یک داستان خوب میتواند بهمراتب فراتر از سرگرمی باشد.
علاوه بر تقویت گروههای دوستی خود، دیدارهای ماهانه شما با دوستان برای مطالعه نیز میتواند به شما در افزایش احساس همدلی، تا زمانی که گروهتان بر آثار تخیلی متمرکز شود، کمک کند.
کیت اُوتلی، محقق روانشناسی شناختی، از دانشگاه تورنتو در بررسی اخیر خود باهدف تمرکز بر رابطه میان تخیل و همدلی، به این نتیجه رسیده است که توانایی ما در خواندن و درک روایت تخیلی میتواند مانع از پیشداوریهایی که ما را از سایرین جدا میکند شده و احتمالاً سبب افزایش حقوق فردی بشر در سرتاسر جهان شود. با بنیتا همراه شوید تا بیشتر به این مسئله بپردازیم.
اوتلی میگوید داستان تخیلی موجب پدید آمدن چیزی نسبتاً دوستداشتنی میشود. او خود یک رماننویس بوده و به مدت 20 سال در مورد رابطه میان تخیل و همدلی مطالعه کرده است. او میافزاید ما میتوانیم افرادی را که کمی با ما فرق دارند را درک کنیم.
قطعاً علاوه بر سایر مزیتهای عمومی مطالعه، یادگیری واژگان بهتر و درک عمیقتر از واقعیات و اطلاعات در مقایسه با افراد غیرکتابخوان نیز بیشتر خواهد شد.
این موضوع را به دوستانتان که میخواهند دورهمی بعدی برای مطالعه را به تأخیر بیندازند بگویید.
در ادامه چهار چیزی که ما از خلاصه تحقیق اوتلی در چگونگی تأثیر مثبت روایتهای تخیلی بر رفتارهای ما با دیگران به دست میآوریم را بررسی خواهیم کرد.
1. افرادی که داستان تخیلی مطالعه کرده و فیلمهایی در این ژانر میبینند ممکن است کمتر جانبدارانه رفتار کنند
همانطور که در مطالعه چاپشده فرانک هاکمولدر از دانشگاه یوترکت عنوانشده است داستان تخیلی میتواند نسبت به داستان واقعی بهمراتب ایدههای متنوع و پیچیدهتری را به افراد منتقل کند. او دانشجویان را به دو گروه تقسیم کرد. یکی از گروهها به مطالعه یک داستان واقعی از زنان الجزایری که علیرغم داشتن زندگی تنگدستانه در جامعه الجزایر احساس سرخوردگی نکردند، پرداخت. گروه دوم یک داستان خیالی از زنی الجزایری که ایدهای مشابه را نشان میداد مطالعه کرد.
هاکمولدر دریافت که تنها داستان خیالی در تغییر تفکرات دانشجویان از وضعیت زنان در فرهنگهای بنیادگرا، ازجمله آن زنان الجزایری که تسلیم سرنوشت خود در جامعه نشدند، مؤثر بود.
مطالعهای دیگر نشان داد که کودکانی که به سری داستانهای هری پاتر علاقه دارند قادر به افزایش سطح همدلی خود با گروههایی نظیر گروههای مهاجر، پناهنده و یا همجنسگرا هستند. این موضوع بهخصوص برای کسانی که شخصیت هری پاتر را درک کرده بودند صادق است؛ زیرا آنها متوجه شده بودند که هری پاتر مثلاً در این داستان با مودبلادز (mudbloods) (شخصیت موهن جادوگر بدون هیچ خانواده جادویی) یا ماگلز (muggles) (افرادی بدون توانایی جادویی) دوست بود.
2. داستان تخیلی میتواند تا حدی عامل افزایش حقوق بشر همگانی شود
سایر محققان معتقدند که افزایش داستانهای تخیلی به افزایش حقوق انسانی کمک کرده است. لین هانت در کتاب خود با عنوان «اختراع حقوق بشر: یک تاریخ» معتقد است که درک ما نسبت به برخورداری از حقوق برابر برای افراد مختلف به یک پدیده جدید تبدیل شده است. او میافزاید این پدیده تا حدی از سوی افرادی سرچشمه میگیرد که یاد گرفتهاند چگونه مطالعه کنند. مطالعه داستانهای خیالی میتواند به آنها در تصور و شناسایی احساسات و خواستههای افراد تحت سلطه کمک کند.
اوتلی در مورد مقاله هانت میگوید تاریخ حقوق بشر مسئله بسیار تازهای بوده و کاملاً عمیق است. او میافزاید بخشی از این دلیل به خاطر مطالعه داستانهای خیالی است.
3. افرادی که داستان خیالی میخوانند و یا تماشا میکنند ممکن است همدلانهتر رفتار کنند.
محققانی که خواستار سنجش هوش هیجانی یک فرد هستند میتوانند از ابزاری با نام "مطالعه ذهن در چشمها" برای آزمایش میزان حساسیت شرکتکننده نسبت به عواطف دیگران استفاده کنند. شرکتکنندگان تصاویری از چشمهای یک فرد را مشاهده کرده و سپس باید بین چهار کلمه برای توصیف احساس آن فرد یکی را انتخاب کنند. این آزمایش همدلی و نظریه ذهن را اندازهگیری میکند. درنتیجه میتوان متوجه شد که افراد دارای تفکرات، ایدهها و خواستههایی هستند که ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
مطالعات متعددی نشان میدهد که خواندن داستانهای تخیلی بهطور متناظر و تجربی با امتیازات بالاتر در آزمایش ذهن در چشمها مرتبط است. برای مثال تحقیقات نشان میدهد که خواندن کتابهای داستانی برای نوجوانان و یا مشاهده اینگونه فیلمها با بهبود امتیاز نظریه ذهن آنها مرتبط است. درحالیکه دیدن برنامههای دیگر تلویزیون چنین تأثیری ندارد.
آزمایشات بر روی افراد بزرگسال نشان میدهد که مطالعه داستان ادبی بهطور موقت نظریه ذهن، همدلی، درک اجتماعی و هوش هیجانی را تقویت میکند، درحالیکه یک داستان عامهپسند چنین تأثیری ندارند. درحالیکه هماکنون ممکن است خط میان داستانهای ادبی و عمومی مشخص نباشد، اوتلی داستان ادبی را نشات گرفته از زندگی پیچیده و عمیق شخصیتها توصیف میکند. درحالیکه کاراکتر داستان عامهپسند عاری از پیچیدگی بوده و تنها داستان را به جلو میبرد.
4. این تنها خوانندگان نیستند که منتفع میشوند. حتی بینندگان تلویزیون و گیمرها نیز از داستانهای خیالی بهره میبرند.
اوتلی میگوید اگر ویلیام شکسپیر و جین اوستر امروز زنده بودند، ممکن بود که دیگر نمایشنامه و یا رمان ننویسند. در عوض میتوانستند داستانهای تلویزیونی و یا متن بازیهای کامپیوتری را تهیه کنند. روشهایی رایج که مردم در سال 2016 از روایتهای خیالی بهره میبرند.
یک تحقیق نشان میدهد که این ابزارها ممکن است سبب بهبود همدردی شده و به رشد تصورات اخلاقی افراد کمک کند. یک مطالعه در سال 2015 که بهطور اتفاقی داوطلبان را برای مشاهده یک فیلم درام و یا یک مستند به دو گروه تقسیم کرده بود دریافت که افرادی که یک فیلم درام تماشا کردند بهمراتب امتیاز بالاتری در بخش آزمایش ذهن در چشمها نسبت به گروه دیگر گرفتند.
این آزمایش برای داوطلبانی که اقدام به انجام بازی ویدئویی در مورد دانشآموزی که بعد از یک سال از خارج به کشور بازگشته تا خانواده خود را پیدا کند نیز صادق است. داوطلبانی که از آنها خواسته شد تا بر داستان بازی تمرکز کنند امتیاز بهتری نسبت به داوطلبانی که از آنها خواستهشده بود به ویژگیهای فنی بازی توجه کنند، کسب کردند.
اوتلی میگوید اینها نوعی از تحولات خیال است. جالب این است که میتوانند اثرات مشابهی داشته باشند.
او در ادامه میافزاید اگرچه من تصور میکنم که خواندن امری مفید است، اما هر خواندنی نمیتواند تأثیرگذار باشد. مسئله اصلی یافتن داستانی است که در آن کاراکتر داستان کندوکاو شده و باطن او بررسی میشود. این موضوع مهم است.