۹ کلمه از زبان‌های خارجی که زبان انگلیسی به آن محتاج است [قسمت دوم/پایانی]

زبان انگلیسی در دایره لغات خودش کمی و کاستی‌های زیادی دارد و این موضوع توسط مقالات مختلفی اثبات‌شده است

زبان انگلیسی در دایره لغات خودش کمی و کاستی‌های زیادی دارد و این موضوع توسط مقالات مختلفی اثبات‌شده است. در استفاده از لغات روزانه و کارهای همیشگی، برای توضیح دادن برخی از پدیده‌ها لغات مناسبی نمی‌توان پیدا کرد. خوشبختانه زمانی که انگلیسی‌زبان‌ها همانند انسان‌های اولیه برای توضیح دادن عبارت‌هایی که نمی‌توانستند آن را توضیح دهند، شکل و نماد درست می‌کردند، زبان‌های دیگر کوشیده‌اند تا اصطلاحات و عبارت‌های بیانی برای توضیح دادن این عبارت‌ها ایجاد کنند. همراه بنیتا در قسمت پایانی باشید تا با 9 لغت که باید از دیگر زبان‌ها وارد زبان انگلیسی شوند آشنا شوید.

 

Gadrii Nombor Shulen Jongu (تبت)

جواب نامربوط

معنی: پاسخ نامربوط به سؤال

برای بیان مفهوم این کلمه یا شاید جمله می‌توانیم به این صورت بیان کنیم که در جواب سؤال آبی، یک جواب سبز بدهید، Gadrii nombor shulen jongu معمولاً درزمینهٔ های سیاسی و بحث‌های داغ چندنفره مطرح می‌شود. باری مثال: مجری می‌پرسد: شما چگونه می‌توانید اثبات کنید که برای مبارزات انتخاباتی از هزینه‌های دولت فدرال استفاده نکرده‌اید؟ جواب: شما باید بدانید که من اصلاً به مشکلاتی همانند فساد مالی فکر نمی‌کنم، مشکل مردم امریکا در حال حاضر بیکاری است. این‌یکی از ترفندهای قدیمی در سیاست و مذاکره‌ها است که شما به‌جای جواب دادن به اصل سؤال خودتان را با جواب‌های نامربوط از موضع اتهام و سؤال خارج می‌کنید تا ذهن مردم درگیر موضوعی دیگر شود. اما کسانی همانند ما که به دنبال به دست آوردن پست‌های سیاسی هم نیستیم به‌صورت ناخودآگاه دست به این کار می‌زنیم. وقتی شخصی از شما سؤالی می‌کند که به نظر شما پیش‌پاافتاده است، غرور شما اجازه نمی‌دهد که باصداقت به این سؤال جواب دهید و شروع به طفره رفتن خواهید کرد. تصور کنید که در یک دیدار دوست شما در مورد آهنگی از یک گروه موسیقی که آهنگ‌های در مضمون خرابکاری پرنده به روی چشم دوستتان دارد، می‌پرسد، شما برای اینکه از جواب طفره بروید، جواب سؤال او را با یک جواب نامربوط در مرود اتفاق عجیبی در همان اطراف می‌دهید. در این هنگام بهترین واژه‌ای که می‌توان برای توجیه کار شما استفاده کرد واژه تبتی Gadrii nombor shulen jongu است. شما با این کار به او می‌گویید که دوست ندارید دوباره از شما چیزی در مورد آن گروه موسیقی بپرسد.

 

