
کولاک در شمال، سیل در جنوب، ریزگرد در غرب و خشکسالی در شرق ایران، این روزها زندگی هممیهنان ما را دچار مشکل کردهاست، اما برخی در پایتخت در دفاتر خود نشستهاند و تنها نظارهگر این بحرانها هستند. از رنجنامه مردم سرزمینما این روزها اخبار فراوانی شنیدهایم و آن موضوعی که بیشتر افکارعمومی را درگیر خود کرده، «صم بکم»بودن برخی مسئولان است که میلیونها تومان حقوقمیگیرند تا نگذارند این بحرانها، زندگی مردم را تحت تاثیر قرار دهد؛ ولی انگار نه انگار که این معضلات بر ملت فشار میآورد.متولی اصلی ایستادن مقابل این بحرانها، سازمان مدیریت بحران است. سازمانی که قرار است150 هزار میلیارد ریال اعتبار، معادل پنج درصد از بودجه کشور را سالانه به خود اختصاص دهد.
مدیریت مسالهدار بحران در ایران
به گزارش ، روزنامه قانون در ادامه نوشت: رییساین سازمان، نیروی احمدینژاد و از دوستداران اوست که مدتها در دولتهای آن مرد، مشغول فعالیت بود.او یک سال بعد از روی کار آوردن دولت دهم، در نشست جلسه ستاد بحران استان کرمان که در تاریخ 2 دی 1389 برگزار شد، گفت:« مردم منطقه زلزله زده (شهر ریگان)، از ایمان و اعتقاد بسیار بالایی برخوردار بودند. برای مثال در بازرسی های ما، یک منزلی مشاهده شد که سه دیوار آن در اثر زلزله فرو ریخته بهجز یک دیوار که عکس دکتر احمدینژاد بر آن نصب شده بود. خود مردم با اعتقاد راسخ و محکم خود اذعان داشتند که رییسجمهور محبوب و دلسوز ما خدمات فراوانی برای مردم به ویژه روستاییان انجام داده و می دهد و اعتقاد آنها بر این بود که لطف و نظر خداوند بوده که این دیوار فرو نریخته است».چند سالی گذشت و ورق برگشت و آنهایی که تصور میکردند کشور تا قیامت در دستان تفکر احمدینژادیسم باقی خواهد ماند، تیرشان به سنگ خورد. در این بازه، بسیاری از شخصیتهای سیاسی که در تصمیمگیریهای نامناسب دوران احمدینژاد نقش داشتند، از میدان کنارگذاشته شدند ولی «اسماعیل نجار» از گزینههایی بود که جایگاهی بهتر به دست آورد و در قامت رییسستاد مدیریت بحران کشور مشغول به کار شد. البته او سعی داشت تا خود را به عنوان کاندیدای ریاست سازمان هلالاحمر به میدان رقابت معرفی کند ولی با اعتراض رسانهها و نهادهای اجتماعی از این اقدام صرف نظر و میدان را خالی کرد ولی از سفره اعتدال بینصیب نماند.
انتصاب فامیلی- بحرانی
نجار از همولایتیهای حسن روحانی، زاده سرخه وبنا به برخی گفته ها از اقوام رییسجمهور ایران است.در این سالها نیز هر زمانی حادثهای رخداد و رسیدگی مناسبی در این زمینهصورت نگرفته است، پاسخ مناسبی ارایه نکرده و حتی با اظهارات متفاوت سعی کرده است تا خود را از این قصور مبرا نشان دهد و از همه بدتر آنکه کسی نیز از وی پاسخی نخواست!
سرپیچی از حکم؟
رحمانی فضلی، وزیرکشور در بخشی از حکم انتصاب این فرد خطاب به اسماعیل نجار نوشته بود« پیگیری برای ایجاد مدیریت یکپارچه و هماهنگ در امر مدیریت حوادث و رخدادهای طبیعی، سیاستگذاری و برنامهریزی منسجم و کارآمد در حوزههای پیشگیری، آمادگی، مقابله، بازسازی و بازتوانی و استفاده از همه امکانات، ظرفیتها و توانمندیها، اهتمام به همکاریهای منطقهای و بینالمللی و استفاده از تجارب سایر کشورها، پیگیری مسایل مربوط به خشکسالی، توسعه و استفاده از ظرفیتهای صنعت بیمه در حوزه مدیریت بحران، انجام مطلوب و شایسته امور مربوط و اجرایی مصوبات شورای عالی مدیریت بحران کشور، پیگیری امور مربوط به شورای هماهنگی مدیریت بحران و کارگروههای تخصصی و نظارت بر عملکرد کارگروهها، فعالسازی اداره کل مدیریت بحران استانها، اجرای کامل همه تکالیف و الزامات قانون و آییننامه اجرایی آن و همچنین بررسی قانون موجود و تهیه لایحه جدید قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور از اهم وظایفی است که انتظار دارد با توجه به اهتمام ویژه دولت تدبیر و امید به این بخش، با برنامهریزی مناسب نسبت به تحقق آن کوشش و تلاش کنید». اما در این بازه زمانی که حوادث و بلایای طبیعی نیز به اوج خود رسیده است، کدام یک از وظایف محوله را این شخصیت دو زیست، آنگونه که باید انجام داده است؟پیشگیری مناسب از بحران سیل و کولاک داشته یا با همکاریهای بینالمللی، مقابل ریزگردهای زندگی مختل کن، ایستاده است؟شاید تنها فعالیت موثر این فرد و جماعت اطراف آن را بتوانیم تلاش برای تبدیل کردن ستاد بحران به سازمان برای دریافت بودجه مناسبتر و گردنکلفتتر دانست. مشخص نیست چرا در این دولت شخصیتهایی که مانند نجار صلاحیت انجام امور حیاتی کشور را ندارند برسرکار مانده اند و هیچ کس نیز به این بیتدبیریها توجهی ندارد.
