وسواس
بسیاری از بچه ها دوست دارند ، دست های شان را بشویند؛ اما سارا این کار را بیش از اندازه انجام می دهد. او می خواهد زود دست هایش را بشوید و از زیر شیر آب بیرون ببرد؛ اما احساس می کند تمیز نشده و باز هم آن ها را می شوید. او بعضی وقت ها آن قدر دست هایش را به هنگام شستن به هم می کشد که قرمز و زخم می شود.
او زمان زیادی را صرف شستن و تمیز کردن می کند و مجبور می شو برای رفتن به مدرسه عجله کند. در نتیجه دچار استرس می شود. در مدرسه نگران است که دستش به دست گیره های در یا نرده ها نخورد. او نگران است اگر دستش به این جاها بخورد ، بیماری های وحشتناک بگیرد.
بعضی وقت ها، سارا از کارهای درسی اش عقب می ماند ، چون احساس می کند اشتباه نوشته و دوباره آن ها را بررسی می کند. برای چندمین بار جواب ها را نگاه می کند، بررسی می کند ، دوباره پاک می کند و دوباره می نویسد. او ناراحت است چون نمی تواند خودش را نگه دارد. دست خودش نیست؛ زیرا سارا دچار وسواس فکری شده است.
وسواس فکری چیست؟
وسواس یک نوع دل نگرانی است. وقتی اتفاق می افتد که یک مسأله در مغز حالت شک و دودلی پیدا می کند و فرد پیوسته به آن چیز فکر می کند.
بچه هایی مثل سارا می ترسند دست شان کثیف شود یا میکروب داشته باشد. آن ها همیشه نگرانند که خانواده های آن ها مریض شوند یا اتفاقی برای شان بیفتد. نمونه هایی از افکار وسواسی عبارت اند از ؛ فکر آسیب زدن به خود یا دیگران ، مرگ نزدیکان، آلوده بودن ، مبتلا شدن به یک بیماری لاعلاج ، آتش سوزی ، مسموم شدن یا مسموم کردن دیگران.
هنگامی که فکر وسواسی در فرد زیاد شد سبب می شود یک کار را زیاد انجام دهد.
مثل شستن دست ها، حمام کردن ، بررسی ابزار مختلف نظیر شیرگاز ، پنجره ها ، کمدها و گنجه ها، قفل در و...
آدم هایی که وسواس فکری دارند خیلی نگرانند و بیش تر وقت شان را در نگرانی به سر می برند. داشتن اضطراب فکری کم، اشکال ندارد؛ اما اگر اضطراب زیاد باشد زندگی خیلی سخت می شود و شما تمرکزتان را از دست می دهید؛ چون مغز شما هر لحظه به آن ترس و اضطراب فکر می کند.
نگرانی عادی یا وسواس
البته نگران شدن عادی و معمولی است. هر کس ممکن است نگران شود. بچه ها ممکن است برای چیزهایی که گم می کنند نگران شوند. یا برای اتفاقاتی که برای والدین شان می افتد نگران شوند. آن ها ممکن است از این که مریض شوند یا بدن شان آسیب ببیند ، احساس ترس داشته باشند. اگر بچه ها به خاطر بعضی مسائل مثل دزد ، آتش یا زلزله نگران شوند و بترسند اشکالی ندارد و این نگرانی معمولی است. نگرانی می تواند به بچه ها بیاموزد که چگونه با دقت و احتیاط باشند. نگرانی طبیعی می آید و می رود بدون آن که مشکلی ایجاد کند.
اما نگرانی خیلی زیاد، دوباره و دوباره اتفاق می افتد ، و این نگرانی زیاد وسواس است. در وسواس مغز همواره با نگرانی بازی می کند و اگر هیچ اتفاقی نیفتد. احساس نگرانی بیش تر و بیش تر می شود. این نگرانی مکرر ، وسواس فکری نامیده می شود.
برای دوری از وسواس چه کار کنیم؟
1 ـ مرتب به خود تلقین کنید که اتفاقی نمی افتد.
2 ـ با خود بگویید اگر هم اتفاقی افتاد ، خدا با شماست و به شما کمک می کند.
3 ـ به خود آرامش بدهید.
4 ـ سرگرمی های مختلف داشته باشید.
5 ـ در کارها به پدر و مادر کمک کنید.
6 ـ وقت های اضافه خود را صرف بازی یا ورزش با دوستان کنید.
7 ـ کتاب های خوب و مفید بخوانید و از فکر ترس و نگرانی بیرون بیایید.
8 ـ وقتی می خواهد فکر وسواسی سراغ شما بیاید ، با یک فکر خوب آنرا بیرون کنید.
اگر باز هم این افکار و اعمال وسواسی به سراغ شما آمد ،باید از کسی کمک بگیرید و به متخصص بهداشت روانی مراجعه کنید.
مرجع:ماهنامه ملیکا 44