Iktsuarpok (اینویت)انتظار

انتظار برای آمدن کسی

انسان‌ها در تمام دوران زندگی خودشان دوست داشتند که تنهایی خودشان را با واژه‌ای مناسب پوشش دهند، اما روزبه‌روز تنهایی عجیب‌تر شد و واژه‌ها ناتوان‌تر، این واژه بیان مناسبی برای کاری که شما از روی دل‌تنگی برای رسیدن کسی که مدت‌زمان زیادی از شما دور بوده است و انتظار آمدنش رادارید، است. انتظاری که آرام و قرار شمارا گرفته است. مدام فکر می‌کنید که شخصی که در انتظارش هستید، پشت در است. این روزها انتظارهای عجیب‌تری به وجود آمده است برای مثال می‌توانیم به انتظار دریافت ایمیل از طرف کسی که برای شما مجوز صادر می‌کند یا جواب درخواست کاری که داشته‌اید را هم به iktsuarpok نسبت داد. زمان برای کسی که انتظار می‌کشد همیشه طولانی است، مدام به جلوپنجره می‌روید، درباز می‌کنید ولی خبری از فرد مذکور نیست، این کار به‌نوعی آشفتگی شمارا می‌رساند. در این زمان است که می‌توانید از واژه iktsuarpok استفاده کنید. اگر شما این حس را گاهی اوقات دارید، مردم اینویت در یک محیط بسته و سرد هرروز این حس را تجربه می‌کنند و این احساس باعث شده است که واژه‌ای مناسب برای بیان آن‌هم پیدا کنند: iktsuarpok. آن‌ها حتی برای انتظارهای غیرواقعی هم از این واژه استفاده می‌کنند. پس زمانی که شما در اثر فشارهای روحی می‌خواهید آدم‌های اطرافتان وجود نداشته باشد، به یاد داشته باشید که مردمانی در سرمای زیر صفر وجود دارند که دوست داشتند وسیله‌ای بود که می‌توانست زمان را به عقب برگرداند تا بتوانند عزیزان ازدست‌رفته خودشان را دوباره مشاهده کنند.

 

Kaelling (دانمارکی)

بدرفتاری

زن زشت، بدبختی که بر سر فرزندان خودش داد می‌زند، فحاشی می‌کند

اگر شما تاکنون هیچ‌وقت برای استفاده از این واژه ناچار نمانده‌اید، خوش‌شانس بوده‌اید. برای اینکه نمونه بارزی از این مادران را مشاهده کنید بهتر است به فروشگاه‌های بزرگ فروش لباس و وسایل بروید، کسانی که به‌زانو جلو فرزندان خودشان می‌نشینند و برای آن‌ها کلاسی وحشتناک برای ادب کردن و یاددادن نکات آموزشی و تربیتی برپا می‌کنند. کلاسی که علاوه بر فرزندانشان همه مردم اطراف هم آن را می‌شنوند. کسانی که معمولاً از واژه‌های مناسبی برای توضیح دادن وضع کنونی خود و فرزندشان استفاده نمی‌کنند و عبارت‌هایی همانند: من کلفت شما نیستم! لباس اشغالت را خودت تمیز کن! از جلو چشمم گم شو! و غیره که معمولاً در مقابل افراد دیگر ثمری جز نابودی شخصیت کودک ندارد. اما دانمارکی‌ها زرنگ‌تر از آمریکایی‌ها بودند به‌جای استفاده از عبارت: زنی دیوانه که در پایین خیابان بر سر فرزندان خودش به‌شدت داد می‌زند و نیاز به تماس با مرکز روانی دارد و احتمال اینکه خانه را آتش بزند وجود دارد، یک واژه اختراع کردند، Kaelling خلاصه کننده همه عبارت‌های مذکور است. ما در مورد داستان Kaelling چیزی نمی‌دانیم. فقط سعی می‌کنیم که از تماس چشمی با او پرهیز کنیم. آیا Kaelling همیشه این‌گونه رفتار می‌کند؟ آیا پدر خانواده می‌داند رفتار او این‌گونه است؟ آیا زنده است؟ آیا کودکان با او می‌توانند کنار بیایند؟ با توجه به اینکه حداقل یکی از همین زنان در نزدیکی محل زندگی شما حضور دارد، هیچ‌وقت نخواسته‌اید برای آن واژه‌ای پیدا کنید. شاید این فرد نزدیک تراز آنچه فکر می‌کنیم به شما بوده است و شما او را مادر صدا می‌زنید.

 

Neidbau (المانی)

اذیت همسایه

ساختمانی بدون سکنه، معمولاً بدون ارزش که برای هدفی به‌غیراز اذیت همسایه‌ها ساخته نشده است.

چندی پیش در اخبار، مطلبی در مورد یک آمریکایی منتشر شد که برای اذیت همسایه خودش دست به احداث یک ساختمان 5 متری در مقابل خانه همسایه خودش زده بود تا بتواند او را اذیت کند. این کار نمونه بارزی از واژه Neidbau است. در اصل این عبارت در آلمان برای اهداف خاص با بار معنایی زشت استفاده می‌شود. در امریکا به این خانه‌ها ساختمان‌هایی گفته می‌شود که همسایه شما از روی حسادت در مقابل شما می‌سازد تا به شما بگوید که شما هیچ نیستید. معمولاً هیچ اقدامی هم برای دفع کردن این حرکت وجود ندارد مگر اینکه شما ساختمانی بلندتر بنا کنید. المانی‌ها ظاهراً فقط به ساختن واژه اکتفا نکرده‌اند و در احکام مدنی خودشان برای آن مجازات و همچنین قوانینی در نظر گرفته‌اند. افرادی که توان پرداخت میلیون دلار برای ساختن یک ساختمان جدید در مقابل همسایه خودشان که به‌تازگی درب منزل خودش را برقی کرده است ندارند، به هزینه‌های کم هم راضی می‌شوند و ترجیح می‌دهند با هزینه کمتر جواب همسایه خودشان را بدهند، با ساختن ساختمان‌ها و سازه‌های کوچکی همانند فنس چوبی! در برخی از نواحی آلمان‌ همسایگان برای جلوگیری از تابیدن آفتاب به خانه مجاور از این وسایل استفاده می‌کنند. اغلب اوقات این کارها می‌تواند جنبه شوخی هم داشته باشد.

 

Pochemuchka (روسی)

سوال زیاد پرسیدن

کسی که سؤالات زیادی می‌پرسد

زمانی که در کلاس، کار جلسات کار زوج‌درمانی هستید، خم‌شده‌اید و با دستان خودتان بازی می‌کنید، مدام خمیازه می‌کشید و بی‌صبرانه منتظر این هستید که کلاس تمام شود و استراحت مفصلی داشته باشید، زمانی که چشم‌هایتان دارد به روی‌هم می‌آیند و سنگینی خواب شمارا مغلوب کرده است، ناگهان این اتفاق می‌افتد. اتفاقی به‌صورت کاملاً اذیت کننده و انزجار برانگیز که خواب شمارا برهم می‌زند. همه‌چیز به هم می‌ریزد و دیگر به‌جای قبلی خودش برنمی‌گردد. اما برای کسی که این اتفاق را رقم‌زده است، مهم نیست، تنها چیزی که برای او مهم است، تاریخ‌ها، جزییات، زمان‌ها، اصول اولیه مطرح‌شده در جلسه است. درنهایت این حرف‌ها منجر به یک جلسه در هم خواهد شد. سؤالاتی بی‌معنی همانند: فونت این نوشته باید چند باشد؟ چه زمانی درهای پلاستیکی و چوبی عوض شدند؟ کجا می‌توانم یک دستگاه چاپ پیدا کنم که ارزان‌تر کپی بگیرم و باقی کاغذها را هم بدزدم؟ این‌زمانی است که شما متوجه می‌شوید این شخص شروع کرده است سؤالات به‌دردنخور و ابتدایی را مطرح می‌کند اما واژه‌ای برای توصیف آن ندارید، روس‌ها به شما کمک کرده‌اند، و pochemuchka را اختراع کرده‌اند. از امروز اگر کسی خواست بیشتر از اندازه خودش حرف بزند این کلمه را به او بگویید. این واژه از کشور می‌آید که در آن سؤال پرسیدن زیاد، مساوی با مرگ است. شاید باورتان نشود که روسی‌ها کتابی با همین عنوان برای کودکان خودشان دارند که با آن‌ها از همان کودکی یادآوری می‌کند که سؤال پرسیدن زیاد ممکن است سرسبز بدهد بر باد. در این کتاب پسربچه‌ای است که سؤالات زیادی همیشه در سرش می‌چرخد.

 

Pilkunnussija (فنلاندی)

غلط نگارشی

کسانی که فکر می‌کنند همه خوشبختی و بدبختی آن‌ها در رعایت قوانین نوشتاری خلاصه‌شده است.

در مورد کسانی صحبت می‌کنیم که اکنون در حال خواندن این مطالبت هستند و دست به چانه غلط‌های املایی، نگارشی، فاصله‌ها را یکی پس از دیگری می‌گیرند. آن‌ها معمولاً هیچ لذتی از کل متن ندارند و فقط به دنبال یافتن غلط‌های املایی هستند. گویا در فنلاند این افراد بیشتر از امریکا هستند و برای آن‌ها واژه‌ای خاص در نظر گرفته‌اند: Pilkunnussija. این قسمت را خلاصه‌تر می‌نویسیم تا این افراد نتوانند بیش از این از غلط‌گیری لذت نبرند.

 

 

 


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر