زمانی که صحبت از کار کردن میشود، زنان دوست دارند تا خود را فعال و کاری نشان دهند. برای مثال آنها میپذیرند که به هنگام اضافهکاری پاسخ بله بدهند. یا تا دیروقت برای انجام کار خود در اداره بمانند. آنها میپذیرند تا خانوادهی خود را فدای یک سفر کاری کنند. آنها همهچیز را برای کار میپذیرند.
جیل جاکینتو، متخصص شغل و کار میگوید، بسیاری از ما به این خاطر که تصور میکنیم نه گفتن کاری زشت است، همواره همهچیز را میپذیریم. ما باور داریم که نه گفتن به معنی تنبل بودن ما، کند بودن و حتی بدتر، نالایق بودن ما است. به عقیدهی ما نه گفتن میتواند موقعیت کاری ما در شرکت را متزلزل کند.
اما شاید این ترس بیهوده باشد. شما که نمیخواهید فردی باشید که همه کارهایشان را بر روی سر شما میریزند. اگر ما بهراحتی به همه بله بگوییم، این پیام را به دیگران مخابره میکنیم که ما کار زیادی نداشته و آماده انجام کارهای شما هستیم.
پس اوضاع را تغییر دهید. چگونه؟ با بنیتا همراه شوید تا به شما بگوییم در این 7 موقعیت از کلمهی نه استفاده کنید.
1- کار بیشتر
زمانی که شما از میزان پاداش رئیستان برای انجام سریع گزارشها و پروژهها قبل از زمان معین خبردار میشوید، چشمانتان از حدقه بیرون میزند. اگر رئیس از شما خواست تا یک پروژه را تکمیل کنید، اما شما زمان کافی را به خاطر مسائل دیگر زندگی نداشتید، به او اطلاع دهید. شما باید به رئیستان در مورد کارهایی که در آن روز انجام دادهاید، توضیح کامل دهید. این تنها راه است، یا رئیستان این موضوع را میپذیرد، یا نه.
2- دیدار با دیگران شما را به ناکجا میبرد
ملاقات با دیگران درمجموع ایدهی خوبی است؛ اما اگر علاقه ندارید تا با افرادی ملاقات کنید که هیچ تخصصی در حوزهی فعالیت شما را ندارند، از آن جمع خارج شوید. شما فردی متخصص و باهوش هستید. افراد دوست دارند تا با شما ارتباط برقرار کنند. معمولاً افراد موفق با افراد موفق رفتوآمد میکنند؛ اما فقط به این خاطر که فردی دوست دارد با شما ملاقات کند، نمیتوان گفت که اهداف شما با او در یک راستا هستند. یک «نه» محکم بگویید و او را به فردی دیگر برای دیدار کردن معرفی کنید.
3- درخواست برای اضافهکار
اجازه دهید واقعبین باشیم. بیشتر ما برای انجام کارهای خود معمولاً بیش از 40 ساعت در هفته کار میکنیم؛ اما اگر شما مجبور به ترک کار به خاطر مراقبت از کودک نوپای خود هستید، این حق را برای خود قائل شوید تا به رئیستان این موضوع را اطلاع دهید و برای مثال حضور در کنفرانس عصر را کنسل کنید. قبل از رفتن، راهی را پیدا کنید تا هم برای شما مناسب باشد و هم برای شرکت. برای مثال پیشنهاد دهید که کار را از منزل دنبال میکنید. یا اینکه وظیفهی انجام آن را به دیگری محول خواهید کرد. برای مطالعهی بیشتر به مطلب خاطرات یک مادر کارمند مراجعه کنید.
4- شما وظایف همکار دیگر خود را هم انجام میدهید
اوضاع به حدی نابسامان است که شما در زمان استراحت هم خواب انجام کارهای همکارتان را میبینید. شما به فردی تبدیل شدهاید که در زمان ناکارآمدی همکارتان به کمک او میشتابید. شما هیچ راه فراری هم ندارید. به همکارتان نه بگویید و اجازه دهید او کارهایش را خودش انجام دهد. حتی اگر نتواند آنها را بهموقع تحویل دهد. از پشتیبانی او دست بکشید. به مراقبت از او پایان دهید. او درنهایت یاد خواهد گرفت که چگونه کارهای خود را انجام دهد.
5- کاری از شما خواسته شده است که در تضاد با اخلاقیات شماست
خوشبختانه این موضوع نادر است، اما احتمال اینکه روزی از شما درخواست انجام کاری شود که با اخلاقیات شما در تضاد است وجود دارد. شما باید بدانید که چگونه این موضوع را مدیریت کنید. بله، شما باید بهانه آوردن را یاد بگیرید؛ اما طوری بهانه بیاورید که دفعهی بعد هم به سراغ شما نیایند.
6- شما نمیتوانید مرتب در سفر باشید
شما بهتازگی از یک سفر کاری بازگشتهاید و هنوز چمدانتان را باز نکردهاید که رئیس از شما میخواهد به یک مسافرت طولانی دیگر بروید. سفرهای کاری بسیار خستهکننده هستند. شما در حال کار در میانهی پرواز هستید، توازن میان زندگی و کار شما به هم میریزد و هزاران مشکل دیگر. در این شرایط نه گفتن هیچ ایرادی ندارد؛ اما مثل همیشه، قبل از نه گفتن به دنبال راهی برای حل این مشکل باشید. برای مثال یکی از همکاران را برای سفر معرفی کنید.
7- شما در انجام یک کار خوب نیستید
فرض کنید همکار و یا رئیستان از شما درخواست انجام کاری را کردهاند که شما اصلاً در پیشبرد آن موفق نیستید. درواقع شما ممکن است کار را هم بدتر کنید. گاهی اوقات افراد تصور میکنند که چون باهوش و باتدبیر هستند، میتوانند هر کاری را انجام دهند. با اینکه این کار خیلی خوب است، اما همیشه درست نیست. اگر از شما خواسته شد تا کاری را که در آن مهارت ندارید را انجام دهید، به طرف مقابل بگویید که در این زمینه تخصص لازم را نداشته و بهتر است فرد دیگری را جایگزین کنید.
قطعاً نه گفتن در شرکتها و ادارات تنها به این موارد خلاصه نمیشود. بهعنوان یک قانون کلی، از خودتان سؤال کنید که در صورت دادن پاسخ منفی به طرف مقابل چه اتفاق بدی برایتان خواهد افتاد. اگر فکر میکنید که پس از نه گفتن زنده میمانید، پس پاسخ منفی بدهید! اگر چنین تصوری ندارید، پس به دنبال یک راه جایگزین برای پیشنهاد باشید. یا اینکه راهی برای انجام آن بیابید.