کافه گودو پاتوق دانشجوهاست. دانشجوهایی که میان کافههای فراوان خیابان انقلاب، این کافه را به خاطر فضای نوستالژیک و صمیمیاش انتخاب کردهاند و از هر فرصتی، حتی ساعت خالی بین دو کلاس برای آمدن به آن استفاده میکنند.
ایدهی اولیهی گودو به خاطر علاقهی صاحبانش به ساموئل بکت به وجود آمده و قرار بود که به باشگاه طرفداران بکت تبدیل شود. دیوارهایش پر از عکسهای این نویسنده است و شما احساس میکنید جایی در میان کتابهای او و در زمانهی او هستید.
آنها که کافه گودو، کافهشان است خانم نازنینی را که مدیر این کافه است خوب میشناسند و میدانند که روح نرم و صمیمی او است که این کافه را از بقیهی کافهها متفاوت میکند.
طراحی داخلی این کافه شما را از خیابان انقلاب و دانشگاههای آن جدا نخواهد کرد. پشت هر کدام از میزهای چوبی گودو که بنشینید، چشمتان به چند دانشجوکه پشت یک میز نشستهاند و حرف میزنند و میخندند، خواهد افتاد. روح جوانی و شادیهای دورهی دانشجویی در همهی ساعتهای روز در این کافه جریان دارد و این موضوع، کافه گودو را منحصر به فرد میکند.
اگر اهل چیپس و پنیر و یا پاستا هستد، میتوانید در کافه گودو سفارششان بدهید و اگر دلتان غذای خانگی میخواهد، کشکبادمجان و میرزاقاسمی گودو را از دست ندهید. میتوانید قهوهای سفارش بدهید و به امیدها و نا امیدیهای کتاب بکت فکر کنید.
پاتوق بکت، در فرانسه کافهای بوده که پشت یکی از میزهای کنار پنجرهاش مینشسته و قهوه سفارش میداده. شاید کافهای شبیه به کافه گودوی انقلاب! شاید باید مثل گوگو و دیدی شخصیتهای اصلی کتاب در انتظار گودو، منتظر باشید تا گودو بیاید و رویاها و امیدهایتان را به واقعیت تبدیل کند. شاید گودو با ریش سفیدش خلاصه از راه برسد و این بار همهچیز جور دیگری تمام شود.
برای رفتن به کافه گودو، خصوصاً در روزهای هفته بهتر است ماشین شخصیتان را فراموش کنید و با مترو و یا اتوبوس به چهارراه ولیعصر بروید.