ماهان شبکه ایرانیان

این سخن عایشه (که گفته آیه ای از قرآن در شأن ما نازل نشده است) نمی تواند مورد استناد ما باشد و دلیل نیست که آیه ای در شأن ابوبکر نازل نشده است

درتاریخ است که عایشه گفت هیچ آیه ای ازقرآن درمورد ماخاندان نازل نشده است وشما این را دلیل برعدم نزول آیات قران درمورد ابوبکر ودیگران می دانید،آیا این درست است؟

این سخن عایشه (که گفته آیه ای از قرآن در شأن ما نازل نشده است) نمی تواند مورد استناد ما باشد و دلیل نیست که آیه ای در شأن ابوبکر نازل نشده است. زیرا:
این سخن عایشه یک نقل است که بر فرض صحیح بودن در مقابل نقل های صحیح دیگر قرار می گیرد که باید ببینیم با ملاک های ترجیح ، کدام ترجیح می یابد.
دیگر این که این نظر عایشه است و عایشه نظر خود را گفته نه این که سخن پیامبر را نقل کرده باشد و نظر عایشه برای خودش محترم است و بر نظر دیگران ترجیحی ندارد. چه بسا دیگران معتقد باشند که آیات زیادی در شأن ابی بکر وارد شده است. ما باید به مستند نظر ها بنگریم و نظری که دارای پشتوانه عقلی یا نقلی معتبر است، را بپذیریم. بنا بر این سخن عایشه که مدعی شده آیه ای از قرآن، جز آیات افک، در شأن ما نازل نشده، اعتبار ندارد .
و اشکال های دیگری که می توان مطرح کرد.
اما یک نکته دقیق اینجاست که وقتی یک سنی آیاتی از قرآن را در باره ابوبکر می داند و استناد های خودش را ذکر می کند ، مستند او کتاب هایی مثل صحیح بخاری است که از نظر او صحیح ترین کتاب بعد از قرآن است و به سخن افرادی چون عایشه استناد می کند که در عدالتشان خدشه ای نمی بیند و مخالف او (ما شیعیان ) نه از باب استدلال و برهان بلکه از باب جدال و گرفتن خصم و مخالف به ادله ای که خود ارائه کرده ، به صحیح بخاری و روایت عایشه استناد می کنیم که گفته هیچ آیه ای در شأن ما نازل نشده است و "ما" هم در اینجا ظهور در خانواده اش اعم از پدر، مادر، خود، برادران و خواهرانش و ...، دارد.
ما نمی خواهیم بگوییم عایشه راست گفته یا حدیث مخالفی وجود ندارد یا این حدیث معتبر است و ... ؛ بلکه می خواهیم بگوییم شما که قبول دارید هر حدیثی در این کتاب آمده صحیح است و عایشه را از ارکان اسلام می دانید در قبال این سخن او چه جوابی دارید؟
جدال و گرفتن خصم به باورهای خودش از اصول مناظره و احتجاج است.
بله ما هم در اصول کافی روایت هایی داریم که با روایات دیگر همان کتاب منافات دارد یا بین آنها منافات به نظر می رسد و لذا هر چه در این کتاب آمده را حق نمی دانیم یا برای آن وجه جمع معقول و منطقی ارائه می دهیم مثلا در همین موردی که شما نوشته اید بله، ما قبول داریم که روایاتی وجود دارد که قیام های قبل از ظهور را تخطئه می کند یا این گونه به نظر می رسد و در مورد آنها با جمع همه روایات و بررسی آنها و با ارائه نشانه ها ثابت می کنیم که منظور قیام هایی است که به ادعای مهدویت واقع می شود و قیام هایی که به ادعای مهدویت نیست بلکه برای امر به معروف است. ولی بدون تهیه مقدمات است (در روایات به جوجه ای که پرواز می کند قبل از این که پر و بال درآورده و پر و بالش قوی شده باشد ، تشبیه شده اند) یا نفی حقانیت نمی کند بلکه پیروزی نهایی آنها را نفی می کند و ... . (1)
اگر آنها هم جواب معقول و وجه جمع منطقی در مورد روایت عایشه دارند، ارائه دهند یا قبول کنند که صرف بودن روایتی در صحیح بخاری یا از عایشه دلیل بر صحیح بودن آن نیست و بپذیرند که ممکن است عایشه هم ناحق بگوید یا بخاری هم ناحق در این کتاب آورده باشد.
البته ما هم قبول داریم که آیاتی از قرآن به ابوبکر نظر دارد مثل آیه غار (2)و آیه 22 سوره نور و ... ولی می گوییم این آیات فضیلت خاصی برای ابوبکر ثابت نمی کند و دلیل بر برتری او از اصحاب و شایستگی او برای مقام خلافت بعد از پیامبر نیست.
پی نوشت ها:
1. برای اطلاع از مجموعه این روایات و جمع آنها ر. ک: منتظری حسین علی، دراسات فی ولایه الفقیه، اول، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1408 ق، ج1، ص205-257.
2. توبه (9) آیه 40.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان