دیگر کارخانه ها محافل و مجامع ما جوان پارسا به برکت انقلاب اسلامی با آن نفس عیسوی امام راحل خیلی در این ملکت بوجود آمد و خیلی داریم.
دو نکته در اینجا قابل توجه است یکی به جوانان مهذبمان عرض می کنم همانطوری که امام زین العابدین علیه السلام نقل فرمودند از آن راهب انظر فیما تسقبل نسبت به آینده مواظب باشید، مواظب باشیم که دست شیطان قوی است و انسان را از همه طرف مهار می کند و به آن جوانهایی که فریب می خورند آنها که در کنار یک فرد دیگری که قرار گرفتند به خدا توجه نمی کنند چطور آن زن جوان از دستی که این جوان روی شانه او گذاشت لرزید و چطور از اضطراب او این مضطرب شد چطور هر دو این حالت معنوی را پیدا کردند اینها چون به خدا تکیه کردند اگر ما اهل تقلید شدیم اگر ما خواستیم ببینیم در فلان فیلم چگونه لباس را پوشیده آن دختر و آن زن چه مدلی دارد آن جوان و آن مرد چگونه یقه اش و آستینش را درست کرده آنوقت جوانان ما از زن و مرد بخواهند همینطور تقلید کنند این به معنی مگر این به این است که اراده و عزم نیست تصمیم نیست هویت اسلامی نیست یعنی هست ولی کمرنگ شده ولی این هویت را گم کرده انسان یک جامعه ای که این همه جوان داده البته باید نسبت به برنامه ها درس کارها کتابخانه قرار مطالعه، مطالعه کتابهای سودمند کتابهایی که راه می دهد چه جالب است این نوشته ها و قلم شهید بزرگ مطهری رضوان الله علیه مطالعه کتابها تفسیر قرآن نهج البلاغه در برنامه گذاشتن این کتابها حالا من تازه می خواهم آن بحثی را که رهبر معظم انقلاب دام ظله داشتند اینجا می خواهم مطرحش کنم ایشان در چند سخنرانی خطبه و آن سخنرانی پنج شنبه تکیه داشتند روی انقلاب و حفظ انقلاب که محورش وحدت ملی بود و تکیه داشتن روی نسل جوان که بنده در آن خطبه عرض کردم از فرمایشات ایشان من الهام گرفتم و بحث جوان را به همین دلیل شروع کردم و حالا همین جا عرایضم را ادامه می دهم و بقیه اش را که وقتی ظهر شروع شد می روم در خطبه دوم عرض می کنم حالا که این تمدن برای اسلام هست یعنی اسلام می تواند جامعه ای زنده بسازد این تمدن را ما سابقه اش را داریم چرا دنیای غرب اینجور کمین گذاشته برای نسل جوان چرا این تهاجم فرهنگی بر دانشگاههای ما و بر این اندیشه های جوانهای ما شده این سرش چیست چه خوفی دارد دنیای استکبار از ایران مخالف آمریکا که کم نیست در روی زمین دولتهایی که با آمریکا خصم اند که کم نیستند این کوباست که اینجور دارد حرفهایی به آمریکا می زند خصومت می کنند فحش می دهند بد و بی راه می گویند آن کشورهای دیگر چرا همه اهتمامش دنیای استکبار روی ایران است و روی نسل جوان است این نکته مهمی است که بحث خطبه بنده در خطبه دوم همین است که یک خطبه هم نمی گنجد شاید دو سه تا خطبه نیاز داشته باشد که بنده ابعاد مختلف این بحث را توضیح بدهم ولی در این چند دقیقه آخر وقتم عرض می کنم ما بیاییم این تمدنی که می توانیم بسازیم می توانیم با انتظار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جوانی راسخ و عازم باشیم می توانیم در دالان انتظار و در جاده انتظار خود را بسازیم و دیگران را بسازیم ما که می توانیم اینقدر با قدرت و با معنویت باشیم چرا خودمان را اسیر شهوات و گناهان بکنیم یا در غیبتها و تهمت ها و دروغ و امثال این امور این اساسش همان تقوی و خوف خدا و ورع و دوری از گناه است دوری از گناه ، گناه نمی گذارد که انسان به نقطه بالائی برسد اینجا یک جمله ای نقل کنم از کسانی که از عرفای بزرگ اسلام است و سنی هم هستند ولی وقتی می رسند به عصمت اهل بیت علیهم السلام این جمله را از سلمان نقل می کنند که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: سلمان منا اهل البیت می گوید بعد از این که پیغمبر اکرم اهل بیتش را در کنار خودش قرار داد و قرآن کریم فرمود انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا علی و فاطمه در کنار پیغمبر نه مطهرند به قول ایشان بل عین الطهاره اهل بیت پیغمبر چنینند سلمان فارسی هم پیغمبر اکرم فرمود اینجور است چون گناه نمی کرد وقتی گناه نکند انسان چشمه هایی به رویش باز می شود وقتی آدم گناه را ترک بکند تسلط بر طبیعت پیدا بکند همانطوری که آن جوان با ترک گناه بر آسمان سلطه پیدا کرد و ابر را همراه خودش برد این حقیقتی است این حقیقت ها با عینک دیگری می شود دید نه با عینک اسم طبیعت با عینک دیگری می شود دید از اینجا می خواهم عرض کنم که این ایران است و این ایرانی است که می تواند اینقدر از نظر معنوی قدرتمند شود که در کنار علی و فاطمه مدال عصمت بر چهره و پیشانی او بزنند بگویند سلمان منا اهل البیت که این مطلب را هم سنی و هم شیعه از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند .
این عظمتی است که می توان در یک جامعه ایرانی و اسلامی و تمدن بزرگ اسلامی مطالعه کرد که در او این چهره های ارزشمند پیدا می شوند دوری از گناه و ترک گناه.
من در آخر خطبه اول بعد از حمد خدا و صلوات بر پیغمبر و اهل بیتش به استغفار برای خودم و برای همه شما عزیزان نمازگزار و توصیه به ورع و تقوا به خودم و همه شما و طلب ورع بیشتر از درگاه پروردگار.
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفی خسرالا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد و علی وصیه و خلیفته امیر المؤمنین و علی قره عین الرسول الزهراء البتول و علی الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه القائم العسکری حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک.
خودم و همه شما نمازگزاران عزیز را به ورع و دوری از گناه و خوف خدا دعوت می کنم .
عرض کردم این خطبه دوم درباره این است که تمدنی که در اسلام پیش آمد این به دوش چه کسانی بود این نکته ای است که اسلام تمدن داشت یا نداشت ایران نقشش در این تمدن چه بود تمدن غرب چیست خوف استکبار از ایران برای چیست و اگر تمدن اسلامی در دست ایرانی بوجود بیاید می تواند تمدن غرب با این تمدن مقابله کند یا نه و آیا انقلاب ما و این 20 سال و 21 سال ما این دروازه ای هست و خیابانی هست برای رسیدن به این تمدن یا نه و چه باید بکند ملت ایران چه موانعی برای بوجود آمدن این تمدن است چه اسباب و وسائلی برای این تمدن است و چه موانعی هست حالا بنده در حوصله ای که در این خطبه دوم است چند دقیقه ای عرض می کنم این هم معلوم باشد که خوفی که رهبر معظم انقلاب دارند دقیقا همین نکته است احساس مسئولیتی هم که اخیرا چند سخنرانی جامع و جالب و نافذ داشتند بر همین اساس است حالا اولین مسئله این است که دنیای غرب می داند که ایران تشکیل دهنده تمدن است چرا، چرا تشکیل دهنده تمدن است چون تمدن دیده از ایرانی یعنی از یک طرف اسلام و از یک طرف ذوق سرشار ایرانی این نکته ای است که جملگی برایمان معترفند مسلمان و غیر مسلمان برایمان معترفند شما ملاحظه بفرمایید آنهایی که اعتراف به این حقیقت می کنند از اروپائیها حالا البته کلماتشان اشکالاتی هم دارد حالا شاید در بحثهای آینده عرض کنم این جمله از ویلدورانت در جلد 11 تاریخ تمدن است می گوید پیدایش و اضمحلال تمدن اسلامی از حوادث بزرگ تاریخ است هم بوجود آمدن تمدن اسلامی که دنیا را گرفت از حوادث عجیبه و هم چگونه فرو ریخت از حوادث عجیبه چون تمدن که فرو ریخت دیگر جهان اسلام این شد که می بینی مرد تمدن اسلامی مرد در سرزمینهای اسلامی حالا مرده زنده بشود نمی دانم چگونه می شود مرده زنده بشود این خود یک بحث دیگری است خوب ما معتقدیم که روزی زنده خواهد شد در هر حال می گوید از حوادث بزرگ تاریخ است 5 قرن از لحاظ نیرو، نسل، اخلاق نیک، تکامل سطح زندگی ، قوانین منصفانه انسانی در اسلام، احترام به عقائد و افکار دیگران ، تکامل زندگی ، ادبیات ، تحقیق علمی ، علوم و طب و فلسفه ملت ایران و امت ایران پیشاهنگ جهان بود در مدتی کوتاه این همه مردان معروف در زمینه سیاست ، فلسفه ، طب مانند آنها در 4 قرن بوجود آمد دیگران هم دارند خوف از این که اسلام تمدنی بوجود آورد و دنیا را قبضه کرد این هیچ جای تردید نیست حالا ایرانی چه کرده این متفکر عزیز و شهید ما آقای مطهری در هر زمان که احساس می کرده مشکلی پیش می آید قلم به دست می گرفته و در همان زمینه می نوشت یک زمانی افرادی شروع کردند قلم فرسائی علیه اسلام که اسلام آمد عربها آمدند به ایران چه کردند ایشان قلم بر دست گرفت و نوشت خدمات متقابل اسلام و ایران و این که اسلام چگونه ایران را رشد داد و ایرانی با آن استعداد پای نهفته اش چگونه ابتکار کرد و شاهکارها به خرج داد یک قصه ای بنده از کتاب ایشان نقل می کنم و آن قصه این است البته این در کتابهای مختلف هم نوشته شده:
سیاستمداران بیشتر کشورهای اسلامی مخصوصا مصر و آفریقا ایرانی بودند فلاسفه خیلی ایرانی بودند اطباء فقهاء حالا این بخش درباره فقهاست هشام بن عبدالملک می گوید به یک نفر که پیش هشام که به انساب همه وارد است درباره ایرانی صحبت می شد او می گوید که بگو ببینم فقیه مدینه کیست می گوید نافع است می گوید نافع مولاست یا عرب است مولا یعنی ایرانی چون قراری گذاشته بودن حالا این بحثی دارد برای خودش که کسی با پدران ایرانیان اینها قراردادهای عرب وابسته بودند خانواده های ایرانی می گفتند مولا می گوید مولاست یا عرب است می گوید مولاست ایرانی است فقیه مکه کیست عطاء بن ابی رواح ایرانی است یا عرب ایرانی است فقیه یمن کیست طاووس بن کیسان ایرانی است یا عرب ایرانی است فقیه یمامه کیست یحیی بن کثیر ایرانی است یا عرب ایرانی است فقیه شام کیست مکحول ایرانی است یا عرب ایرانی است فقیه جزیره کیست میمون بن محان ایرانی است یا عرب ایرانی است فقیه خراسان کیست ضحاک بن مزاحم ایرانی است یا عرب ایرانی است فقیه بصره کیست حسن ابن سیرین ایرانی است یا عرب ایرانی است فقیه کوفه کیست می گوید ابراهیم نخعی هشام می گوید این ایرانی است یا عرب می گوید عرب می گوید نزدیک بود غالب تهی کنم هر چی پرسیدم گفتی ایرانی است باز این آخریش گفتی عرب است ایران و ذوق ایران در علوم مختلف در معنویت هم که مثل سلمان فارسی این را استکبار می داند تو کتابهایشان هم اینها همه نوشتند ایران یک همچنین جایی است یک همچین فکری دارد فکر چیه اسلامی، ذوق چیه ایرانی ،اگر بنا بشود رها بشود این انقلاب اگر بنا بشود دست بکشند از این انقلاب این تفکر این ملت پیش می روند و تمدنی می سازند که تمدن اروپا و غرب نمی تواند با او مقابله کند.
اسلام یک احکام و قوانینی دارد که این احکام و قوانین در محافل قانونگذاری و پارلمانهای دنیا وقتی اسلام مطرح می شود دیدگاههای اسلام مطرح می شود آنها را متواضع می کند در برابر اسلام آنگاه تازه با این تفکر و با این روحیه آن روحیه ای که اسلام می گوید همه آن روحیه ای که بنایش بر جهانخواری نیست بر آدمکشی نیست بر قتل و دزدی نیست پایه اساسی اسلام معنویت است و آنچه در غرب نیست معنویت است و آنچه که در غرب نیست فضائل اخلاقی است که مرده مرده است بحران معنویت در غرب است خودشان هم معتقدند اندیش مردان، اندیشمندان غرب نگران نسل جوان و اوضاع است می گویند رها شده است اصلا بشر این وضعی است که الان دنیای غرب به خودش گرفته و اسلام با آن همه مثبتها و غرب با آن همه منفیها و شواهدش هم زیاد است آن صهیونیست است که می آید یک جور غارت می کند سرزمین مسلمین را و فلسطین را می آیند ازش حمایت می کنند در هر کجا آدم کشی می کنند همه جا جاسوس می فرستند و جاسوسها را خود محاکمه می کنند و از بین می برند و علنی هم نمی کنند ولی جاسوس اسرائیلی وقتی داخل ایران می شود این همه سر و صدا بر پا می کنند چرا محاکمه جاسوسان محاکمه جاسوسانی که خود اعتراف کردند به جاسوسی خودشان این تمدن است تمدن یعنی چی؟
لغت معلوم است تمدن یعنی اوج اخلاق اجتماعی تمدن یعنی تربیت درست انسانی رئیس جمهور محترم ما بحث گفتگوی تمدنها را مطرح کردند بله اگر اسلام که بر دوش ملت ایران است مطرح کند تمدن را در هر کجا برنده است و رقیب بازنده است برده است ایران و اسلام این طرح گفتگوی تمدن را نسبت به تمام نقطه هائی که از تمدن می کنند یعنی آن اساس آن معنویت و مثبتاتی که دارد و آن بحرانهایی که از نظر اخلاقی و انسانی و معنوی آنها دارند اینها خوب متوجه شدند بیدار شده است استکبار که چه خورشیدی از پس ابرها دارد می آید بیرون فهمیدند اینها و لذا تمام خوفشان بریده است که این، این اسلام در دنیا پا بگیرد چون اسلام تمام ملت اسلام دور خودش جمع می کند اسلام به روحیه ایرانی می گوید با تمام کشورهای اسلامی برادریم با همه همسایه ها برادریم اگر عراق حمله به ایران نمی کرد امکان نداشت ایران یک قدم وارد عراق بشود 8 سال دفاع مقدس کرد نشان داد انقلاب اسلامی که واقعا بر اساس تمدن حرکت می کند این را فهمیدند و لذا از آن ناحیه ای که تمدن بوجود آمد همان که ویلدورانت گفت گفت از همان ناحیه ای که تمدن اسلام بوجود آمد فروریخت امام بزرگوار ما می فرمود بر چه اساس این انقلاب بوجود آمد از همانجا دشمن شروع می کند ایمان ملت رهبری قاطع ولایت مداری این نظام جوانان سلحشور و مؤمن این انقلاب را بوجود آوردند حالا هم استکبار این سه اصل را هدف گرفته :
وحدت ملی هدفش است. رهبری و ولایت مداری را درست زوم کرده و ایستاده و دارد هدفگیری می کند. ایمان نسل جوان تقوا و معنویت در دانشگاهها رویش ایستاده و دارد تهاجم فرهنگی روی این سه اساس دارد کار می کند.
این نکته اساسی است امام بزرگوار ما چقدر روی وحدت می ایستادند می فرمود با هم باشید رهبر معظم انقلاب دام ظله درست این سه نقطه را هدف قرار دادند درست نقطه مقابل وحدت ملی ایمان جوانها و این که عملا رهبری را در نقاط مختلف حساس به دست می گیرند و عمل می کنند بر وظیفه شان این سه اصلی است که الان دنیا و ایشان فرمودند که با هم نزدیک بشوید غیر خودی را دور کنید مرز خودی و غیر خودی مشخص شده آنها که خودی هستند مرزهایشان مشخص کنند خدا رحمت کند شهید بهشتی را اعلی الله مقامه آن متفکر بزرگ یادم است در حزب جمهوری اسلامی ایشان یک ابتکاری به خرج دادند یک جزوه ای پخش کردند به نام مواضع تفصیلی ما خوب بیایند مواضع تفصیلی بیان کنند تمام گروه ها بنویسند مواضع تفصیلی را رهبر انقلاب می فرمودند بیایید شما مانند بال دو بال باشید برای این پرواز این نظام حالا اگر بنا بشود با حرفهای غلط با تحجرها با التقاطها اگر آدم بخواهد همینجور عمل کند که این به جای دو بال دو سنگ بزرگی است که به پای این انقلاب بسته شده نمی گذارند جلو برود این سنگها را باید بردارد این تحجر و التقاط مواضع باید مشخص کرد شفاف بنویسند چاپ کنند ما موضعمان چیست؟
درباره قانون اساسی در اقتصاد چیست در سیاست خارجی چیست در سیاست داخلی چیست در ولایت فقیه چیست در حجاب چیست در زن چیست در مرد چیست مشخص کنند مواضع را اگر بنا بشود ندای ایشان را بشنویم اگر قرار بشود این حرکت که همه با هم باشیم وحدتمان را حفظ کنیم امنیتمان هم تامین است اقتصادمان هم تامین است این که گروهکهای منافق آن جرات را به خودشان می دهند داخل کشور می آیند این است یک حرفها را از بعضیها می شنوند فکر می کنند خبری است در مملکت که آن غلطها را می کنند این که ما می بینیم مشکلات اقتصادی داریم آن تورم آن گرانی آن وضعی که مردم دارند این برای این است که خوب نمی گذارند درست برسند به وضع مردم یعنی مسائل سیاسی چنان حلقوم مملکت را پر کرده که اصلا فرصت را گرفته برای مسائل مشکلات اقتصادی مردم دولت باید مشکلات اقتصادی مردم حل کند گرفتاریها باید حل بشود ان شاء الله ، ان شاء الله با وحدت همه این امور ان شاء الله انجام خواهد شد و ولایت فقیه را من به قداستش باز تذکر دارم می دهم که شورای نگهبان که بنده فرصتی نیست دیگر خیلی صحبت کنم دوستان شورای نگهبان که واقعا از جهت اخلاص و تقوا و عدالت و جدیت و دقت در قانون و مسائل شرعی و قانون اساسی هستند خوب در این انتخابات تهران من اطلاع دارم واقعا گرفتار بودند و رهبر بزرگوارمان راه دادند و وارد شدند در کار که این مشکل هم الحمد لله حل شد و امیدوارم مجلسی تشکیل بشود که در خدمت اسلام و در خدمت این باشد برای خودم و برای همه شما عزیزان از پیشگاه خداوند متعال طلب استغفار می کنم.
بسم الله الرحمن الرحیم
انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر.
اللهم یا حمید بحق محمد و یا عالی بحق علی و یا فاطر بحق فاطمه و یا محسن بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسین صلواتت را بر محمد و آل محمد فرو فرست.
مشکلات نظام اسلامی را مرتفع بفرما.
در فرج امام عصر تعجیل بفرما.
لطف آن بزرگوار شامل حال ما قرار بده.
ما را از سربازان آن بزرگوار قرار بده.
جوانان ما را از انصار آن بزرگوار قرار بده.
رهبر عزیز انقلاب در سایه آن بزرگوار معزز و مکرم به نصرت مرحمت بفرما.
خدمتگزاران این نظام را کمک بفرما.
خیر و برکاتت را بر این ملت و سرزمین و امت اسلام بیش از پیش نازل بفرما.
باران رحمتت را بر ما نازل بفرما.
موانع نزول باران و برکاتت را ببخش و بیامرز.
گذشتگانمان شهدایمان امام راحلمان به اوج رحمت خودت برسان.
بیماران لباس عافیت عنایت بفرما.
مشکلات همه را مرتفع بفرما.
به ما تقوی عنایت بفرما.
اخلاص در راه خودت عنایت بفرما.
اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.