به گزارش خبرنگار مهر، همزمان با آغاز به کار هشتصدمین نمایشگاه کتاب استانی در استان البرز و آغاز برگزاری نمایشگاههای استانی کتاب در سال 1396، علیرضا اسدی مدیر انتشارات نیماژ در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است به این رویداد فرهنگی نگاهی انداخته است. متن این یادداشت به شرح زیر است:
در سالهای اخیر که برگزاری نمایشگاههای استانی با رویه و نگاه سازمانی جدیتری نسبت به گذشته برگزار و پیگرفته میشود، باعث شده است ناشرانی که با برنامهریزی از پیش تعیین شده و جدیت در این رویداد مهم فرهنگی حوزهی کتاب حضور پیدا میکنند، شاهد موفقیتهای قابل لمس و آشکاری باشند.
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ویترین و اتفاق بزرگ فرهنگی است که در پایتخت بهطور سالانه برگزار میشود که بخش عمده مخاطبان کتاب به دلیل سختی و مشکلات دوری مسافت با مرکز موفق به حضور در این رویداد مهم نمیشوند، از اینرو برگزاری نمایشگاههای استانی با سیاست تمرکززدایی از مرکز باعث آن شده که در شکل سازمان یافتهای کوچکتر، نمایشگاه کتاب در استانها برگزار شود که این مهم باعث بهوجود آمدن امکانهای میشود که در ادامه به آن خواهم پرداخت:
1- امکان روبهرو شدن با خرده فرهنگها در جایجای کشور که امکان آن در تهران برای ناشران و مخاطبان میسر نیست.
2- از آنجا که کتاب آینهای از فرهنگ و اندیشه است، قرار گرفتن ناشران در کنار مخاطبان و آشنا شدن با ذائقه آنها در هر منطقه و استان باعث درک ضرورتها و بایدها در حوزههای مختلف در زمینه تولید محتوا خواهد شد.
3- ناشران میتوانند بیواسطه خود را در معرض نگاه، نقد و نظر فرهنگها و مردم هر منطقه از کشور قرار دهند که این مهم نیز در شناخت درست و درک صحیح از کاستیها و کمبودهای موجود در چرایی ایجاد فاصله بین کتاب و مخاطبان بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
4- ارتباط بیواسطه مخاطبان با مولفان و صاحبان اثر در نمایشگاههای استانی تا حد بسیاری میتواند شکاف ایجاد شده بین جامعه تولیدکننده و جامعه مخاطب (مصرفکنندهی فرهنگی) را ترمیم و به مرور کمتر و کمتر کند.
5- رودررویی ناشران با مخاطبان از نقاط مختلف کشور با هر قومیت و اقلیمی باعث بهجریان افتادن مقوله نقادی و گفتوگو خواهد شد که این موضوع ناشران را به درک درستی از بازخورد تولیداتشان در مناطق مختلف کشور خواهد رساند.
6- با برگزاری نمایشگاه کتاب، به مدت یک هفته، امکانات بسیار زیادی و از همه مهمتر ایجاد نشاط و سرزندگی و ایجاد پویشی با عنوان کتابخواندن در سطح استانها و البته در سطح کشور (در طول یک سال) ایجاد میشود.
در نهایت همه این اتفاقات باعث آن خواهد شد که ناشران با دقت و وسواس بیشتری به تولید آثار و محتوا بپردازند و پیش از انتشار هر کتابی، نگاه تیزبین و موشکافانهی مخاطبان را در نظر خواهند آورد.
مقوله دیگری که در این میان قابل طرح است، بحث نگاه کلانِ تجارت حوزه فرهنگ است که پرداختن به آن باعث میشود وضعیت حال حاضر نشر در کشور به سوی تبدیل شدن به «صنعت نشر» پیش برود.
در حال حاضر اقتصاد نشر بسیار خرد و خالی از نگاه ساختارمند و سازمانی است. از آنجا که ظهور یک مقوله بهعنوان صنعت مستلزم ایجاد ساختار قوی و سالم است، ما برای ایجاد تحولات بزرگ در این زمینه نیازمند به بازنویسی راهها و روشهای رسیدن و دستیابی به اقتصاد کلان و پویا در حوزهی نشر و کتاب هستیم.
در پروسه تولید کتاب، مبنا براساس وجود نقدینگی است؛ چراکه تمام هزینههای فرآیند تولید از قبیل حقالتالیف، مواردِ سختافزاری (ویراستاری، خرید کاغذ، چاپ، صحافی و...) بهصورت نقدی توسط ناشر تامین و پرداخت میشود. حال آنکه پس از تولید و در زمان عرضه در بهترین حالت اگر حتی موسسههای پخش کتاب، بهخوبی برای معرفی و شناسندن کتاب به کتابفروشیها زمان صرف کنند و عملکرد قابل قبولی را ارائه دهند و از آنسو کتابفروشیها بهعناوین جدید بهعنوان کالای فرهنگی که به مخاطب باید شناسانده شود برخورد کنند و از همه مهمتر بتوان از دید مافیای اقتصادی اینحوزه به سلامت گذشت، بازگشت سرمایه و سود برای ناشران طی دوره زمانی یکساله خواهد بود. که باتوجه به حجم بالای عناوین چاپ شده در هر بازههای زمانی، این مهم از سوی موسسههای پخش و کتابفروشیها برای عناوین پرفروش زودبازده که در مقایسه اندک هستند رخ خواهد داد. باید به این موضوع توجه داشت که بازدهی مالی یک تیراژ از کتاب حتی به پنجسال هم خواهد رسید.
برپایی نمایشگاههای استانی فرصتی مناسبی است برای معرفی آثار توسط خود ناشران، آنهم عناوینی که در موسسههای پخش کتاب و کتابفروشیها به آنها توجهای نمیشود و اتفاقی برای آنها رخ نمیدهد، که این موضوع تاثیر قابل توجه و بسزایی در ایجاد گردش مالی و نقدینگی ناشران خواهد گذاشت و درنهایت باعث تولید بیشتر و رونق کتاب بهعنوان یک محصول فرهنگی خواهد شد.
در این بین برخی از کتابفروشیها در استانها به بهانه اینکه برگزاری این نمایشگاهها به فعالیت آنها لطمه وارد میکند، با این رویداد فرهنگی مخالف هستند. اما با فاصله گرفتن از این نگاه سطحی و عمیقتر شدن در تاثیر برگزاری این نمایشگاهها در سطح استانها میتوانند از پویش کتابخوانی و نشاطی که در طی یکهفته ایجاد میشود به شکل صحیح و با برنامهریزی دقیق برای بازگرداندن کتاب به سبد مصرف فرهنگی خانوادهها به نحو احسن استفاده کنند و از رکود سالانهای که در بازار کتاب وجود دارد به میزان قابل توجهای بکاهند. قطع بهیقین اگر در خصوص این موضوع تحقیقات میدانی و علمی صورت بگیرد، نتیجه حاصل شده به نفع اهالی فرهنگ، اعم از مولف و صاحب اثر، ناشر، کتابفروش و مخاطبان خواهد بود.