همایش زن و سینما در یک مرور

شورای فرهنگی اجتماعی زنان در راستای اهداف و وظایف خویش، همزمان با یکصدمین سال تولد حضرت امام خمینی(ره) و با توجه به وضعیت فرهنگی موجود که حاصل تلاش همه جانبه دشمنان اسلام است و همراه با برنامه ریزی دقیق، با استفاده از شیوه ها و ابزارها و امکانات متعدد برای دگرگونی اندیشه ها و انحراف افکار و نابودی اصول اخلاقی حاکم بر جامعه از مدتها قبل آغاز گردید ...

شورای فرهنگی اجتماعی زنان در راستای اهداف و وظایف خویش، همزمان با یکصدمین سال تولد حضرت امام خمینی(ره) و با توجه به وضعیت فرهنگی موجود که حاصل تلاش همه جانبه دشمنان اسلام است و همراه با برنامه ریزی دقیق، با استفاده از شیوه ها و ابزارها و امکانات متعدد برای دگرگونی اندیشه ها و انحراف افکار و نابودی اصول اخلاقی حاکم بر جامعه از مدتها قبل آغاز گردیده است، همایش «زن و سینما» را با هدف:

- بررسی وضعیت و چگونگی حضور و نقش زن در سینما؛

- تبیین معیارهای مطلوب و ایجاد بستر مناسب جهت فعالیت سالم و سازنده زن در عرصه سینما

و اهداف تفصیلی:

1 ایجاد زمینه مساعد برای دست اندرکاران صنعت سینما (به ویژه فیلمنامه نویسان، کارگردانان و تهیه کنندگان) درخصوص آشنایی بیشتر با شأن و مقام زن از دیدگاه اسلام؛

2 بررسی مشکلات و موانع موجود درخصوص حضور زن در سینما و تعیین راهکارهای کاربردی برای رفع آن؛

3 تعیین معیارهای مناسب برای حضور شایسته زنان در سینما؛

4 کمک به مسئولان سینمایی کشور جهت تقویت جریان صحیح حضور زن در عرصه سینمای کشور؛

برگزار نمود. این همایش طی دو روز در تاریخ 26 و 27 دیماه سال 1378 در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار گردید. موضوعات اصلی همایش عبارت بودند از:

زن، سینما و شخصیت پردازی؛

زن، سینما و رسالت فرهنگی؛

زن، سینما و معیارهای حضور؛

زن، سینما و نیروی انسانی.

که ذیل گزارشی مختصر از برنامه های دو روز ارائه می گردد:

برنامه های دو روز همایش:

الف - نیم روز اول 26 دیماه

* مراسم افتتاحیه شامل:

- قرائت قرآن

- سرود جمهوری اسلامی ایران

- اعلام برنامه

- خیرمقدم و تبیین اهداف همایش توسط دبیر همایش

- سخنرانی توسط ریاست محترم شورای عالی هنر

- سخنرانی معاونت محترم سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

* ارائه برنامه توسط گروه «زن، سینما و رسالت فرهنگی» شامل:

- ارائه مقاله زن امروز، سینما و سینمای امروز

- نمایش فیلم «سیمای زن در سینمای ایران» (شماره 1)

- برگزاری میزگرد با حضور خانمها و آقایان: پوریامین، طائرپور، محمدعلی نجفی، رجبی فروتن، نوابی نژاد

ب - نیم روز دوم همایش 26 دی ماه:

* ارائه برنامه توسط گروه «زن، سینما و شخصیت پردازی» شامل:

- ارائه مقاله های «زن آرمانی»، «شخصیت پردازی سینمایی زن بر مبنای الگوهای اساطیری»، «شخصیت و نقشهای ارائه شده از زنان در فیلمهای سینمایی پس از انقلاب»

- نمایش فیلم «سیمای زن در سینمای ایران» (شماره 2)

- برگزاری میزگرد با حضور خانمها و آقایان: انسیه شاه حسینی، دکتر احمدی، جهانگیر الماسی، دکتر شاه حسینی

ج - نیم روز اول 27 دی ماه:

* ارائه برنامه توسط گروه «زن، سینما و معیارهای حضور» شامل:

- قرائت قرآن و اعلام برنامه

- ارائه مقاله های «زن، فرهنگ عفاف و سینما»، «راهبرد محتوایی دستور حجاب در سینما»، «بررسی نقش زن در سینمای دفاع مقدس»

- نمایش فیلم «سیمای زن در سینمای جنگ»

- برگزاری میزگرد با حضور خانمها و آقایان: قائم مقامی، زیبایی نژاد، خاکبازان و سجادپور

د - نیم روز دوم 27 دی ماه

* ارائه برنامه توسط گروه «زن، سینما و نیروی انسانی» شامل:

- ارائه مقالاتی با عناوین «آموزش سینما از واقعیت تا ایده آل»، «زنان، مراکز آموزش سینمایی و مخاطرات فرهنگی»

- نمایش فیلم «چه می توان کرد»

- برگزاری میزگرد با حضور خانمها و آقایان: شهبازی، کاسه ساز، حاج مشهدی، دهقانپور، اکبر نبوی

- جمع بندی و اختتامیه

در طول دو روز برگزاری همایش زن و سینما نمایشگاهی با موضوع زن و سینما شامل عکس، پوستر، فیلم در حاشیه همایش برگزار شد.

در این بخش از گزارش نظر خوانندگان محترم را به خلاصه ای از سخنرانیها، مباحث میزگردها و محتوای مقالات جلب می نمائیم.

الف - مراسم افتتاحیه

1- بیانات خانم محتشمی دبیر همایش

جلسه افتتاحیه همایش با خیرمقدم و تشکر از کلیه کسانی که به نحوی در پیشبرد امور علمی و اجرایی، همایش را یاری رسانیده بودند به همراه سخنان خانم محتشمی دبیر همایش آغاز گردید. ایشان ابتدا با ذکر جایگاه، نقش و اهمیت فرهنگ و ماهیت هنر سینما در جاودانه کردن فرهنگ و هنجارهای اخلاقی در جامعه، مطالبی را بیان نموده که برخی از آن به قرار ذیل است.

در یک نگاه اجمالی مهمترین کارکردهای مثبت سینما شامل، تقویت هویت فرهنگی، انتقال اندیشه های سازنده و رشد آگاهیهای عمومی، ارائه الگوهای مطلوب رفتاری،... است. از سوی دیگر سینما به جهت سمعی - بصری بودن و تأثیر گذاری بر ادراکات حسی و توانایی شگرف آن در تبیین و ارائه نقش و شخصیت مثبت یا منفی از طیفهای مختلف اجتماعی و ایجاد ارتباط عمیق با مخاطب حائز اهمیت است.

برخی سینما را تصویرگر واقعیات زندگی و هنرمند را واسطه ظهور این واقعیات می دانند، در همین راستا حضور زن در سینما به عنوان رکن رکین واقعیت اجتماعی مطرح می باشد، زیرا نحوه پردازش و ارائه الگوهای رفتاری زنان و زاویه نگرش نسبت به این موضوع، یکی از بهترین شاخصها در ارزیابی عملکرد فرهنگی در هر نظام محسوب می شود. با توجه به تأثیر و نفوذ سینما بر اذهان مخاطبین و امکان ترسیم چهره حقیقی و مطلوب از زن در عرصه های مختلف زندگی، شناخت هنرمندان از هویت فرهنگی زنان آن جامعه و آشنایی آنها با واقعیتها و نیز وقوف آنها از مبانی فکری هر نظام اجتماعی ضروری می نماید.

هرچند تاریخ سینما، هرگز نتوانسته نقش اساسی زنان را انکار نماید، لیکن در ارائه مطلوب شخصیت او به بیراهه رفته و با افراط و تفریطها، هویت اصیل او را به مسلخ برده است.

پیشینه سینما در ایران به دلیل ورود تقلیدی و غیر نقادانه این صنعت، چندان سفید نیست. سینمای قبل از انقلاب نیز، به معنی واقعی، سینمای ضد دین و سینمای ضد زن می باشد. به عبارت دیگر سینمای قبل از انقلاب، سینمایی در خدمت ترویج و اشاعه فساد با بهره گیری از جاذبه های جنسی زن و ظلم به شخصیت و هویت او بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی و احیای مجدد حیات اسلام، عزم عمومی جهت محو سنن و فرهنگ بیگانه از فضای فرهنگی کشور، ضرورت بازنگری و تحول در امور فرهنگی منجمله سینما را به عنوان تجلی فرهنگ یک جامعه مطرح نمود. انتظار عمومی مردم پس از چنین تحولاتی، خلق آثاری ماندگار در مورد حضور گسترده مردم در صحنه های انقلاب و زدودن بی مهری سینما در خصوص ارائه چهره ای از زن و نهایتا ارائه تصویری منطقی و صحیح از شخصیت متعالی انسان اعم از زن و مرد بود. علیرغم چنین توقعات و چشم انداز روشنی که برای سینما ترسیم شده بود، اکثر فیلمسازان با وقوع انقلاب، به دلیل عدم شناخت موقعیت جدید، فقدان تحلیل مناسب از شرایط و عدم شناخت زوایای وجودی شخصیت زن و گاه به دلیل ضعف آرمانها و ارزشهای ایدئولوژیک، شخصیت منفی از او به تصویر کشیده اند و به نظر می رسد این روند در شرایط کنونی با نوساناتی کماکان وجود دارد. ایشان در پایان آرزو کردند که این همایش بتواند گستره ای فراخ برای تعامل فرهنگی و فکری بین اندیشه ورزان فرهیخته و دست اندرکاران هنر و صنعت سینما را فراهم نماید.

2- خلاصه ای از سخنرانی آقای دکتر علی لاریجانی - رئیس محترم شورای عالی هنر

سخنران محترم افتتاحیه ضمن برشمردن وجوه اشتراک و افتراق حضور زن در عرصه سینما و تلویزیون، در پاسخ به چرایی انتخاب موضوع همایش توسط شورای فرهنگی اجتماعی زنان، اظهار داشتند: انتخاب بحث زن و سینما چه از بعد محتوایی و چه از بعد ساختاری حقیقتا امری ضروری و اولویت دار است. پرداختن به موضوعاتی نظیر پوشش، حجاب، حفظ ارزشهای انسانی،نحوه حضور زن در سینما مطابق با ضوابط دینی و شرعی و سنت و عرف جامعه و بررسی نقشهای ارائه شده از زنان در سینما و یا گرایش های کم و یا زیاد فمینیستی موجود در سینما، از جمله مطالبی می باشد که ضرورت طرح این بحث را از نظر ماهوی قابل تبیین می کند. از طرفی جوهره هنر سینما، زیبایی است و در هنر تصویری، حضور زن یکی از عناصر مهم زیبایی است که این زیبایی می تواند صرفا در سطح ظاهر باشد یا در لایه های باطنی و متعالی سوق پیدا کند، بنابراین موضوع زن چه برای سینمای دینی، چه برای سینمای غیردینی حتما موضوع درجه اول می باشد و خصوصیت ماهوی سینما و خصوصیت جسمی و روحی زنان هر دو با زیبایی ارتباط تنگاتنگی دارد و شاید به همین دلیل است که در عرصه سینمای امروز تا حد زیادی از زنان سوء استفاده می شود و این بحث فقط به جامعه ما، مربوط نمی شود. در سراسر جهان غالبا این نوع تأملات و بحث ها وجود دارد، مخصوصا در گرایش های فمینیستی به این موضوع زیاد پرداخته اند. ایشان در مورد اقتباسی فکر کردن و عمل کردن در عرصه سینما فرمودند: تقلید در کارهای سینمایی ما زیاد است، در کشورهای دیگر به خصوص در نگاههای دموکرات و لیبرال تا حدی مبانی نظری این بحث ها تبیین شده وتکلیف هنرمندان در این زمینه ها روشن است، ولی در کشور ما در دوره قبل از انقلاب، به دلیل وجود نظام استبدادی که مانع عقلانیت و استقلال بود، این موضوعات تبیین نگردید. لیکن بعد از انقلاب، فکر هادی جامعه تغییر کرد و جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی به عنوان مبنای فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی انتخاب گردید و باعث ظهور خلاقیت های نوینی در عرصه سینما شد. البته کاستی ها و نقایصی در این زمینه در سینما وجود دارد. علیرغم اینکه حجم کارهای مثبتی که انجام شده، بسیار زیاد است و حجم فعالیتی که در زمینه خلاقیت ها و فن آوریهای ذهنی هنرمندان انجام شده قابل قیاس با گذشته نیست، اما نکته مهم این است که خیلی از این امور که در عرصه عمل تحقق یافته، به مجموع اطلاعات و سوابق افراد وابسته می باشد، ولی زمینه های تئوریک آن مورد بررسی قرار نگرفته است، که این اِشکال در باب موسیقی نیز وجود دارد و این باعث می شود که ما در این نظام و عرصه ها صاحب مکتب نشویم. به همین دلیل در سینما، رمانها، فیلمها و تئاترهای غربیها، نقد جدی و یا یک تخریب جدی از سکولاریزم را نمی بینید، آنها نقد ندارند، مکتب دارند، در صورتی که ما هنوز مکتب فکری نداریم.

ایشان در ادامه به تأثیر هنر در تثبیت ارزشهای دینی و ملی در بعد فردی اجتماعی و فرمودند: ذاتا هنر به گفته «نیچه» بر اراده اجتماعی تأثیر می گذارد و افراد را به فعل و کنش متمایل می کند و عرصه هنر جز ادراکات مفهومی نیست. بنابراین نظامهای حکومتی باید با توجه به تعریفهای خاص هر حکومت، نوعی از این ارزشها را برگزیده و آن را در عرصه های هنری دنبال کنند، تا جامعه هنری از طریق قانون و باید و نباید و تعامل و همگرایی فکری به سمت این ارزشها متمایل شود و خود را به آن ایده آلهایی که جامعه پذیرفته، نزدیک کنند... و این عام و فراگیر است و شرق و غرب ندارد. شاید ملاک ها متفاوت باشد. (از نمونه های قابل ذکر، مخالفت با استاد دانشگاه به نام «هربرت مارکوزه» است که اندیشه سکولار غرب را قبول نداشت، و یا اخراج دختران محجبه از مدارس فرانسه،... بنابراین در عرصه هنر آنچه که ترویج می کنند، کاملاً با ارزشهای پذیرفته شده نظام آنها سنخیت دارد، حتی اگر برخی از متفکرین غرب نسبت به سینمای امروز آنجا معترض باشند، نظیر پوپر.

دکتر لاریجانی در فراز دیگری از بیاناتشان در مورد دیدگاه اسلام و تعریف اسلام از انسان اظهار داشت: انسان مطابق این اندیشه، نمی تواند راه کمال را با حد بالایی از لذایذ طی نماید و طبق نظر حکما و فلاسفه هر چه انسان به عرصه تکثر بیرونی بیشتر توجه کند، به عرصه درون کمتر می پردازد و اقبالِ به بیرون، انصراف از درون است و این بحث در بین متفکرین غرب هم مطرح است.

در واقع محدوده ارتباط با چشم و بهره گیری از زیباییهای بیرون، حد محارم بوده ولایتناهی نیست و این حریم در غرب وجود ندارد. در مکتب دموکراسی لیبرال، انسان حریمی ندارد می تواند هر حرفی بزند، محرم و نامحرم ندارد، اینها دو مکتب و دو نگاه متفاوت است. هر کدام با یک نوع نگرش یکی را انتخاب کرده اند، ولی هر کدام تبعاتی دارد.

بخش دیگری از سخنان ایشان به این مسأله اختصاص یافت که زن از نظر خصوصیات در عالم تکوین دارای ویژگیهایی می باشد که یا در مردان کمتر وجود دارد و یا منحصر بفرد او می باشد و آن استعداد کمالجویی معنوی زن به دلیل بهره مندی بیشتر او از احساس و تخیل می باشد، لذا زنان بهتر می توانند در این عرصه قدم بردارند و سریعتر سیر کنند، البته این امر در ساحت سینما هم از نظر تربیت نیروی هنرمند و هم از نظر خصوصیت زنانه، کمتر مورد توجه بوده است، بنابراین جهت درکِ نسبت زن با سینما باید ماهیت زن و ویژگیهای او را خوب بشناسیم تا بتوانیم پیوند زن و سینما را به طور معقول تبیین کنیم.... چرا در آثار هنری به جای اینکه استعدادهای مثبت زنان را متجلی کنیم، وضع نادرستی از زن را ترسیم می کنیم، مثلاً در اکثر فیلمها و سریالها زنان در نقش مادر به حدود 67% نقش مثبت دارند، اما در نقش زن و همسر نقش آنها اغلب منفی می باشد. جالب است که برخی از کسانی که مدعی توجه به حقوق زنان هستند، در ساخت فیلمها و انتخاب سوژه ها اغلب به دام این فکر افتاده اند، یعنی خودشان با دست خودشان نقش درجه دوم و تحقیرآمیز به زن می دهند، در حالی که در سنت فعلی ما برعکس است و زن منظم کننده و تربیت کننده خانواده است. چرا این موضوعات را کوچک می پنداریم؟! چرا برای خانواده ارزش کمی قائلیم، این کار می تواند به یک رکن مهمی از جامعه لطمه بزند.

آقای لاریجانی در نکته پایانی سخنان خود با بیان مطلبی از حکما که «فاقد شی نمی تواند معطی شی باشد» فرمودند: اگر ما معتقد هستیم که هنرمند اثر هنری خود را با همه هستی خود به وجود می آورد، اگر در هستی آن آراستگی وجود نداشته باشد، در اثرش نیز متجلی نخواهد بود و آن اثر تصنعی می شود.

ایشان سخنانشان را با این شعر خاتمه دادند.

عشق می ورزم و امید که این فن شریف

چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود

3- تلخیصی از سخنرانی آقای سیف اللّه داد - معاونت امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در افتتاحیه

معاونت محترم سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جناب آقای داد در خصوص مسایل سینمایی کشور اظهار داشتند: با وجود نگرانی های طبیعی هر جامعه در حال تحول، به دلیل وجود افراد علاقمند به ارزشهای اجتماعی، سینمای ایران در یکسال گذشته با استقبال چشمگیری مواجه شده است، اما در برخی مقالات مطبوعات، سینمای کنونی به زیر پاگذاردن اصول و ارزشهای اسلامی جهت رسیدن به رونق اقتصادی متهم شده است. ایشان با ذکر شواهدی، تحولات مثبت یا منفی سینما را برشمردند و درونمایه های فیلمهای سینمایی را در سال های 75، 76 و 77 با سالهای قبل از آن مقایسه نمودند و به تشابه برخی از این درونمایه ها تأکید کردند و گفتند که در حقیقت سینمای کنونی با سینمای آرمانی مورد نظر فاصله بسیاری دارد، زیرا ارزشها و آرمانها، بسیار والا و متعالی است و رسیدن به مقصد تلاش بسیاری را می طلبد. مسیری که سینمای ایران طی کرده، یک مسیر پیوسته و آهسته بوده و مسیر تندی نیست. البته در کشور ما همیشه سعی می شود که عقب ماندگیها سریعا جبران شود. انسان به جهت خصلت حریص بودنش، می خواهد سریع به نتیجه برسد. اینکه می بینید وارد دهه سوم انقلاب شده، است ولی مشکلات حل نشده است، احتمال دارد تصمیم اشتباهی هم بگیرد.

دغدغه ما پیدا کردن مسیری است که فاصله رسیدن به سینمای مطلوب اسلامی را کوتاه کند و امیدوارم که به گونه ای وانمود نشود که هنرمندان ما کم کاری کرده اند.

ب - میزگردها

1- میزگرد «زن، سینما و رسالت فرهنگی»

محورهایی که برای این سرفصل توسط کمیته علمی همایش پیش بینی شده بود، عبارت بودند از:

1 ارایه الگوهای موفق فرهنگی و اجتماعی از زنان در عرصه های مختلف زندگی توسط سینما؛

2 زن، فرهنگ عفاف و سینما؛

3 نقش سینما در گسترش فرهنگ پاسداری و حفظ کیان خانواده؛

4 تأثیر سینما بر مخاطبین زن در ابعاد فرهنگی و اجتماعی؛

5 آسیب تربیتی و فرهنگی در فیلم های سینمایی؛

6 رویکرد اساطیری به مقوله زن در عرصه سینما؛

7 زن، سینما و خشونت؛

8 زن، سینما و فمینیسم؛

اعضای این میز گرد علیرغم وجود نقطه نظرات متفاوت در موضوعات دیگر، در خصوص اهمیت برگزاری چنین همایشی نقطه نظر مشترک داشته و آنرا مثبت ارزیابی می کردند.

شرکت کنندگان محترم در میزگرد، بر حسب موضوع مطرح شده نظرات علمی، تحقیقی خود را همراه با نقد برخی دیدگاهها و سلیقه ها در فضایی صمیمی طرح نمودند که جمع بندی آنها به شرح ذیل است:

1 کنکاش و بررسی در موضوع وضعیت زن و سینما، نیازمند نگرش صحیح هنرمندان و نیز انجام تحقیقات عمیق و گسترده در حوزه علوم جامعه شناسی و روانشناسی می باشد. همین امر ضرورت بهره مندی فیلمنامه نویسان و کارگردانان را از راهیافتهای تحقیقاتی اساتید تعلیم و تربیت و حوزه فرهنگ و نیز اهمیت آشنایی آنها با مسایل حقوقی زنان را مورد تأکید قرار می دهد.

2 از دیگر خصوصیات ویژه و منحصر بفرد سینما به عنوان هنر سمعی بصری که از جاذبه های تصویری بهره می گیرد، انتقال ارزشها و هنجارهای فرهنگی است. این مسئله اهمیت این هنر را در پاسداشت سنت و فرهنگ ملی - دینی به خوبی اثبات می نماید.

3 از سوی دیگر نگرش سینماگران به جایگاه زن در جامعه و نیز بینش آنها نسبت به جایگاه و منزلت زن در دین اسلام، به طرح مناسب حضور زن در سینما یاری می رساند.

4- این همایش ضمن طرح انتقاد منصفانه از نحوه و کیفیت حضور زن در سینما، این حق را برای تمام آحاد جامعه علی الخصوص زنان قایل است تا در این مورد اظهار نظر نمایند و ضمن اغتنام از چنین فرصتی که امکان و مجال ارزیابی کارشناسانه حضور شایسته زن در سینما را فراهم می کند، بر پرهیز از شائبه های سیاسی و دغدغه های جناحی جهت اصلاح امور و ترسیم چهره مطلوبی از زن در سینما تأکید می نماید.

5 علیرغم تصور برخی از افراد در خصوص مسئولیت و وظیفه سینما در انعکاس واقعیات جامعه، با توجه به تأثیر سینما بر مخاطبین، این سؤال به ذهن خطور می کند که آیا تمام کاستی ها و نقصها را باید در قالب فیلم به تصویر کشید؟! تأثیرات فرهنگی، اجتماعی انتخاب این سوژه ها بر شخصیت پردازی و ارائه الگوهای رفتاری زنان چیست؟.... این در حالی است که تأثیر اجتماعی سینما بر اراده عمومی و امکان بروز آسیبهای فرهنگی و تربیتی، ضرورت نظارتهای فرهنگی - اجتماعی و تحقیقات متناسب با آن را دو چندان می سازد.

6 هر چند سینما در طی بیست ساله بعد از انقلاب رشد کمّی و کیفی داشته است، اما این رشد در مقایسه با رشد حضور زنان در سایر عرصه ها، رشد چندان محسوسی نداشته است و نیازمند تلاش بیشتری می باشد.

2- میزگرد «زن، سینما و شخصیت پردازی»

این میزگرد با حضور خانمها و آقایان: انسیه شاه حسینی، دکتر احمدی، دکتر شاه حسینی و جهانگیر الماسی تشکیل گردید. در این میزگرد ضمن بررسی و پیگیری چند محور عمده در خصوص شخصیت پردازی زنان، مباحث زیر بطور اجمال مطرح گردید:

هرچند سینما در منظر برخی افراد باید منعکس کننده واقعیات جامعه از جمله نابسامانیها یا کاستی ها و زشتیها باشد، لیکن این سؤال به ذهن خطور می کند، که چرا زن هماره محمل نمایش این زشتی ها بوده است!!

متأسفانه تاکنون در خصوص ارائه شخصیت و چهره زن، افراط و تفریطهایی صورت گرفته، به طوریکه این مسئله از جمله آفات عمده سینما بوده و آسیبهای جبران ناپذیری را در پی داشته است. به همین دلیل، ضروری است اصحاب هنر و سینما به فرهنگ و پیشینه فرهنگی این جامعه و خرده فرهنگها، عرف معمول جامعه و فرهنگ سنتی و دینی، توجه نمایند و از پرداختن به سوژه ها و موضوعاتی که بی پروا و بی ملاحظه در تقابل با انتظارات فرهنگی مردم ساخته و پرداخته می شود، پرهیز نمایند.

از جمله راهکارهای عملی جهت ارائه شخصیت صحیح از زن، تعریف جامع و صحیح از شعار و شخصیت پردازی شعاری مناسب می باشد تا از پردازش شخصیتهای کلیشه ای و بی منطق در عرصه سینما اجتناب شود.

از آنجا که قیاس اکثریت افراد جامعه بر حسب ظاهر انجام می شود، ضروری است شخصیتهای ارائه شده از زنان زشت و مشمئز کننده یا بی پروا و دلبرانه نباشد، تا شخصیت معتدلی از زن ارائه گردد.

جهت پرهیز از سلیقه مداری و برداشتهای فردی باید هر یک از مفاهیم، از جمله «سوء استفاده ابزاری از زنان» تعریف دقیق و کاملی شود.

نقش اساطیر در شخصیت پردازی زنان در سینما هنوز ناشناخته بوده و ضروری است فیلمسازان و نویسندگان با رویکردی صحیح به اساطیر ارزشی، ملی و بومی خود، شخصیتهای عمیق و متنوع تری از زنان ارائه دهند.

3- میزگرد «زن، سینما و معیارهای حضور»

میزگرد گروه «زن ، سینما و معیارهای حضور» با تعدادی از اساتید و علمای آشنا به مقوله زن و سینما از جمله آقایان قائم مقامی، سجادپور، نوری زاد، زیبایی نژاد و خاکبازان تشکیل گردید. اهم موضوعاتی که در این میزگرد مطرح شد به طور اجمال به قرار ذیل است:

زن مظهر زیبایی الهی است که هنگام تعیّن، مقیداتی بر او واقع می شود، البته هر تعیّنی این تقیدها را ایجاد می کند و در عرصه سینما نیز معیار حضور، در واقع تعیین همین تقیدها و حد و مرزها می باشد.

از سوی دیگر هر چقدر که یک عالَم، کثرت بیشتری داشته باشد، تقید آن بیشتر است، یعنی قیودات به نسبتی که به کمال نزدیک می شویم بیشتر خواهد بود و چون عرصه هنر، عالَم کثرتها می باشد، تعیّن ها و تقیدهای آن زیاد است. تعیین محدودیتها و حد و مرزها در عالم سینما با هدف ممانعت از خدشه دار شدن ذات و گوهر زن صورت می پذیرد.

از سوی دیگر همانگونه که در عالم واقع رعایت حجاب و عفاف ضروری است در اجتماع نیز رعایت این اصل الزامی بوده و همین موضوع در عرصه سینما نیز تسرّی خواهد یافت.

عمده ترین پیش فرضهای بحث معیارهای حضور زن در سینما به قرار ذیل است:

- دین فقط بعد فردی و خصوصی نداشته و برای زندگی اجتماعی انسانها دستور العمل دارد.

- محدوده دخالت فقه و دین در جایی است که بحث ارزشها و هدایت در میان باشد.

- لزوم پذیرش مرزها و تفاوتهای جنسیتی میان زن و مرد، که این تفاوتها از نظام خلقت ناشی شده است.

- پذیرش اهمیت سینما به عنوان یک ابزار و وسیله فرهنگساز و اینکه ظواهر، رنگها، اَشکال.... همه در فرهنگ سازی و تشکیل ارزشها مؤثر است.

- عدم پذیرش آزادی مطلق به مفهوم لیبرالیستی که هر نوع تقلید و محدودیتی را رد می کند، حتی اگر این تقیدات کمال بخش باشد.

- لزوم اعتقاد به اینکه فقه دارای متدولوژی جهت حفظ ظاهر و باطن افراد است و فلسفه معیارهای حضور و فلسفه حلال و حرامها همین نکته است.

از دیگر معیارهای حضور، معیار در مورد نیروی انسانی است که این نیرو یا در صحنه و یا در پشت صحنه، فعال است که در این زمینه این مسایل مطرح می شود:

- تعیین معیار در موضوعات و محتوا؛

- تعیین معیار، جهت سنجش قابلیت طرح موضوعات خاص زنان در رسانه های عمومی؛

- تعیین معیار جهت هماهنگی میان نقش و متن؛

- سنجش قابلیت طرح برخی مسایل با توجه به سیاستگذاریهای کلان کشوری مانند حفظ ارکان خانواده و طرح موضوع اختلافات خانوادگی؛

- تعیین محدوده تصاویر کلوزآپ و اکستریم از چهره زنان؛

-تعیین ضابطه هایی جهت سنجش صلاحیت افراد تعیین کننده معیارهای حضور؛

از یک منظر معیارهای حضور دو گونه هستند: معیارهای ثابت که تحت تغییر شرایط اجتماعی عوض نمی شود و قابل اغماض نیست، مانند مسئله حجاب؛ معیارهای متغیر مانند سطح فیلمنامه نویسی؛ برای مثال در موضوعاتی مانند طرح چهره های ائمه، چنانچه فردی از نظر بازیگری ضعیف باشد، چگونه می تواند ایفاگر نقش ائمه باشد و در مورد ستاره سازی وقتی زندگی خصوصی فرد دارای مشکل است؛ چگونه ستاره سازی کنیم؟!

چهره ارائه شده از ائمه و معصومین زشت یا زیبا باشد؟ پیامدهای متفرقه دیگر چیست؟

با وجود امکانات محدود آیا ساخت و تهیه فیلم های تاریخی در مورد ائمه از مسیر تاریخی و حقیقی خود دور نمی شود؟!

4- میزگرد «زن، سینما و نیروی انسانی»

میزگرد «زن، سینما و نیروی انسانی» با حضور خانمها و آقایان: الهه شهبازی، کاسه ساز، دهقانپور و اکبر نبوی تشکیل گردید. مهمترین نکاتی که در این میزگرد مطرح شده به قرار ذیل است:

از جمله دلایل استقبال افراد جهت فعالیت در امور سینمایی وجود تب و موج سینما در جامعه می باشد، در حالیکه علاقه و استعداد افراد در سطح خیلی اندک، علت توجه و اقبال عمومی بوده است.

با وجود اینکه حضور کمّی و کیفی زنان در سینما و شاخه های مختلف سینمایی نسبت به قبل از انقلاب زیاد شده است، لیکن به نظر می رسد در برخی از حرفه ها حضور زنان کمرنگ تر می باشد، به طور مثال زنان در حرفه تهیه کنندگی و یا صدابرداری حضور کمتری دارند، علت عمده آن نیز سختی حرفه سینما است، مضافا اینکه حرفه تهیه کنندگی نیز در میان تمام رشته های سینمایی مشکل تر می باشد، زیرا در برخی شرایط لازم است 3 الی 6 ماه دور از خانه و خانواده بود در حالیکه زنان می توانند در حرفه فیلمنامه نویسی عنایت بیشتری نمایند، زیرا مشکلات این حرفه کمتر می باشد.

از جمله مسایل دیگر ورودی و خروجی سینمای دولتی و غیر دولتی ما است، مباحث عمده این بخش شرایط پذیرش و آموزش دانشجویان می باشد.

اینکه چه مواد و کتب درسی به آنها آموزش داده می شود؟ آیا دروس حالت کاربردی دارد؟ آیا مدیریت سالم اعمال می شود؟ چقدر از مباحث کاربردی است؟....

هر چند دانشجویان در رشته های سینمایی کارشناسی و کارشناس ارشد پذیرفته می شوند، اما نگرش عمومی این است که این افراد حتما به حرفه کارگردانی بپردازند، در حالیکه متخصصین این رشته باید در سایر رشته های هنر سینمایی هم متبحر شوند، از جمله دلایل عدم وجود فارغ التحصیلان کارآمد، مدیریت نامناسب و اعمال سلیقه و نداشتن اساتید مجرب، انتخاب و گزینش دانشجو به شیوه نامناسب مانند کنکور و تست که خلاقیت او را نمی سنجد و عدم امکان به تجربه در آوردن مباحث تئوری و نظری،.....

در مجموع در شرایط کنونی نیز بسیاری از خانواده ها، دختران خود را از حضور در عرصه سینما باز می دارند، زیرا هم از نظر مالی و هم از نظر وقت و عمر هزینه می شود لیکن آینده روشن در انتظار آنها نیست. از سوی دیگر مدیریت نیز نظر مثبتی در مورد حضور زنان در عرصه سینما ندارد و امید است که با عنایت مسئولین مشکلات حل شود.

لازم به ذکر است بسیاری از سؤالات محورهای مورد بحث در میزگرد و سؤالات واصله توسط جمعیت کثیر حاضر در تالار به علت ضیق وقت، نیمه تمام باقی ماند. امیدواریم بتوانیم در آینده ای نزدیک با تشکیل میزگردهای مشابه به سؤالات و موضوعات مطروحه پاسخ داده شود.

ج - خلاصه مقالات

1- «زن آرمانی»

از قرن هجدهم میلادی به این سو سخنان زیادی در خصوص حقوق فردی و اجتماعی زنان به میان آمده و در عرصه های تئوری و عملی تلاشهایی برای احقاق حقوق آنها انجام گرفته است که برخی از آنها در شرف برآورده شدن است و برخی دیگر به دلایل اخلاقی با مقاومت روبرو شده است.

با نگاهی به شخصیت زنان، نوعی از آنان را می بینیم که خود را درگیر تحقق تساوی نمی کنند بلکه برای تحقق تمایز و ویژگی تلاش می کنند و در همین نقطه از خط سیر، نسل جدید را با مسئله ایی که می توان آن را نمادین خواند، یعنی تفاوت جنسی، روبرو می بینیم. در سالهای اخیر افزایش زنانی را که نه تنها مادر بودن خود را موافق زندگی حرفه ای تا تعهد فمینیستی شان تلقی می کنند، بلکه آن را امری ضروری برای کشف خود می انگارد، به چشم می خورد. دسته ای دیگر از زنان، تمام ارضاء خود، بلکه بخش اعظمی از آن را مرهون به دنیا آوردن فرزند یعنی عشق به دیگری می انگارند. دسته ای دیگر درحد یک زاینده باقی نمانده و «آفریننده - مربی» است و بار آورنده موجودی و نسلی که به شکل پویا یا منفعل ادامه حیات دهد.

دسته دیگر زنانی که هوشمندانه با درک موقعیت زمان و مکان و نیاز جامعه یا پیرامون خود، از نیروی نهفته در وجود خود استفاده می کند که من آن را «زن آرمانی» می خوانم.

برخی از زنان، آگاه از این نیرو و هراسناک از به کار بردن آن و برخی بی خبر از این منبع نیرو، مشاهده می گردد که هر دو سرشتی منفعل دارند.

این نیرو زن را در طول سفر زندگی همراهی می کند و اگر با استفاده از آن به معنای زندگی پی ببرد به معرفت و دانایی دست یافته و در برابر دشواریها، انتخابها را ارزیابی کرده و در تصمیم، هماهنگ با ارزشهاو احساساتش عمل می کند، که همان زن آرمانی خواهد شد و آن نیز مستلزم جدی گرفتن انتخابهای اوست که به شخصیت او شکل بخشیده و کمال و یگانگی وجوه شخصیتی او را فراهم می آورد زیرا نحوه واکنش و نیز نوع عملکرد او عواملی هستند که موجب دگرگونی و تحول می شوند.

اگر زنی در برابر ناملایمات، درد و اندوه و تلخکامیها، ناامید و تسلیم نگردد، آرمانی خواهد ماند و طرز تلقی او امید و نجات و رهایی حقیقی که هر زن آرمانی آن را باور دارد، خواهد بود.

در ایران با نگاه کلی به ادبیات داستانی و نمایشی، زن آرمانی با ویژگیهای گفته شده را کمتر می توان یافت.

اما زن در سینمای ایران پس از دورانی نه چندان طولانی در حاشیه بودن، فیلمسازان را دل مشغول طرح مسائل آنان کرده که گویی مانند موجی صدف و خزف را به ساحل می آورد که در بین آنها صدفها با بروز خلاقیتها و اندیشه ها در هر مقطعی، زن را آرمانی تجسم می کند، به شکلی که باید باشد یا می تواند باشد.

شیرین بزرگمهر

2- «شخصیت پردازی سینمایی بر مبنای الگوهای اساطیری»

اساطیر هر قوم، تاریخ نمادین آن قوم اند. «تاریخ»، نه به آن گونه که بود، بلکه به آن گونه که باید می بود، یا لااقل «ضمیر ناخودآگاه جمعی» آن قوم، تاریخ را آنچنان می پسندید. اساطیر؛ روایات نمادین بشری از: نظام آفرینش، جایگاه انسان در نظام هستی و آغاز و فرجام جهان اند. از این رو خاستگاه دینی دارند و ماهیت نمادین آنها نیز به ساحت دین نَسَب می بَرَد. بی سبب نیست که در صدر اسلام، گروهی از سر جهل یا عناد، کتاب خدا را «اَساطیرُ الاَْوَّلین» خوانده اند. زیرا شباهت برخی حکایات قرآنی با الگوهای روایی اساطیری آن همه است که چنین قیاس خطرناکی را ممکن می سازد. غافل از آنکه «دین» اسطوره نیست، بلکه این ابرهای اساطیراَند که از اقیانوس دین برمی خیزند و بر کویر تشنه فطرت آدمیان می بارند. در این بارش اَزَلی و اَبَدی زمینهای شوره زار (به شهادت قرآن) جز خس و خاشاک نمی رویانند و زمین های مستعد و پاک پذیرای رویش انواع گیاهان سودمند می شوند و این گونه است که شجره طیّبه توحید در ضمیر ناخودآگاهِ آدمیان جان می گیرد. ولی در این میان، هنوز هم گروهی بر این باوراَند که دین فرزند اساطیر است؛ چونان اقیانوسی که از بارش ابر پدید آید! و این گونه است که پس از چهارده قرن قصه جهل و عناد آدمی از نو تکرار می شود. صرف نظر از رابطه دین با اسطوره؛ اساطیر هر قوم آیینه: باورها، ترس ها، آرزوها و ارزشهای مورد قبول آن قوم اَند و همین امر بررسی علمی و کارشناسانه اساطیر را در دنیای مدرن امروز به امری ضروری بدل ساخته است. امروزه «میتولوژی»، علم شناخته شده ای است که در بسیاری از دانشگاههای معتبر جهان تدریس می شود و ردپای آن را در سایر رشته ها از جمله: تاریخ، ادبیات، ادیان، روانشناسی، هنر (و به تبع آن: سینما) می توان سراغ گرفت.

در این عرصه، سینما نیز به عنوان هنر قرن بیستم، مورد تحلیل و پژوهش میتولوژیست ها قرار گرفت. این مقاله نیز سَرِ آن دارد تا نقش الگوهای اساطیری را بر شخصیت پردازی زنان در سینمای ایران و جهان، به اجمال مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. از آنجا که هنر بعد از رنسانس مغرب زمین عمدتا ریشه در اساطیر یونان و روم باستان دارد؛ در این مقاله الگوهای شخصیت پردازی زنانه عمدتا از اسطوره های یونانی و رومی اخذ گردیده و به فراخور حال از اساطیر سایر ملل نیز شواهدی ذکر شده اند. این نه از آن جهت است که نگارنده به اساطیر مشرق زمین (و از آن جمله: اسطوره های ایرانی) التفاتی نداشته، بلکه باید علت این رویکرد را عدم اشراف اکثرِ فیلمسازان ایرانی به اساطیر ملی خویش دانست و این که چه اندک اند کسانی که با عنایت به اساطیر ملی و ایرانی فیلم می سازند. ناگزیر مابقی این جماعت با تقلید کورکورانه از سینمای مغرب زمین در واقع همان الگوهای اسطوره ای مأخوذ از یونان و روم باستان را تکرار می کنند. جهت اثبات این مدعا، مقاله حاضر، بسیاری از کلیشه های شخصیتی زنان در سینمای معاصر را بر مبنای الگوهای اساطیری یونان و روم به تفسیر می نشیند و در پایان نظری هم به مقوله اسطوره و دین دارد.

امید که این تلاش ناچیز فتح بابی بر پژوهش های وزین آینده و رجعت فیلمسازان این مرز و بوم به ارزشهای اساطیر ملی خویش باشد.

دکتر مجید شاه حسینی

3- «شخصیت و نقشهای ارائه شده اززنان در فیلمهای سینمایی پس از انقلاب اسلامی»

این مقاله نگاهی بر بازنمایی زنان در سینمای کنونی دارد. ارائه آمار از نحوه حضور زنان در پرسوناژهای متفاوت ما، را به نقشهای موجود و نحوه بازنمایی آن در سینما رهنمون می کند، چنانکه با نگاهی دقیق می توان خط سیر روند فوق را بررسی نمود. عدم تنوع کیفی در مشاغل زنان و رکود بازنمایی کمّی مشاغل زنان در سینما دو شاخصه مهم نحوه حضور می باشد. بر اساس آمار بدست آمده طی سالهایی خاص، زنان در مشاغل اجتماعی دچار افت کمّی شده که بازنمایی آن در سینما تأثیر متقابل سینما و جامعه بر یکدیگر را نشان می دهد. مقاله فوق در صدد است تا این فرضیه را به اثبات رساند.

هلن همتی

4- «زن، فرهنگ، عفاف و سینما»

به همان علت که در سینمای غرب، زن همپای مرد، نقش اساسی و محوری دارد، در سینمای مشرق زمین، مرد، این عرصه را با حضور همه جانبه اش پر کرده است و تقریبا مفرّی برای حضور زن قائل شده است که آن حضور، و این پرده نشینی، هر دو با شاکله های اجتماعی این دو فرهنگ مرتبط است و اصرار بر کمرنگ شدن نقش زن در سینمای غرب، به همان اندازه از منطق بی بهره است که اصرار بر حضور همه جانبه زن در سینمای مشرق زمین؛ اما اینکه چگونه می شود زن را در سینمای فعلی کشور، در جایگاهی درست و رفیع مشاهده کرد، قبل از پاسخ به این سؤال باید به سؤالاتی مانند اینکه:

- زن کیست؟

- قرار است در کنار مرد، چه کند؟

- با زن، چه گوهری همراه است که تمام مردان از آن بی بهره اند؟

- آیا با به هم ریختن حریم ها می شود اوضاع زندگی بشر را به شایستگی تنظم کرد؟

و بسیاری از این قبیل، پاسخ گفت: که می تواند از سر تأمل و یا با شتاب و تندی باشد؛ که اگر از سر تأمل و صبوری و فراتر از تمایلات جسمی، به ذات زن توجه کنیم، شأن او را بسیار مطلوب و آسمانی می یابیم؛ چرا که اگر تمام توان و نیرو را خود به کار بریم، یک ثانیه و حتی کمتر، نمی توانیم به «شأن مادری» زن نزدیک شویم.

اما اینکه ما انتظارمان از زن در سینما چیست؟ و آیا لازم است به خلوت زن و مرد در زندگی که لحظاتی از آن مطلقا متعلق به خود آنهاست وارد شویم؟ و یا در سینما و هر هنر دیگر، می شود زن را همپای مرد دید و به ظلم روا شده به زن پرداخت و بر تارک بلندترین قلل انسانی نشاند و حق غصب شده او را مطالبه کرد؟

در شرایطی که هیچ کس حاضر نخواهد بود، چشم هزاران نفر را به خلوت خود و همسرش راه دهد، پس چگونه اصرار بر حضور دوربین در خلوت زن ومرد وجود دارد؟

تمام کسانی که برای غربت زن در سینمای ایران آه می کشند، «چه زن و چه مرد» کانون خانواده خود را از نگاه غیر و مزاحم امنیت بخشیده اند. چرا که این سکونت، مرهون آرامشی است که دیوارها و حفاظها پدید آورده اند. پسند مخاطب، همه توانمندیها و سرمایه ها را به استخدام خود در می آورد، در ایران این پسند، زخمی است، تربیت نایافته است و هر کس به نام اثر هنری بر این تربیت مغشوش لطمه وارد آورده است. یک سینماگر ایرانی باید بداند، با جامعه ای روبروست که برای زن، حریمی قائل است.

اگر چهره زن زیبا نباشد و یا پوشیده باشد ولو اینکه صاحب کوهی از معرفت باشد، ورشکستگی این فیلم، حتمی است. چون مذاق شما تماشاگر سینما در ایران و جهان مذاقی نامبارک است.

سینما یک ضرورت عصر حاضر است، لاجرم حضور زن در سینما یک ضرورت است، منتها همه ما، چه اهالی سینما و چه منتقدین، و چه تماشاگران، باید به گونه ای با استعدادهای زنان هنرمند در این عرصه مواجه شویم، که چند صباحی بعد، آنگاه که به پشت سر می نگریم، از جفای صورت گرفته به زن، احساس شرم نکنیم.

فیلمسازان معتقدند برای ورود به حیطه باور مخاطب خود، باید همه اجزای صحنه و حوادث را با واقعیتها منطبق کنند.

سؤال اینکه آیا سینمای ما باید مانند سینمای سایر کشورها باشد؟ یا آنها از فرهنگ ما تأثیر بگیرند؟ آیا باید برای سینما مرز جغرافیایی و فرهنگی بدور از باید و نبایدها قائل شد؟ یا خیر!؟

قابل انکار نیست که عمده فیلمسازان ما، مرعوب سینمای غرب بوده و لاجرم در این ارعاب، آنچه تحقیر می شود، سینمای ایران است نه پوشیدگی زنان هنرمند.

فیلمساز فهیم می تواند با هنرمندی از محدودیتهای حائل بر نمایش برهنگی زنان و مردان، عبور کند و درخشندگی اثر خود را در مراتب و جلوه های دیگر بجوید، همین تفاوتها باعث غنا و شرافت آثار سینمای ایران می شود، شرافتی که سالها است در سینمای غرب به فراموشی سپرده شده است.

محمد نوری زاد

5- «راهبرد محتوایی دستور حجاب در سینما»

بحث ما در این مقال پیرامون راهبرد موضوعی و محتوایی دستور حجاب در سینما خواهد بود و از آنجا که محتوای حجاب، ضرورت پوشیده داشتن زیبائیها و جذابیتهای زنان از انظار عمومی است و از سوی دیگر ممکن است این گونه به نظر رسد که ارائه این زیباییها از جمله پایه های محوری و ذاتی سینماست! بنابراین ناگزیریم پیرامون چگونگی جمع میان دو نظر و دیدگاه متضاد و معارض با یکدیگر بحث نمائیم.

برای رسیدن به جمع میان این دو نظر متضاد، در صورت باطل نبودن ذات و ماهیت سینما یا باید به عدم رکنیت و موضوعیت استفاده از زیباییهای زنانه در سینما معتقد باشیم و یا با توجیهی غیرمنطقی و مبتنی بر سهل انگاری منفعلانه، از این دستور و ضرورت اسلامی صرف نظر نمائیم. در مورد راه حل نخست باید گفت نه تنها از دیدگاه اسلام و تعبد بلکه از منظر نفسِ مدرنیته و تعقل نیز براحتی می توان اثبات نمود که اگر قرار است سینما از خود شأن و شخصیت مستقل داشته و ابزار اغراض مادون خود قرار نگیرد، نمی تواند ارائه زیباییهای زنانه و یا سکس را نه تنها جزء ماهیت خود بلکه حتی به عنوان مقوله ای عارض بر ماهیت خود نیز تلقی نماید. سینما به منظور دفاع از کیان خود دائما باید در جهت زدودن عوارض مغایر با جدی شدن خود تلاش نماید. حال اگر فرض کنیم که ارائه زیباییهای زنانه نه تنها با شأن واقع نمایی و حقیقت گرایی سینما مغایر است بلکه اساسا لازمه این شأن است، در این حال و با توجه به مغایر بودن ظاهری این امر با دستور اسلام، یا باید به اندیشه فردی و قلبی بودن دین و جدایی دین از دنیا و سیاست، قائل شویم و یا آنکه در استنباط خود از اسلام و دستورات آن و از جمله دستور حجاب تجدید نظر کنیم. در این مورد مطالبی گفته شده که ما برای رسیدن به نظر حق، هر کدام را مورد بررسی قرار می دهیم. نخستین مطلبی که در مورد رفع تعارض میان دستور اسلامی حجاب و ضرورت ارائه سیمایی بازتر از زنان در سینما بیان شده، موضوع، وجود تفاوت میان دو عرصه واقعیت عینی و واقعیت خیالی و در نتیجه عدم تسری احکام واقعیت عینی به واقعیت خیالی است.

مبنای این نظر، که درصدد یافتن راهی برای کشف حجاب در سینماست، از چند جهت مخدوش است: نخست از این جهت که سینما فی الواقع سراسر عالم خیال نیست و باید توجه داشت که به منظور رسیدن به این منظر خیالی باید یک سری فعل و انفعالهای واقعی و رفتارهای اجتماعی در متن عالم واقع اتفاق بیافتد و تصور عدم تلازم کشف حجاب در فیلم با کشف حجاب در عالم واقع دو عمل ناممکن است. نکته دیگری که به منظور گشودن راهی جهت استفاده از زیباییهای زنانه در سینما گفته شده، موضوع ضرورت سهل گیری در اجرای برخی از احکام الهی در زمانه ما و تا پیش از پدیدآمدن ظرفیت و قابلیت کامل اجرای دستورات خداوند است. این مطلب در صورتی صحیح است که اولاً منحنی اجرای دستورات خداوند دائما ولو به تدریج روبه صعود داشته باشد و نه نزول، ثانیا از آنجا که سینما آیینه هست های ظاهری و متأثر از اوضاع اجتماعی است و در عین حال نمایشگر حقیقت ها و بایدها و مؤثر در جریانات اجتماعی است، از این رو نمی توان عدم تحقق ارزشهای الهی در متن واقع را محمل عدم تحقق این ارزشها در سینما دانست و با این ترتیب هنرمند را همواره متأثر و منفعل از وضع اجتماعی و فاقد جنبه تأثیرگذاری و هدایت جامعه دانست.

اگر در امر سینما ورود به عرصه به حقیقت فراخ را منوط و مشروط به عبور از منطقه ظاهرا تنگ تکلیف می شماریم، و همچنین اگر نمی خواهیم در اِعمال این دستور در عرصه فیلم، دچار انواع تعارضات منطقی - مانند محجبه نشان دادن زن در جایی که نباید محجبه باشد - گردیم، در این صورت هیچ راهی نمی ماند جز آنکه با دریافت روحِ پیام حجاب و عفاف برای سینما، دست به تحولی موضوعی و بنیانی در سینما بزنیم و با عدم ورود به قلمروهایی که در آن یا باید دین به واسطه سست گرفتن دستور خداوند، مورد نقض قرار گیرد و یا ماهیت واقع نمایی سینما به واسطه نشان دادن آنچه واقعیت نیست، مخدوش شود، سینما را برای ورود به عرصه ها و پرداختن به مطالب و موضوعاتی که شأن واقعی اوست و مستلزم تحول بنیانی در مقوله قصه و ترک خیال پردازی های بی اساس و به کارگیری ذوق و خیال در خدمت اوست، بیاموزد که در چه عرصه هایی باید وارد شود. عدم ورود سینما به برخی از عرصه ها به منظور مراعات دستور خداوند و احتراز از دچار شدن به تناقضات منطقی، که در عین حال هرگز به معنای حذف حضور زن در عرصه سینما نیز نیست، دست سینما را برای ورود خواهران به عرصه دیگر و گفتن هزاران سخن دیگر باز می کند و باعث می شود که در زمانه طلوع دین و حقیقت و در بحبوحه جدی شدن انسان و جهان، سینما از کاروان زمان و حقیقت عقب نیفتد و با گزارش حوادث آخرالزمان و انعکاس دادن توبه عظیم بشریت و رویکرد نوینش به خداوند و معاد و با به تصویر کشیدن تباهیِ ظلم موجود و نورانیتِ عدل موعود، دین خود را به دین و حقیقت ادا نماید.

آیة اللّه سید محمد قائم مقامی

6- «بررسی نقش زن در سینمای دفاع مقدس»

سینمای دفاع مقدس یکی از اشکال سینمایی است که پس از انقلاب به وجود آمد و ریشه گرفت. کشف چگونگی حضور زنان در این شکلِ سینمایی، می تواند یک حرکت فرهنگی مهم و کارگشا قلمداد شود.

به طور کلی سینمای دفاع مقدس در باب حضور زن دو راه را دنبال کرده است: نخست حذفِ حضور او یا متمایل کردن او به سمت نقش های «درجه دوم و فرعی»؛ دیگر محور قرار دادن او و نمایش تأثیر جنگ بر زنان جامعه.

در یک آمار کلی در می یابیم که از مجموعه شصت فیلمی که در عین وابستگی به دفاع مقدس، به شخصیت زن پرداخته اند، تنها 3/33 % زنانی را نشان داده اند که به طور مستقل با جبهه ارتباط یافته اند. که این درصد قابل توجهی نیست.

پی گیریِ راهکارهایی جهت سوق دادن زنان به حیطه فیلم های دفاع مقدس، امری ضروری است، چرا که دفاع مقدس تجربه و گنجینه ای جمعی بوده و زنان و مردان به طور مشترک در آن تأثیر داشته اند.

نغمه ثمینی

7- «آموزش سینما از واقعیت تا ایده آل»

کشوری که می خواهد در راه رشد گام بردارد، نمی تواند مسئله نیاز به نیروی انسانی متخصص، برای بخشهای مختلف اقتصادی را نادیده بگیرد، کشورهای درحال رشد ناگزیرند نظامهای آموزشی خود را با تقویت برنامه ریزی آموزشی کارآمدتر کنند. علی رغم فعالیتهای برنامه ریزی آموزشی در جهان، در طی این مدت، همزمان با تکوین و گسترش مفهوم برنامه ریزی آموزشی و روشهای آن، شاهد پیشرفتهایی در زمینه های کمّی و کیفی نظامهای آموزشی بوده ایم. با وجود موفقیتهای بدست آمده، مسایل جدید و حادی به نسبتهای متفاوت از جمله، بیکاری دانش آموختگان، عقب ماندگی تکنولوژیک، افزایش سریع هزینه ها به نسبت درآمدها، کاهش نسبی ظرفیت نظام آموزشی در مقابل افزایش تقاضا برای آموزش و حاکمیت دیوان سالاری در حال وقوع است.

بخشی از این مشکلات به برنامه ریزی آموزشی و بخشی دیگر از آن به اجرای برنامه ها مرتبط است. در این نوشتار سعی بر این است مقایسه ای بین "آنچه که هست" و "آنچه که باید باشد" صورت گیرد تا از این رهگذر به کاستی های نظام آموزشی در رابطه با سینما دست یابیم.

الهه شهبازی

8- «زنان، مراکز آموزش سینمایی و مخاطرات فرهنگی»

علیرغم آنکه مردم مسلمان ایران به تأسی از رهبری نهضت، اصلاح بنیادین فرهنگ جامعه را در صدر مطالبات خود قرار دادند و در واپسین سالهای باقیمانده از هزاره دوم میلادی مهر باطلی بر فرهنگ و تفکر مادی گرایانه غرب زدند، به دلایل مختلف ایجاد شالوده های لازم برای تسری و تعمیم فرهنگ اسلامی و روح آموزنده های دینی در کالبد جامعه با تأخیر همراه گشته است. از جمله نهادهایی که می توانست و می تواند زمینه ساز تحولات عمیق فرهنگی و اصلاح نگرش ها در اجتماع گردد. دانشگاهها، مدارس و مراکز آموزشی کشور است.

پس از پیروزی انقلاب به جز پاره ای از اقدامات سطحی و رفرمیک انتظارات لازم از دستگاههای آموزشی به عنوان مبادی فرهنگ ساز برآورده نگردیده است و شاید فضای شورانگیز ناشی از حضور پر برکت امام و حماسه های فرزندان ملت در هشت سال دفاع مقدس، یکی از علل اصلی غفلت مسئولان فرهنگی برای آینده نگری و نمادینه ساختن منش و خلقیات اسلامی و عینی ساختن تجلیات پاک انسانی در پیکره جامعه بوده است.

در عرصه های آموزشهای سینمایی به دلیل مهم بودن نسبت میان سینما و دین و عدم ترجمان نگرش دین در سینما اتفاق تازه ای رخ نداد و حجم عمده دروس چون گذشته به آموزش جنبه های تکنیکی سینما اختصاص یافت. هر چند که فقدان تولیدات بر جسته و پرشمار سینمایی از سوی فیلمسازان متعهد به طور طبیعی خلاء آموزش های سینمایی مبتنی بر شالوده های نظری جدید و همطراز با دیدگاه و ارزش های اسلامی را موجّه قلمداد می نمود!

تراژدی ناکامی سیستم های آموزشی در مقاطع مختلف برای تبیین حکمت و تأملات دینی در قلمرو سینما تاکنون نیز ادامه یافته و علیرغم ظهور و بروز آثار خلاقه سینمایی با زبان و بیانی متفاوت و کاملاً فطری از جانب دینداران سینماگر. هنوز پژوهش های بنیادین لازم برای استخراج مبانی زیبایی شناختی و تحلیل عناصر بیانی آنها صورت نپذیرفته تا به تدریج مؤلفه های مشترک آنها در قالب منابع آموزشی و یا مطالعاتی عرضه گردد.

در ادامه مقاله به اسلامی نبودن فضاهای آموزشی، خطر بالقوه به حاشیه راندن اندیشه اسلامی در لوای مقابله و ستیز سنّت و مدرنیته، گسستگی و عدم ارتباط آموزش های سینمایی و صنعت سینما، اشاره شده و ضمن ترسیم وضع موجود حضور زنان در قلمرو فراگیری آموزش های سینمایی، به آسیب شناسی حضور آنان تصریح شده و راهکارهایی کلی برای مصونیت آنها ارائه شده است.

سعید رجبی فروتن - کارشناس آموزش سینما

جلسه اختتامیه با صحبتهای کوتاه خانم نوبخت رئیس محترم شورای فرهنگی اجتماعی زنان و با جمع بندی از موضوعات مطروحه در دو روز همایش، توسط خانم محتشمی، دبیر همایش به پایان رسید. امید است به زودی گزارش مشروح همایش، همراه با مجموعه مقالات واصله به دبیرخانه همایش و مقالات منتخب کمیته علمی، در اختیار اندیشمندان و هنرمندان قرار گیرد تا از این رهگذر گامی کوچک جهت اعتلای نگاه سینما به زن و فرهنگ کشور برداشته شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان