۱۰ مرحله از یادگیری زبان

سفری از عدم تسلط تا تسلط کامل به یک زبان خارجی می‌تواند بسیار لذت‌بخش باشد. آیا شما هیچ اطلاعی از مراحل این سفر دارید؟

سفری از عدم تسلط تا تسلط کامل به یک زبان خارجی می‌تواند بسیار لذت‌بخش باشد. آیا شما هیچ اطلاعی از مراحل این سفر دارید؟

فرض کنید که زمان آن رسیده است تا بخواهید یک زبان جدید را بیاموزید. چه در یادگیری زبان نوآموز باشید و یا اینکه قبلاً درزمینه‌ی زبان‌های خارجی تجربه کسب کرده باشید، راهی که باید آن را طی کنید دارای مراحل مشابهی است. ازاین‌رو اگر گاهی اوقات تصمیم گرفتید که یادگیری را کنار بگذارید و یا با قوانین پیچیده‌ی آن زبان روبرو شدید، نگران نشوید. شما خواهید فهمید که راهی دراز را در پیش رو دارید. به خاطر داشته باشید که شما هم انسان هستید و انسان هم همواره در معرض خطاست. امروز هم با بنیتا همراه شوید تا شما را از این راه نسبتاً طولانی برای رسیدن به مقصد آگاه کنیم.

1. اشتیاق

اشتیاق همواره از علاقه‌ی شما برای یادگیری به خاطر نیاز و یا به خاطر لذت نشات گرفته می‌شود. شما احتمالاً به‌واسطه‌ی انگیزه‌ی بالا و یا یک قصد خوب برای یادگیری تحت تأثیر قرار گرفته‌اید. یک شروع خوب می‌تواند نیمی از موانع را از سر راه بردارد.

2. وسواس

سپس این دوره‌ی کوتاه که در آن به نظر می‌آید شما تمامی تلاش خود را صرف یادگیری یک زبان و فرهنگ جدید کرده‌اید، فرامی‌رسد. من نمی‌دانم که آیا این حس تابه‌حال به سراغ شما آمده است یا خیر، اما به سراغ من که آمده است! زمانی که در حال یادگیری زبان فرانسه بودم، هر کاری که انجام می‌دادم رنگ و بویی از فرهنگ پاریسی داشت. در این زمان کمد لباس‌های من پر از پیراهن‌های راه‌راه شده بود و علاقه‌ی من به نویسندگان و کارگردانان فرانسوی به اوج خود نزدیک می‌شد. آیا شما هم با چنین مشکلی روبرو شده بودید؟

3. ناراحتی

زمانی که فاز پیشین شما به اتمام رسید، مشکلات مرتبط با یادگیری عملی زبان شروع می‌شوند. اینجاست که اولین مشکلات خود را نمایان می‌سازند. شما در ابتدا با حسی از دست‌پاچگی مفرط روبرو خواهید شد، زیرا به نظر می‌رسد تمامی آموخته‌های قبلی‌تان از حافظه‌ی شما کوچ کرده‌اند. کلمات برای شما کاملاً غریبه بوده و شما قادر نیستید تا هیچ ارتباطی میان آن‌ها برقرار کنید. نمی‌توانید به‌طور درست فعل‌ها را صرف کنید. در این مرحله است که شما به‌آرامی و کم‌کم وسوسه می‌شوید تا این زبان را کنار بگذارید.

4. خجالت

همه‌ی ما می‌دانیم که راز موفقیت برای پیشرفت سریع در هنگام یادگیری یک زبان خارجی تمرین، به‌خصوص با یک شخص مسلط به زبان، است. ساده به نظر می‌رسد؛ اما پیاده کردن این دانش در قالب تمرین عملی کاملاً متفاوت است. در حقیقت ما بسیار خجالتی شده و تصور پدیدار شدن نقاط ضعف، ما را به‌شدت آزار می‌دهد. راز موفقیت در این مرحله این است که از خودمان سؤال کنیم: چه اتفاقی می‌افتاد اگر مرتکب اشتباه می‌شدیم؟ پاسخ ساده است: هیچ اتفاق ترسناکی رخ نمی‌داد!

5. عدم درک

این اتفاق معمولاً به این شیوه رخ می‌دهد: شما درنهایت این شجاعت را پیدا کرده‌اید که خود را به انتهای مسیر برسانید. شما همه‌چیز را برای بارها در ذهن خود مرور کرده و حتی آن را در مقابل آینه هم تمرین کرده‌اید، ازاین‌رو به هنگام صحبت کردن کاملاً بی‌نقص به نظر می‌رسید. درنهایت این فرصت را به دست می‌آورید که از دانش خود برای صحبت با یک توریست در خیابان یا گارسون در رستوران بهره ببرید. شما تصور می‌کنید که هم‌اکنون تمامی کلمات را باافتخار بر زبان خواهید آورد؛ اما یک‌دفعه همه‌چیز تغییر می‌کند! پس‌ازاینکه تمامی جملات تمرین شده‌ی خود را به زبان آوردید، با پاسخی از سوی طرف مقابلتان روبرو می‌شوید که کمی گنگ و نامفهوم است. شما برخی از صحبت‌های او را درک نمی‌کنید!

6. ناامیدی

حالا وارد فازی کاملاً بحرانی می‌شویم. شما با ناراحتی به خود میگویید: چطور ممکن است؟ من چندین ماه است که در حال یادگیری این زبان هستم اما نمی‌توانم صحبت‌های دیگران را درک کنم! من هیچ استعدادی در یادگیری زبان‌های خارجی ندارم. من تلاش خود را کرده و موفق نشده‌ام.

7. مکاشفه

اما به ناگهان اتفاقی رؤیایی رخ می‌دهد. این اتفاق کاملاً غیرمنتظره بوده و دقیقاً در لحظه‌ای که شما قصد نیمه‌کاره رها کردن این زبان را داشتید پدید می‌آید. ناگهان شما همه‌چیز را متوجه می‌شوید! همه‌چیز سرجای خود است و شما هم با شنیدن حرف‌های یک خارجی دیگر قصد شانه خالی کردن از پاسخ دادن به او را نخواهید داشت. به نظر می‌رسد که در حال نزدیک شدن به سرازیری مسیر هستید!

8. هیجان

در این مرحله شما به ناگاه اجتماعی شده و تمام خجالت خود را کنار می‌گذارید. شما مرتباً صحبت کرده و ترسی از هیچ‌چیز ندارید. شگفت‌انگیز نیست؟ در این مرحله تنها مراقب باشید تا زیاده‌روی نکنید، زیرا همیشه می‌توان در بهترین لحظات هم خرابکاری به بار آورد.

9. شرمساری

شما احساس امنیت کرده و هیچ‌کس و هیچ‌چیزی نمی‌تواند شما را متوقف کند. این اتفاق دقیقاً خجالت‌آورترین بخش داستان و درعین‌حال خنده‌دارترین بخش آن است. استفاده‌ی اشتباه از یک کلمه، یک فعل درجایی دیگر و گفتن کلمه‌ای که اصلاً در آن زبان خارجی وجود ندارد، بخشی از این اتفاقات خجالت‌آور است؛ اما نترسید. شما از اشتباهات درس می‌گیرید و این راهی برای پیشرفت و ترقی است.

10. پیروزی

به شما تبریک میگوییم. این زبان جدید حالا برای شما مثل آب خوردن شده و دیگر ناشناخته به شمار نمی‌آید. شما همه‌چیز را فهمیده و بدون مشکل صحبت می‌کنید. حتی به اشتباهاتی که قبلاً مرتکب می‌شدید هم می‌خندید! خیلی خوب است، آفرین! همان‌طور که در ابتدا به شما گفتیم، مهم‌ترین کار برای دست‌یابی به هدف تلاش و پیگیری فراوان است.

 


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر