من هیچ مشکلی با تختخواب ندارم. تختخواب هیچ آسیب جسمانی یا حتی تنش روانی برای من نداشته است و یا سبب ایجاد رفتاری ناهنجار در من نشده است.
من سالهای زیادی از عمرم را بر روی تختخواب خوابیدهام. با در نظر گرفتن بهطور متوسط 8 ساعت خواب در روز، من به مدت 11 سال روی تختم خواب بودهام. من هیچ احساس پشیمانی نسبت به آن سالها ندارم (درست برعکس احساسم نسبت به دانشگاه). حتی به فکر این هستم که یک تشک راحتتر نیز بخرم تا با آسایش بیشتری بخوابم. حال میخواهم شما را با کیتی باومن آشنا کنم.
همسر من یک دونده قدیمی است. او همیشه در مورد خانم باومن با من صحبت میکند. بیشتر گفتوگوهای ما در مورد بیومکانیک و حرکتشناسی است. باومن کتابهای بسیاری در رابطه با تسکین درد و ترمیم بدن نوشته است. کتابهایی مانند «ماهیت تحرک» و «جنبش DNA». وقتی با او دربارهی خواب حرف میزنید، کمکم متوجه میشوید که شاید رابطهی شما با تختخوابتان زیاد خوب نیست.
![روی زمین خوابیدن](/Upload/Public/Content/Images/1396/05/06/2001460257.jpg)
چرا روی زمین بخوابیم؟
باومن میگوید: زندگی برای ما خیلی راحت شده است. در هنگام کار بر روی صندلی مینشینیم و در موقع تماشای تلویزیون روی مبل دراز میکشیم و شبها بر روی تشکهای ضخیم میخوابیم همه اینها ما را راحتطلب بار آورده است.
باومن میگوید: به مدت 3 سال و نیم است که بر روی زمین میخوابد و این کار فواید بسیاری برایش داشته است؛ ازجمله فواید آن، این است که شبها بهتر میخوابید، کیفیت خواب بالاتری خواهید داشت و صبحها با احساس بهتری از خواب بلند میشوید.
اما چگونه؟
این تشکهای گرانقیمت، با الیاف فوقالعاده درواقع محدود کنندهی تحرکات ما بودهاند. باومن میگوید: تشکها، ما را سرجای خودمان مقید میکنند و مانع از چرخشهای طبیعی بدن در هنگام خواب میشوند. برخی از آسیبها و دردهایی که اغلب مردم در هنگام بیدار شدن از خواب با آن مواجه میشوند ناشی از عدم تحرک برای ساعتهای متمادی در خواب است.
وقتیکه بدون تشک بر روی زمین میخوابید، به تقویت عضلات کوچکی که در طی زمان ایجاد میشوند کمک میکنید. با این کار اعضای بدنتان را تحت فشار قرار میدهید، مانند اینکه در طول شب به آنها ماساژ بدهید. باومن اسم آن را «استراحت پویا» گذاشته است. تداوم این کار برای روزهای متمادی باعث قویتر شدن ساختارهای ماهیچهای به خصوص برای ورزشکاران میشود.
بااینکه من شک داشتم به توصیه باومن عمل کنم، ولی تصمیم گرفتم که آن را امتحان کنم. دیری نپایید که دچار درد شدید عضلانی شدم. این دردها مرا یاد برنامه تناسب اندامم انداخت که شامل پرس سینه، هالتر ایستاده، پرس بالای سینه میشد. فکر میکنم ماساژ زمینی کار همهی آنها را یکجا کرده بود!
باومن به من گفت: نباید سریعاً محل خوابم را از تشک به زمین تغییر میدادم. میتوانستم طی چند مرحله این کار را بکنم. پسازاینکه در هر مرحله بهاندازهی کافی به آن عادت کردم، مرحلهی بعدی را اجرا میکردم. این روش بهترین راه برای داشتن خواب راحت در شب است.
چگونه روی زمین بخوابیم؟
مرحله اول: جای خود را عوض کنید
آیا بیشتر در سمت چپ تشک میخوابید؟ یکبار هم در سمت راست بخوابید به قول خانم باومن چون بهمرور زمان تشک شکل بدن شما را به خود میگیرد، اگر مرتب جایتان را عوض نکنید بدنتان هم خودش را با آن وفق خواهد داد. به همین خاطر من و همسرم بعد مدتی جاهایمان را باهم عوض میکنیم. در دو شب اول کمی نا خوشایند بود ولی در شب سوم عادی شد.
مرحله دوم: اتاقها را عوض کنید
بعد از اینکه به قسمتهای مختلف تشک خود عادت کردید، حال وقت آن رسیده که به تشکهای مختلف هم یک جا عادت کنید. باومن میگوید به آن به چشم آموزش متقابل نگاه کنید. زمانی تصمیم گرفتم در اتاق پذیرایی بخوابم، به نظر ساکت و آرام میآمد اما بعد از سه شب خیلی برام عذابآور بود چون به شدت احساس تنهایی میکردم.
مرحله سوم: روی زیراندازتان بخوابید
تختخواب من در اتاق پذیرایی از قوطیها جعبههای تخممرغ ساختهشده بود، اما از همه تختخوابهایی که تا آن زمان بر رویشان خوابیده بودم بهتر بود. بعد از اولین شبی که بر روی قوطیها خوابیدم، اصلاً نمیتوانم بگویم که چه حسی داشتم. مثلاینکه در طی تمام این سالها از این قوطیهای تخممرغ و با این تجربه بیگانه بودم.
مرحله چهارم: جای خوابتان را تنظیم کنید
باومن میگوید: مرحلهی بعدی تنظیم جای خوابتان است تا در زمان بیدار شدن کلافه نشوید. چون من عادت دارم زیاد در خواب جا به جا شوم تا مثلاً جای خوب را برای خوابیدن پیدا کنم کاری که کردم این بود برای جلوگیری از پراکنده شدن قوطیهای تخممرغ ابتدا در زیر آنها یک ابر قراردادم، سپس قوطیها را مرتب بر روی آن چیدم و برای اینکه زیاد تحرک نداشته باشم نیز، از کیسهی خواب استفاده کردم. حسی که داشتم مثل خوابیدن در صندلی عقب ماشین در سال 1997 بود.
شب اول چندان هم ترسناک نبود، فقط هر از چند گاهی گیج از خواب پا میشدم و به اطرافم نگاه میکردم و گاهی فکر میکردم داخل سلول انفرادی زندان خوابیدهام؛ اما روابطم با همسرم چطور؟ او میگوید: حس میکنم به سالها قبل برگشتم هر شب مثل ستاره دریایی روی تخت به سقف نگاه میکنم.
مرحله پنجم: تا میتوانید زیرانداز را نازککنید
آخرین چیزی که خانم باومن بر آن تأکید دارد حذف لایههای زیرانداز تا آنجا که امکانپذیر باشد است. تا قبل از اجرای این مورد بدون هیچ حس عجیبی شب خوب میخوابیدم. ولی وقتی آن را اجرایی کردم، صبحها هنگام بیدار شدم از خواب حس میکردم یک برنامه تمرینی سنگین را پشت سر گذاشتم یا اینکه یک نوزاد نوپا در طول هشت ساعتی که خوابیده بودم بدنم را از سر تا نوک انگشتانم، لگدمال کرده بود.
سرانجام من موفق شدم کیسهخواب را کنار بگذارم. درنتیجه، فاصلهی بدنم تا زمین سخت به کمتر از یک اینچ کاهش پیدا کرد. تحت این شرایط توانستم یک هفته نه خیلی راحت و نه خیلی دشوار روی زمین بخوابم.
![شیوه خوابیدن](/Upload/Public/Content/Images/1396/05/06/2001460313.jpg)
بااینحال زیاد مشتاق هم نبودم روی زمین بخوابم، به خصوص زمانهایی که برمیگشتم و همسرم را در کنارم نمیدیدم دلم برای تختخواب تنگ میشد. من لذت خوابیدن در یک جای راحت را بعد از یک روز کاری سخت از دست دادم ولی دیگر شبها با مشکل خوابیدن روی شکم و یا گردن درد مواجه نبودم. ولی میتوانم بگویم این تجربه بیفایده نبود.
از خوابیدن بر روی زمین چه چیزی یاد میگیرید؟
1- شاید تشکهای گرانقیمت با الیاف فوقالعاده زیاد هم مثمرالثمر نباشند
همهچیز نسبی است. من بر روی کف زمین خوب میخوابیدم و شاید عمیقترین و آرامترین خوابهای کل زندگیام را تجربه کردم؛ اما آیا من کارهایم را آخر هفتهها بدون وابستگی به قهوه میتوانستم انجام دهم؟ پاسخ مثبت است. ولی چیزی که مرا جدا متعجب میکند تفاوت فاحش کیفیت خواب بین تخت و کف اتاق است، حتی برخی مشکلات جسمی من برطرف شد. دیگر کمرم درد نمیکرد و ستون فقراتم در معرض آسیب نبود. واقعاً چه نیازی به تشک 1000 دلاری داشتم وقتی که چندتا قوطی تخممرغ ساده هم جوابگو و حتی بهتر هم هست.
2- آیا به این موضوع فکر کردهاید که احساس شما بعد از خواب چقدر به مقدار خوابتان مرتبط است
من هرروز صبح بررسی میکردم (مثلاً الآن به قهوه اسپرسو نیاز دارم) من کاری به حس خوب بدنم از این مدل خواب ندارم. ولی خوابیدن روی زمین بههیچوجه کمکم نکرد که کمتر در خواب غل بخورم همچنین چاره درمان خستگی روزهای سنگین کاریام هم نبود.
یکی از چالشهای من در این تجربه تحمل فرسایشی سه روز درد بود. همهی این دردها مرتبط با تمرینهای بدنسازی من نبودند. ولی باید اعتراف کنم که من هم با نظر باومن در مورد تحمل فشار برای تقویت بافتهای عضلانی موافقم و همچنین تحرک زیاد من منجر به جابجایی ابر میشد.
3- شما به بیش از دو هفته زمان احتیاج دارید تا به آن عادت کنید
باومن میگوید: تغییرات باگذشت زمان جا میافتند. مثلاً تأثیر خوردن یک هفته غذای سالم با شش ماه غذای سالم یکی نیست. تجربهی من یک تجربهی آنی بود. اگر تصمیم گرفتید برای طولانیمدت بر روی زمین بخوابید، متقابلاً تأثیرات بیشتری از آن تجربه خواهید نمود.
4- من هنوز تختخواب را دوست دارم
آیا با من موافقید که چند روز دوش نگرفتن احساس آدم را برای دوش گرفتن تقویت میکند؟ خوابیدن دوباره روی تختخواب درحالیکه یک هفته بدون تشک و به دور از تختخواب بودید سبب میشود بعد آن، لحظات فوقالعادهای برایتان ایجاد شود.
منبع: Womenshealthmag