بنده دلم می خواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانش آموزان مدارس، روی ریزترین پدیده های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید.[1]
عزیزان من! رابطه با خدا را جدّی بگیرید. شما جوانید؛ به آن اهمیت بدهید، با خدا حرف بزنید، از خدا بخواهید. مناجات، نماز، نماز با حال و با توجّه، برای شما خیلی لازم است. مبادا اینها را به حاشیه برانید.[2]
دانشگاه باید بتواند یک جنبش نرم افزاریِ همه جانبه و عمیق در اختیار این کشور و این ملت بگذارد تا کسانی که اهل کار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالبها و نوآوریهای علمیِ خودی بتوانند بنای حقیقی یک جامعه آباد و عادلانه مبتنی بر تفکّرات و ارزشهای اسلامی را بالا ببرند.[3]
برداشت و توقّع بنده و نظام اسلامی از جماعت دانشجو این است که فکر می کنیم دانشجو یک روشنفکر تمام عیارِ مسلمان است؛ متدیّن است.[4]
من می خواهم غالب یا بیش از غالب بدنه دانشجویی کشور، مجموعه ای متعهّد و دارای احساس مسؤولیت نسبت به آرمانهای دانشجویی باشند. یکی از این آرمانها مسأله علم است؛ دومی عدالتخواهی است و آرمان سوم، آزاداندیشی و آزادیخواهی است.[5]
در زمینه عدالتخواهی، می توانید قانون اساسی را مطالعه کنید و ببینید اگر ما بخواهیم عدالت اجتماعی را با همان مفهوم متعارفی که همه می فهمیم، تحقّق ببخشیم، باید از کدام دستگاهها چه توقّعهایی داشته باشیم.[6]
نباید به طور دائم در عرصۀتجربه و ترجمه - علم ترجمه ای، حتّی فکر ترجمه ای، ایده و مکتب و ایدئولوژی و اقتصاد و سیاست ترجمه ای - بمانیم؛ زیرا این ننگ است برای انسان که از خرد، سنجش، تحلیل و درک و فهم خود استفاده نکند[7]
انتظار من از شما جوانها و اساتید این است. تولید علم کنید. به سراغ مرزهای دانش بروید. فکر کنید. کار کنید. با کار و تلاش می شود از مرزهایی که امروز دانش دارد، عبور کرد.[8]
سیاست زدگی و سیاست بازی به هیچ وجه مورد تأیید نیست اما سیاست گری و برخوردار شدن از قدرت فهم و تحلیل سیاسی، نیاز مبرم دانشجویان و دانشگاههاست.[9]
مظهر شهامت و سرعت عملِ ملت ایران دانشجویان بودند؛ آن هم دانشجویانی که پیرو خطّ امام بودند، نه دانشجوی وابسته به فلان حزب سیاسی یا فلان تشکیلات گوناگون و بی ایمان؛ نه، دانشجویی که خطِّ امام را قبول داشت و به آن مؤمن بود.[10]
فرق شمای جوان و دانشجو و صادق و پاکیزه دل، با یک آدم سیاسی کار باید در همین باشد؛ حرفتان را صریح بزنید؛ آنچه را که میزنید، از دل بزنید؛ و اگر چنانچه معلوم شد که اشتباه است، سریع پس بگیرید؛ راحت. این، به نظر من یکی از بهترین شاخصه های دانشجوئی است.[11]
جنبش دانشجوئی در کشور ما در تاریخِ ثبت شده و شناخته شدۀخود، همیشه ضد استکبار، ضد سلطه، ضد استبداد، ضد اختناق و بشدت عدالتخواه بوده است.[12]
این برداشت من از جنبش دانشجوئی و نگاه من به جنبش دانشجوئی است: ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافیگری، ضد حاکمیت تجمل گرایانه و زورگویانه، ضد گرایشهای انحرافی؛ اینها خصوصیات جنبش دانشجوئی است.[13]
تشکل های دانشجوئی فرصتی هم برای دانشجو ایجاد میکند برای کار دسته جمعی. و من به کار دسته جمعی اعتقاد دارم و این را یک نیاز دانشجو میدانم؛ کسب مهارتهای گوناگون؛ مهارتهای سیاسی، اجتماعی.[14]
از دانشگاه همیشه و در همه جا این انتظار هست که محل جوشش و اوج دو جریان حیاتی در کشور باشد: اول، جریان علم و تحقیق؛ دوم، جریان آرمان گرایی ها و آرمان خواهی ها و هدفگذاری های سیاسی و اجتماعی. [15]
در جنگ نرم، شما جوانهای دانشجو، افسران جوان این جبهه اید. . . افسر جوان تو صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست می بینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را می آزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است.[16]
در زمینۀمسائل علمی باید دنبال قله بود؛ که این، توجه شما را به درس خواندن و خوب درس خواندن باید نتیجه بدهد.[17]
سطح معرفت را بالا ببرید. با قرآن، با نوشتجات مرحوم شهید مطهری، با نوشتجات فضلای بزرگی که خوشبختانه امروز در حوزه های علمیه حضور دارند، آشنا شوید.[18]
باید همت شما این باشد که در دنیا به وضعی برسیم که اگر کسی بخواهد به تازه های علمی دست پیدا کند، مجبور باشد زبان فارسی یاد بگیرد.[19]
من همۀدانشجویان را به «دانشجویی» به معنای واقعی کلمه - یعنی دنبال علم رفتن - و به فعالیتهای متناسب با دانشجوئی دعوت میکنم؛ چه فعالیتهای اجتماعی، چه فعالیتهای سیاسی.[20]
پی نوشت ها
[1] 1372/08/12
[2] 1377/02/22
[3] 1379/12/09
[4] 1381/09/07
[5] 1382/08/15
[6] 1382/08/15
[7] 1382/09/26
[8] 1383/04/17
[9] 1385/07/25
[10] 1386/08/09
[11] 1387/07/07
[12] 1387/09/24
[13] 1387/09/24
[14] 1387/09/24
[15] 1387/09/24
[16] 1388/06/08
[17] 1391/05/16
[18] 1391/05/16
[19] 1391/07/22
[20] 1392/05/06