درباره هنر تعزیه و جایگاه کنونی آن پای صحبت داوود فتحعلی بیگی، کارگردان تئاتر و پژوهشگر تعزیه نشستیم. وی معتقد است میراث معنوی و نمایش های سنتی و آیینی، هیچ متولی مشخصی ندارد و بستگی به گرایش و علاقه برخی از مدیران فرهنگی دارد که بخواهد در دوره فعالیتش به فلان موضوع پرداخته شود یا خیر. فتحعلی بیگی همچنین معتقد است باید جایی وجود داشته باشد که در آن به طور مستمر تعزیه یا شبیه خوانی اجرا شود و 365 مجلس جداگانه تعزیه برای 365 روز در سال اجرا شود تا مردم بفهمند گستردگی تعزیه چیست.
وی در ارتباط با ماندگاری تعزیه، بیشتر از مسئولان به خود مردمی که نسبت به امام حسین(ع) علاقمند هستند، امیدوار است.
در شرایط کنونی جایگاه تعزیه را نزد عامه مردم و نزد هنرمندان اعم از تئاتری و سینمایی چگونه ارزیابی می کنید؟ به نظر شما به اندازه کافی به این موضوع توجه می شود؟
بحث عامه مردم از بحث هنرمندان جداست. عامه مردم اغلب به سبب اعتقادات و علاقه ای که دارند و همچنین جاذبه هایی که تعزیه دارد، هر زمان شرایطی برای اجرای تعزیه خوب فراهم شود، می روند و می بینند، اما خواص به ویژه هنرمندان سینما و تئاتر چند دسته اند. یک دسته مطلقا برای تعزیه اهمیتی قائل نیستند و می گویند که دوره آن تمام شده است. یک دسته به تعزیه به عنوان یک سیستم اجرایی نگاه می کنند و بهره برداری تجربی خوبی هم می کنند. یک دسته هم فراتر از آن به تعزیه نگاه می کنند.
ولی آنچه مسلم است این است که هر اندازه تعزیه را بیشتر بشناسید، بیشتر به آن علاقه مند می شوید و بیشتر به ارزش های هنری و معنوی آن پی می برید. تعزیه یک هنری است اساطیری و ایرانی و پررمز و راز که هم آیینی است و هم نمایشی و در دل فرهنگ ایرانی بوجود آمده و رشد و اعتلا پیدا کرده است.
نگاه شما به تعزیه چگونه است؟
من معتقدم جدالی که در تعزیه است، جدال خیر و شر است، خیر و شر هم هیچ گاه تمامی ندارد. حالا ممکن است در قالب شخصیت های تعزیه آدم و حوا جلوه گر شود یا یوسف و زلیخا یا اینکه در قالب تعزیه، نبرد امام حسین(ع) جلوه گر شود. طبق آن چیزی که ما در فرهنگ ایرانی و شیعی مان باور داریم خیر و شر جدالش ابدی است و اصلا خود خیر و شر یک اسطوره ایرانی است.
اما وقتی از تعزیه سخن گفته می شود، اغلب به یاد تعزیه و شبیه خوانی واقعه عاشورا و نبرد امام حسین(ع) در کربلا می افتند؟
این به دلیل آن است که متاسفانه تعزیه به اندازه کافی شناخته شده نیست. ما در یک دوره ای در تهران، 60 ـ50 تکیه داشتیم، اما الان بیشتر این تکایا یا کاملا از بین رفته یا تبدیل به مکان دیگری شده است. باید جایی وجود داشته باشد که به طور مستمر تعزیه یا شبیه خوانی اجرا شود تا 365 مجلس جداگانه تعزیه برای 365 روز سال اجرا شود تا مردم بفهمند گستردگی تعزیه چیست.
خودبه خود که تعزیه نمی تواند خود را به مردم بشناسد. در دوره ای هم که این اتفاق می افتاده، بانی داشته و بانیان این شرایط را فراهم می کردند. امروز هم به همت بانیان که اکثرا غیردولتی هستند، تعزیه اجرا می شود، اما آنان چون نذر می کنند طبعا شرایط اجرای تعزیه هایی را فراهم می کنند که اغلب مقدسین هستند و به آن متوسل می شوند. استثنائا در بعضی از جاها تعزیه های غریب هم خوانده می شود. مثلا حسینیه خوانسار از جاهایی است که روزها تعزیه دهه را می خوانند که مربوط به وقایع کربلاست و شبها تعزیه غریب می خواند و هر سال هم چند تا تعزیه غریب جدید می خوانند.
تعزیه غریب چیست؟
تعزیه هایی که خیلی به ندرت خوانده می شود و ناآشناست را اصطلاحا «تعزیه غریب» می گویند. تعزیه هایی که زیاد خوانده می شود و تعزیه خوان ها به آن مسلط هستند مثل تعزیه شهادت مسلم یا حضرت عباس یا دهه محرم را «تعزیه خودی» می گویند که آشناست. تعزیه هایی که کمتر تعزیه خوانی هست که به آن مسلط باشد و آداب اجرای آن را بداند، «تعزیه غریب» می گویند.
اگر تعزیه متولی دولتی پیدا نکند که آن را حمایت کند و بخواهد همین طور سینه به سینه منتقل شود، بعید نیست به فراموشی سپرده شود. مسئولان امر در این باره چه کرده اند؟
نکته ای که در ارتباط با میراث معنوی و نمایش های سنتی و آیینی وجود دارد این است که متاسفانه هیچ متولی مشخصی برای این هنرها وجود ندارد و بستگی به گرایش و علاقه برخی از مدیران فرهنگی دارد. اگر کسی باشد که این علاقه مندی در او وجود داشته باشد، زمینه های فرهنگی را برای کار بوجود می آورد. اما به برکت وسایل ارتباط جمعی و امکان ثبت و ضبط تصویری آثار، اینکه این هنرها به طور کلی منقرض شوند و دیگر اثری از آنها نماند، دور از ذهن است. ممکن است در یک دوره ای اجرا نشود، اما می توان آثاری پیدا کرد که آنها را بازسازی کرد. اما طبعا هر پدیده هنری در هر نقطه ای از دنیا، اگر حامی نداشته باشد چه دولتی و چه غیردولتی، احتمال اینکه ادامه حیات بدهد خیلی ضعیف است و مقوله تعزیه و بقیه هنرهای ما هم از آن مستثنا نیست. اما من بیشتر از مسئولان به مردمی که نسبت به امام حسین(ع) علاقه مند هستند، امید دارم و تا به حال هم علاقه مندی آنان بوده که تعزیه را نگه داشته است.
پس می شود گفت دو جریان در تعزیه وجود دارد که غیردولتی ها هر اندازه هم تلاش شان زیاد باشد چه برای اجرا یا احیا و ماندگاری و حفظ تعزیه، بدون پشتوانه دولتی به جایی نمی رسد؟
بانیان خصوصی تلاش شان بیشتر در راستای برآوردن نذوراتشان است. نذر کرده و حالا هم می خواهد نذرش را ادا کند. همین به ماندگاری تعزیه کمک می کند، اما او برای اینکه آموزشش سیستماتیک بشود یا تمامی ردیف های دستگاه های موسیقی دقیقا همانی باشد که از قدیم ساخته و پرداخته شده، برنامه ریزی ندارد. آنها دیگر دغدغه این چیزها را ندارند و متوجه آسیب هایی که به تعزیه وارد می شود، نمی شوند که این دیگر به عهده پیشکسوتان و کسانی است که عِرق ملی و حساسیت فرهنگی دارند که نگذارند این اتفاق بیفتد.
چقدر ساخت فیلم هایی در خصوص تعزیه را برای احیا و ماندگاری تعزیه مفید می دانید؟
بهترین راه برای ماندگاری اثر هنری این است که درباره آن فیلم آموزشی ساخته شود که اگر کسی بر فرض صد سال دیگر خواست تعزیه اجرا کند با دیدن این فیلم بفهمد که چگونه این کار را انجام دهد.
البته فیلم هایی درباره تعزیه توسط کارگردانان بزرگ کشور ساخته شده است که قصد معرفی آن را دارند. این کارها خوب است، اما من معتقدم آن معرفی زمانی فایده دارد که ما در داخل کشور سرمایه گذاری کنیم، گروه های بسیار ورزیده آماده کنیم که مثل خیلی از هنرهای دیگر بتوانند در سراسر دنیا اجرا داشته باشند. مثلا اُپرای پکن دائم به اطراف دنیا می رود و اجرا می شود ولی ما این شرایط را برای تعزیه فراهم نکرده ایم. البته آن معرفی و آن نوع فیلم ها هم می تواند این کمک را بکند، اما به شرطی که ما در داخل این بضاعت ها راهم بوجود آوریم.
تعزیه هایی که زیاد خوانده می شود و تعزیه خوان ها به آن مسلط هستند مثل تعزیه شهادت مسلم یا حضرت عباس یا دهه محرم را «تعزیه خودی» می گویند