ماهان شبکه ایرانیان

شگفت انگیزترین نامزدهای اسکار بهترین فیلم [قسمت اول]

در آخرین هفته‌ای که به اسکار ختم می‌شد، سایت Vultuer یک بررسی کلی از نامزدهای دریافت جایزه اسکار انجام داده بود و آن‌ها را با توقع ما از عنوان بهترین فیلم اسکاری که در دهه‌های قبل وجود آمده بود سنجیده بود

در آخرین هفته‌ای که به اسکار ختم می‌شد، سایت Vultuer یک بررسی کلی از نامزدهای دریافت جایزه اسکار انجام داده بود و آن‌ها را با توقع ما از عنوان بهترین فیلم اسکاری که در دهه‌های قبل وجود آمده بود سنجیده بود. شما هم همانند ما متوجه شده‌اید که هر فیلمی که از فرمول ترکیبی ژانرهای مختلف همانند درام، سرگذشت، تاریخی، جنگی کنار هم توانسته باشد استفاده کند معمولاً همیشه نامزد دریافت جایزه اسکار می‌شود؛ اما همه فیلم‌هایی که امسال و سالهای پیش، نامزد دریافت جایزه شده‌اند دچار نوعی پس‌روی محسوسی شده‌اند؛ اما باید بدانیم که همیشه هم این‌طور نبوده است که 4 ژانر اصلی جایزه‌های اسکار را دریافت کنند. رویکرد کمیته اهدای جوایز آکادمی اسکار به ما نشان داده است که ملاک و همچنین شاید شانس دریافت جایزه فیلم‌هایی که موزیکال، وسترن، هیجانی، حتی کمدی در سالهای اخیر افزایش‌یافته است. در مقاله‌ای که پیش رودارید به بررسی ده فیلمی خواهیم پرداخت که اگر این سالها اکران می‌شدند شاید کمتر شانس دریافت جایزه و همچنین نامزدی برای بهترین فیلم سال را توسط آکادمی اسکار به دست می‌آوردند ولی در نوع خودشان فیلم‌هایی بی‌نظیر هستند. همراه بنیتا در دو قسمت باشید.

معامله‌گر شاخ 1931 (Trader Horn)

معامله‌گر شاخ

Credit: flavorwire

اسکار چهارساله بود که این فیلم توانست جایزه بهترین فیلم سال را از آکادمی اسکار دریافت کند. حال اگر این فیلم را مشاهده کنید، شما می‌توانید بگویید که شاید این آکادمی جوانی کرده و خطایی در اهدای جایزه داشته است. جوان یا پیر باید این را قبول کنید که این فیلم مستند در مورد افریقا نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم در AMPAS (آکادمی سینما و علم) هم شد. این مستند یادآور حادثه‌ای است که در اثر یک اتفاق نفر از قبیله‌ای توسط حیوان وحشی کشته می‌شوند و عده زیادی نیز به تب مالاریا دچار می‌شوند. این کار باعث می‌شود تا دو گردشگر و شکارچی که یک زن و مرد بودند به اتهام کشتن آن دو نفر توسط افراد قبیله اسیر شوند. در ادامه زن به‌عنوان ملکه جنگل برای افراد آن قبیله و همچنین منجی برای ازادی آن‌ها از بیماری و مصیبت‌ها می‌شود. صحنه‌های کشتار حیوانات در این فیلم در مکزیک فیلم‌برداری شده است، شانسی که عوامل فیلم‌برداری در آن روزها آورده بودند این بود که هنوز قوانین سخت‌گیرانه در مورد حیوانات وضع نشده بود وگرنه همه موبایل‌ها از فیلم کشتار ظالمانه حیوانات به دست عوامل فیلم‌سازی پر می‌شد.

دکتر دولیتل 1967 (Dr. Doolittle)

دکتر دولیتل

Credit: flavorwire

تصاویر متحرک و فیلم‌سازی از سال 1960 در یک برهه زمانی گذرا قرار گرفت، نوعی بزرگی از تغییرات، شکل‌گیری استودیوهای فیلم‌برداری، روند فکری متفاوت، بلوغ سینمایی و روند درون‌گرایی در سینما تا اوایل دهه 1970 ادامه پیدا کرد. این تغییرات باعث شد تا دو روند جدید برای اهدای جایزه‌های اسکار در میان کمیته اهدای جایزه به وجود بیاید. در سال 1967، دو فیلم که این تغییرات را به خودشان گرفته بودند افتخارات بالایی به دست آوردند، دو فیلم گرمای شب (Heat of the Night) برنده نهایی و همچنین چه کسی برای شام می‌آید (Guess Who’s Coming to Dinner) دو نمونه از تثبیت فیلم‌سازی جدید، تغییر نقش‌آفرینی ستاره‌ها به مواضع سطحی بود. دو فیلم فارغ‌التحصیل (The Graduate) و بانی و کلاید (Bonnie and Clyde) دو نمونه دیگر از فیلم‌سازی‌های فیلم‌سازان تازه‌کار و جویای نام بود؛ اما یکی دیگر از فیلم‌ها را می‌تواند دکتر دولیتل نامید. ریچارد فیشر (Richard Fleischer) داستان کم محتوی نویسنده انگلیسی هاگ لوفتینگ (Hugh Lofting) را به‌صورت موزیکال تولید کرد که به دنبال خودش نقدهای سنگینی دریافت کرد. همه گمان کردند که میلیون‌ها دلار انش زده‌شده است، اما در اوج ناباوری این فیلم توانست در رقابت با سایر فیلم‌های آن سال جایزه اسکار را دریافت کند. بیشتر افراد اعتقاد داشتند که طلسمی بر روی رأی‌دهندگان استفاده‌شده بود که این فیلم رأی آن‌ها را جلب کرده است. فیلمی که پر از هجو، حرف‌های نامناسب و همچنین بی محتوی ساخته‌شده بود.

عزیزم 1969 (Dolly)

عزیزم

Credit: flavorwire

دو سال بعد از حادثه دکتر ولیتل! منتقدان و دوستداران سینما دوباره دچار شک بزرگی شدند و این بار این کار توسط فیلم سلام عزیزم انجام شد. برنده نهایی که می‌توانیم بهترین مثال برای تغییرات ناگهانی در اوضاع آب‌وهوای آکادمی اسکار را به آن اختصاص دهیم فیلم بدون رتبه سلام عزیزم کارگردان به نام جان شرزینگر (John Schlesinger) که کارگردانی کارهای قوی درست سه سال بعد از همین کار به‌عنوان کابوی نیمه‌شب (Midnight Cowboy) است، هست. فیلم کابوی نیمه‌شب او در مورد سیاست‌های استعماری فرانسه در الجزایر است که سروصدای زیادی برپا کرد. این فیلم در برخی از جشنواره‌ها نامزد دریافت بهترین فیلم هم شده بود. دریافت جایزه اسکار، توسط عزیزم، فیلم‌هایی همانند هزار و یک روز (Anne of the Thousand Days)، بوچ کسدی (Butch Cassidy) و بچه رقاصه خورشید (Sundance Kid) را زیر سؤال برد. بعد از دولیتل، عزیزم بود که جن کلی (Gene Kelly’) بر روی صحنه اسکار با عنوان سلام عزیزم (Hello, Dolly)، آن را به‌عنوان برنده جایزه اسکار اعلام کرد و فیلم موزیکالی بود که علیرغم اینکه همه فکر می‌کردند باز دلار سوزی خواهند داشت، توانست موفقیت بزرگی را به دست آورد.

فرودگاه 1970 (Airport)

فرودگاه

Credit: flavorwire

بعد از حوادثی که 70 میلادی و فیلم‌های موزیکالی که برنده جایزه‌های اسکار شدند، دیگر استودیوهای فیلم‌سازی جرئت نداشتند تا پول‌های خودشان را بر روی ساختن فیلم‌های خودشان سرمایه‌گذاری کنند درحالی‌که که ممکن بود یک کابوس شبانه همه سرمایه آن‌ها را یکجا با آهنگ و شادی قورت دهد؛ اما برخلاف انتظار ما در آن زمان فیلم‌هایی موفقی همانند راننده تاکسی (Taxi Driver) و پدرخوانده تولید شدند. فیلم اقتباسی جرج سیتون (George Seaton) از رمان اروتور هایلی (Arthur Hailey) که با بودجه ده میلیون دلاری ساخته شد توانست صد میلیون دلارفروش داشته باشد. فیلم فرودگاه بالاخره توانست روند چندساله اخیر در کسب جایزه‌های اسکار توسط فیلم‌های بی محتوی و کم کیفیت را بشکند و پول تمامی پروژه‌های نافرجام را پس بگیرد و همچنین این فیلم با شگفتی تمام نامزد ده جایزه اسکار در همان سال شد. یکی این جایزه‌ها جایزه مربوط به بهترین فیلم بود که از چنگ فیلم‌هایی با روند جدید به نام Five Easy Pieces و M*A*S*H و همچنین فیلم دیگری به نام داستان عشق (Love Story)، توسط فرودگاه ربوده شد. ستاره این فیلم هلنن هایز (Helen Hayes) توانست جایزه نقش مکمل زن را نیز دریافت کند.

آسمان‌خراش جهنمی 1974 (The Towering Inferno)

آسمان‌خراش جهنمی

Credit: flavorwire

چهار سال بعد یک فیلم دیگر پول‌ساز، بعد از فرودگاه توانست جایزه اسکار را تصاحب کند. فیلمی که در آن اسطوره‌های سینمایی بزرگی حضور داشتند. برخلاف اسم آن، جهنمی خیلی خوب بود. بازیگران خوش‌لباسی همانند پائول نیومن، استیو مک کوئین، فای داناوی (Faye Dunaway) در آن ایفای نقش کرده بودند. ایده جاری در این فیلم همان ایده‌ای بود که در فیلم‌هایی همانند پدرخوانده، محله چینی‌ها، لنی (Lenny) و همچنین در فیلم‌های مثل آلیس دیگر اینجا کسی نیست (Alice Doesn’t Live Here Anymore)، زن متأثر (A Woman Under the Influence) و تقسیم کالیفرنیا (California Split) وجود داشت. بعد از دهه هفتاد هر بار که فیلمی شایسته جایزه می‌برد همه از اوضاعی که در چند سال قبل پیش‌آمده بود اسودِ خاطر تر می‌شدند.



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان