رهبری میتواند یک سازمان را موفق و یا نابود کند. میتواند باعث جداسازی هر بخش از سازمان شود. بر اخلاق، توانایی و موفقیت کلی یک کسبوکار تأثیر بگذارد. ازاینرو انجام صحیح آن بسیار حیاتی است؛ اما دقیقاً باید چهکاری انجام داد؟ با بنیتا همراه شوید تا راز رهبران موفق در جهان مدرن را کشف کنید.
رهبری چیزی فراتر از استخدام و مدیریت یک تیم، هدفگذاری و محول کردن وظایف است. این کار ترکیبی از ویژگیهای ذاتی و مهارتهای اکتسابی است. اجازه دهید تا نگاهی به برخی از ویژگیهای رهبران بزرگ بیندازیم.
1. آنها به آینده فکر میکنند
رهبران کارآمد به افقهای دور میاندیشند. آنها میدانند که جایگاه کنونیشان کجاست و به کجا خواهند رفت. این کار نیازمند دانش فراوان از حرفهی خود است زیرا شما نیازمند خواندن چشماندازهای آتی هستید. این دیدگاه بهمانند یک رانندهی بزرگ است که نیازمند دانستن چیزی فراتر از رانندگی و آگاهی از قوانین جادههاست. آنها نیازمند دید روبهجلو، تصمیمگیری در مورد محیط پیرامون و پیشبینی موارد غیرقابلپیشبینی هستند.
رهبری موفق در یک محیط آموزشی نیازمند داشتن دیدگاهی برای تغییر آموزشی است. این کار آسان نیست. شما برای انجام صحیح این کار نیازمند درک اهداف رهبری و نقش تغییر آموزشی هستید. بهعلاوه شما نیازمند درک ارتباط عمیق و متغیر بین آن دو خواهید بود.
2. آنها تغییرات را مدیریت میکنند
مدیران بزرگ میدانند که تغییرات غیرقابلانکار بوده و مقاومت در برابر آنها بیهوده است. آنها در عوض به پیشبینی تغییراتی که در حال وقوع بوده پرداخته و طرحی برای مقابله با آنها قبل از سر رسیدنشان میریزند. آنها یک فرهنگ سازمانی مثبت را گسترش داده و یک محیط بازرسی حرفهای را به وجود میآورند. این کار زمانی که برخی از اعضای تیم در برابر تغییرات مقاومت میکنند دشوار است.
ازاینرو رهبران بزرگ نیازمند افرادی با مهارتهای عالی هستند. آنها نیاز دارند تا افراد حاضر در تیم خود را پشتیبانی و راهنمایی کنند و گاهی اوقات آنها را به چالش کشیده و یا تحت تأثیر قرار دهند. رهبران موفق نیازمند مهارتهای ارتباطی قوی هستند در این صورت است که میتوانند تیم خود را در هنگام تغییرات رهبری کنند، حتی اگر اعضای تیم مقاومت در برابر تغییر را ترجیح دهند.
3. آنها فرهنگی مثبت را پایهریزی میکنند
رهبران کارآمد میدانند که چگونه یک فرهنگ کاری مثبت را پایهریزی کنند. آنها متوجه هستند که افراد تقریباً یکسوم از ساعات زندگی خود را در محل کار میگذرانند، ازاینرو محیط کاری آنها باید مکانی لذتبخش باشد. محیطهای کاری افسرده محیطهایی غیر کارآمد هستند. زمانی که افراد در سر کار خود شاد نیستند، نرخ جابجایی و تغییر کارکنان افزایش مییابد، ضریب ترک کار بالا رفته و راندمان آنها افت میکند. درنهایت این کیفیت کاری است که لطمه میبیند.
مقالهی منتشرشده از سوی وبسایت بیزنس هاروارد ریویو در سال 2011 (Harvard Business Review) بیان میکند که سطح شادی به میزان عمیقی بر خلاقیت، راندمان، تعهد و همکاری کارکنان با یکدیگر تأثیر میگذارد. بخشی از ایجاد یک فرهنگ مثبت، شناسایی تلاشهای کارکنانی است که از استراتژیهایی بهره میبرند که کمترین هزینه را برای سازمان دارد، ساده است و انجام آن تنها چند دقیقه زمان میبرد؛ زیرا شناسایی دستاوردهای کارکنان منجر به تقویت اخلاق، عملکرد و وفاداری در محیط کار میشود.
4. آنها همکاری موفقی دارند
همکاری درصورتیکه بهخوبی مورداستفاده قرار بگیرد ابزاری قدرتمند است، اما بسیاری از افراد در بهکارگیری صحیح آن ناموفقاند. درک ساختار و فرآیندهای موجود در کار و آگاهی از اینکه برخی از ساختارها برای دستیابی به اهداف مشخص بهتر از سایرین هستند بسیار حیاتی است.
آگاهی از مشکلات همکاری و عدم استفاده از آن (همکاری) بهعنوان ظاهری برای یک نتیجهی ازپیشتعیینشده نیز مهم تلقی میشود. بهعلاوه انتخاب افرادِ تماماً همسو با شما همراه با نظرات کاملاً موافق بهجای وجود افراد با نظرات گوناگون نیز بسیار خطرناک است. این فرآیندی نیست که تنها باید به فکر انجام شدن آن بود. بهعلاوه این کار یک راهحل سریع محسوب نمیشود. موفقیت نیازمند زمان و منابع کافی برای دستیابی به آن است.
افزون بر این بسیار مهم است که رهبران افراد وفادار به خود در این راه را انتخاب کنند، زیرا بدون حمایت و انگیزهی آنها، این همکاری به نتیجهای نخواهد رسید.
5. آنها نقش پدر خانواده را ایفا میکنند
رهبری در گذشته تنها به کنترل و دستور دادن به افراد خلاصه میشد، اما این شیوه از مدیریت بهسرعت در حال انقراض است. چرا؟ زیرا این رفتارها باعث شادی فضای کار و کارمندان نخواهد شد. رهبری این روزها چیزی شبیه به ایفای نقش پدرانه در یک خانواده است. شما نیازمند استفاده از بازخوردهای مثبت برای تشویق شدن به تغییر هستید. شما نیازمند انگیزه دادن به افرادی هستید که میخواهند خواستههای شما را انجام دهند؛ و درنهایت شما نیازمند همکاری با گروه خود هستید.
شما نسبت به هر زمان دیگری نیاز به باور خود دارید. شما باید باور کنید که دارای آن چیزی که موجب تشویق شدن، انگیزه گرفتن و جسارت یافتن اطرافیانتان میشود هستید.