در قدیم الایام ازدواج در سنین پایین بین خانوادهها مرسوم بود، ولی با گذر زمان و پیشرفت علم چنین سنتهایی کمرنگ شده است گرچه هنوز هم در برخی مناطق روستایی و دور افتاده و در برخی خانوادهها این رسم تلخ پا برجاست.
به گزارش به نقل از ایسنا،به عقیدهی برخی جامعه شناسان سن بلوغ جنسی برای دختران 12 سال و 8 ماه و برای پسران 14 سال تعیین شده است. البته محیط جغرافیایی در تعیین این بلوغ تاثیر به سزایی دارد. طبق تحقیقات برخی جامعه شناسان، در مناطق سردسیر کشور بلوغ جنسی دیرتر اتفاق افتاده و در مناطق گرمسیر افراد به بلوغ جنسی زودتر میرسند.
جامعه شناسان معتقدند بلوغ زودرس دلیل موجهی برای ازدواج در این سنین به شمار نمیرود. زیرا دخترانی که در سن 12 یا 14 سالگی تنها بارسیدن به بلوغ جنسی و بدون رسیدن به بلوغ فکری و ذهنی مجبور به ازدواج میشوند، دچار بیماریهای روحی و روانی شده و با وجود سن کم احتمالاً درگیر طلاق میشوند.
یکی از ازدواجهای کودکانه که حتی نشریات نیز پرداختند در یکی از روستاهای استان آذربایجانغربی رخ داد که دختری پنج ساله وادار به ازدواج شد.. طبق گفتهی کارشناسان، این کودکان وقتی به سن بارداری میرسند با مشکلات زیاد روحی و جسمی روبرو میشوند. علت طلاق هم در این روستا در برخی موارد عروسکبازی عروس عنوان شده است!
دختران در این روستا در سن 7 تا 11 سالگی نامزد شده و بعد از خواندن صیغهی شرعی، زوجین سه، چهار سال بعد زندگی مشترک را آغاز میکنند و متأسفانه قانون ممنوعیت ثبت ازدواجهای زیر 15 سال نتوانسته راهکاری برای حل مشکلات این دختران باشد.
ماهیت ازدواج برایم روشن نشده بود
مینا دختری 15 ساله که سرنوشت روی خوشی برایش نشان نداده و با این سن و سال کم هنوز سرد و گرم روزگار را نچشیده است. حال در گوشهای از دادگاه منتظر موافقت درخواست طلاقش است. مینا که به صلاح دید بزرگان خانواده تن به ازدواج داده و در 15 سالگی مجبور شده به همسری مردی 35 ساله در بیاید. به جای حضور در مدرسه، در دادگاه خانواده با سن کمش تصمیمات بزرگی برای زندگیش میگیرد و از نقشی که برایش انتخاب شده انصراف میدهد.
مینا که اهل یکی از روستاهای آذربایجانشرقی است، کنار مادرش در راهروی دادگاه نشسته، شاید برای برخی دلیل مراجعهی دختری با این سن و سال به دادگاه تعجب برانگیز باشد، ولی این حقیقت تلخ جامعه است که دختر 15 ساله منتظر موافقت دادگاه برای درخواست طلاقش است.
نزدیکش شده و علت حضورش را پرسیده و میگویم اکنون فصل امتحانات است، تو باید در مدرسه سر امتحان باشی، چرا به دادگاه آمدهای؟ چند لحظه سکوت میکند و می گوید: سه سال پیش وقتی 12 ساله بودم بدون اینکه بدانم ازدواج چیست، عروس شدم و به خانه بخت رفتم، آن زمان بزرگترها برای ازدواجم تصمیم گرفتند، اکنون هم خودم تصمیم گرفتم طلاق بگیرم و به زندگی که در انتخابش نقشی نداشتم خاتمه دهم.
مادر مینا در ادامه سخنان دخترش، میگوید: از همسرم به دلیل اعتیادش طلاق گرفته بودم و برای اینکه دخترم از سختیهای این روزگار در امان بماند، او را وادار به ازدواج کردم تا سر و سامان گرفته و مردی بالا سرش باشد.
وی ادامه می دهد: هنوز چند ماهی از ازدواج دخترم نگذشته بود که مورد ضرب و شتم همسرش قرار گرفت.
مینا در پاسخ به سوالم که چرا همسرش او را کتک میزد، میگوید: ، همسرم مرا درک نمیکرد، همواره از من انتظار داشت خواستههایش را برآورده کنم، ولی من درکی از خواستههایش نداشتم، چرا که ماهیت ازدواج برایم روشن نشده بود، روحیات اخلاقی ما خیلی متفاوت از یکدیگر بود، من در دنیای شور و هیجان نوجوانی سیر میکردم، همسرم انتظار داشت مانند بزرگسالان رفتار کنم.
مینا با بیان اینکه نگرش همسرم به ازدواج با من کلی تفاوت داشت، اظهار میکند: رفته رفته با تفاوت اخلاقی اختلافات شدت گرفت و همسرم پی برد که هیچ علاقهای نسبت به او ندارم و دنیای ما متفاوت از یکدیگر بود.
وی با ابراز تاسف برای پدر و مادرهایی که فرزندان خود را با سن کم در مسیر ازدواج قرار میدهند، بیان میکند: متاسفانه در برخی خانوادهها، پدر و مادرها براساس فرهنگ نادرستی که در بین فامیل مرسوم است و بدون توجه به خواستههای فرزندشان، آیندهای تیره و تار برایشان رقم میزنند. وقتی فهمیدم دختر همسایه برای آیندهاش، آزادانه تصمیم میگیرد و همسر خود را براساس معیارهای خودش انتخاب میکند، به سرنوشت خودم افسوس خوردم.
دکتر صالح قلی پور دکترای روانشناسی تربیتی با بیان اینکه تنها بلوغ جسمی برای ازدواج کافی نیست، اظهار میکند: خانوادهها برای ازدواج فرزندان خود باید شاخصهایی را در نظر بگیرند که مهمترین آنها رسیدن فرد به بلوغ عاطفی، عقلی، سنی و جسمی است و برخی تنها با رسیدن فرزند خود به بلوغ جسمی احساس می کنند فرزندشان آماده ی ازدواج است.
وی با بیان اینکه در ازدواجهایی که در سن پایین انجام میشود، میزان نارضایتی، اختلال و درگیری زوجین بیشتر است، اعلام میکند: در ازدواج سن پایین، افراد از لحاظ عقلی قادر به حل مشکلاتی که در برههی ازدواج به وجود میآیند، نیستند. زوجین به دلیل سن پایین و وابستگی بیش از حد به خانواده نمیتوانند به طور مستقل در زندگی تصمیمگیری کنند.
قلیپور بیان میکند: به نظر بنده در جامعهی فعلی، برای دختران ردهی سنی 23 و برای پسران، رده سنی 28 مناسب ازدواج است. هر چه فرد از لحاظ فکری، مالی، عاطفی، عقلی و میزان تحصیلات بالاتر باشد با چالش کمتری در ازدواج مواجه خواهد شد.
وی با تاکید بر اینکه درصد بسیار بالایی از زوجینی که در سن پایین ازدواج کردند از شرایظ خود ناراضیاند، خاطر نشان میکند: فردی که در سن پایین و زیر 15 سال ازدواج میکند، طبیعتاً از لحاظ عقلی، تصمیمات ناپختهای میگیرد و به دلیل رفتارهای ناپخته و عدم مدیریت صحیح مشکلات زندگی، از ازدواج خود پشیمان میشود.
این روانشناس تربیتی ادامه میدهد: برای حل مشکلات ازدواج، زوجین باید آمادگی کامل برای ورود به این برهه را داشته باشند. زوجین زمانی میتوانند مشکلات ازدواج را حل کنند که مسئولیت پذیری لازم را برای زندگی داشته باشند.
وی بیان میکند: تصمیمات خانوادهها در ازدواج های سنتی مهم است چرا که سرنوشت فرزندان خود را با انتخابشان رقم میزنند.
قلی پور در خصوص معایب ازدواج زودرس اعلام میکند: افرادی که در سن پایین و بدون رسیدن به بلوغ کامل، ازدواج میکنند، دچار آسیبهای اجتماعی از قبیل فرسودگی شغلی، طلاق، درگیری خانواده ها و ایجاد تنش بین زوجین و هزینههای سنگین مشاوره و دادگاه میشوند.
وی با بیان اینکه عامل اصلی ازدواج در سن پایین به طور قطعی مشخص نیست، یادآور میشود: عدم آگاهی و نبود اطلاعات صحیح در بین خانوادهها، یکی دیگر از دلایل بروز چنین آسیبهایی در جامعه است.
این روانشناس تربیتی ادامه میدهد: پیشنهاد می کنم مسئولان ذی ربط از دوران راهنمایی تا دانشگاه، درس مهارتهای زندگی را آموزش دهند تا جوانان در آینده در ارتباط با جنس مخالف دچار مشکل نشود.
مدیر کل بهزیستی آذربایجانشرقی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه در آیات قرآن کریم، ازدواج نماد آرامش، دوستی و مهربانی است، اظهار میکند: همهی این موارد به بعد روان و روانشناسی انسان اشاره دارد. هدف اصلی از ازدواج در مرحلهی اول تأمین نیازهای روانی و بخش دیگر آن برطرف کنندهی نیازهای جنسی فرد است.
محسن ارشد زاده با اشاره به اینکه ازدواج در سن پایین در اکثر شهرستانها و روستاهای استان با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم محلی محقق میشود، عنوان میکند: ازدواج در دوران نوجوانی و کودکی (سنین زیر 15 سال ) تبعات منفی و آسیبهای اجتماعی زیادی به زوجین و جامعه تحمیل میکند.
ارشدزاده در ادامه با بیان تبعات ناشی از ازدواج در سنین پایین اعلام میکند: باتوجه به اینکه زوجین به سن بلوغ فکری مناسب و سطح آگاهی کامل از شرایط زندگی نرسیدهاند، با ازدواج در سن پایین بار سنگین زندگی را ناخواسته و براساس خواستهی والدین به دوش میکشند.
وی بابیان میکند: ازدواج زود هنگام موجب تضعیف سلامت و بهداشت به خصوص بروز مشکلات جدی در بهداشت دوران بارداری مادران کم سن و سال میشود. میزان مرگ و میر مادران کم سن و سال در دوران بارداری پنج برابر بیشتر از مرگ و میر سایر مادران است.
مدیر کل بهزیستی آذربایجانشرقی در خصوص تبعات منفی ازدواج در سنین پایین اعلام میکند: این نوع ازدواجها موجب خشونتهای خانگی، طلاق، افسردگی، بلوغ زودرس در دختران و تنبیه بدنی دختران توسط همسر شده و زندگی پر استرس و پر تنش برای زوجین به وجود میآورد.
علی احدجودی، مدیر کل ثبت احوال آذربایجانشرقی، اظهار میکند: در سال گذشته ازدواج زیر 15 سال برای زنان 4165 و برای مردان 1512 نفر در استان ثبت شده است.