پشت گرمی
فردی که در این روزگار بحرانی کشور، از اتاق گرم و صندلی نرم خود تکان نخورده و مردم بحران زده کشور را تنها گذاشته است، چرا باید در این جایگاه حساس باقی بماند؟ بدون شک میان احمدی نژاد و روحانی تفاوتهای چشمگیری است و به هیچ وجه نمیتوان این رییسجمهور را با آن رییسدولت، یکسان دانست ولی به نظر برخی، رودربایستیها در این دولت ، بلای جان تدبیر و اعتدال شده و امید به تغییر را کمرنگ کرده است.
جریمه بار اضافی
فراموش نشود خودبرتربینان دولت یازدهم که بارسنگینی نیز بر دوش روحانی و کابینه دولت یازدهم هستند، در ادامه راه، برای انتخابات یا کارنامهباقی مانده از این دولت، امتیاز منفی محسوب میشوند و ایکاش به حال آنها تدبیری اندیشیده شود تا سایه سنگینشان هرچه زودتر از قامت دولتی که مدیون بدنه اجتماعی است، برداشته شود.
اعطای مدیریت بحران، به عزراییل
«سیلاب در خرم آباد یک قربانی گرفت تا دختر دانشجو در سیلاب گرفتار و غرق شود».این خبر دردناک سبب شد تا در نمایشگاه مطبوعات، زمانی که رییسسازمان مدیریت بحران کشور را بعد از مدتها یافتیم! از وی چرایی این فاجعه را جویا شویم.او نیز در کمال آرامش و با تمسخر در پاسخ به سوال ما که چرا سازمان مدیریت بحران، جلوی این حوادث را نمیگیرد، گفت:پای آن دختر سر خورده است و خدا بیامرزد؛ به هر حال باید در این مسائل عزراییل بیتقصیر باشد!
سازمان مدیریت بحران منحل شود
عباس پاپیزاده/ نماینده مردم دزفول
سازمان بحران کشوری که بودجه و امکانات در اختیارش نیست، بهتر است منحل شود. مسئولان باید پاسخگو باشند که علت تشکیل این ستاد چیست؟ ستاد بحران، امکانات و اختیاری برای تصمیم گیری ندارد و باید منتظر بماند تا مسئولان دولتی به محل حادثه برسند و با برگزاری جلسات مختلف ، تصمیم گیری های لازم را در مورد حادثه اخذ کنند که این پروسه، لازمه صرف زمان است و در اصل ستاد بحران، کارکردی ندارد.ستاد بحران به این دلیل تشکیل میشود که بعد از بروز حادثه می خواهیم از پروسه های معمول و دستوپاگیراداری که ما را دچار مشکلات می کند، عبور کنیم و به یک تصمیم سریع و اقدام فوری برسیم؛ اما با روال موجود در کشور، بود و نبود ستاد بحران تفاوتی ندارد و یک بوروکراسی اداری اضافی است. ما در بحران نفت خوزستان که یک موضوع ملی و امنیتی است، شاهد بودیم که از سوی ستاد بحران هیچ اقدامی صورت نگرفت و همه منتظر ماندند تا وزرا و رییس جمهور تصمیم خود را ابلاغ کنند. در حادثه اخیر خوزستان، معاون اول رییسجمهور بعد از دوازده روز با برگزاری جلسه، تصمیمات هیات دولت را با مسئولان استان مطرح کرد! گاهی شنیده می شود که بودجه ستاد بحران در اختیار وزارت کشور است و از آنجا به این ستاد تزریق می شود اما واقعیت این است که هیچ بودجه ای در اختیار این نهاد قرار نمی گیرد. ستاد بحران در حادثه سیل فروردین در منطقه خوزستان، بعد از 10 روز توانست گزارشی را تهیه کند و ما شاهد آن بودیم که ستادبحران در یک هفته اول نتوانست هیچ اقدامی را انجام دهد. بعد از آنکه نمایندگان مردم این خطه پیگیر فعالیتهای ستاد بحران شدند، مسئولان دولتی مطرح کردند این ستاد با تهیه گزارش در زمان مناسب وارد عمل خواهد شد و با وجود اینکه تا پایان سال زمان زیادی باقی نمانده است، به نظر میرسد ستاد بحران همچنان مشغول پیگیری های خود است. ایراد این وضعیت، ساختارهای بیخاصیتی است که دولت، آن را به وجود می آورد و خود اعتقادی به اجرایی کردن مصوبات آن ندارد. اگر ستادی تحت عنوان بحران شکل می گیرد، بدون شک برای خود تعریفی دارد. این مجموعه باید بتواند در مواقع بحران با ورود خود به محل حادثه، همه دستگاه ها را تجمیع، هماهنگ و آن ها را از لحاظ ماشین آلات مورد نیاز و بحث های مالی تجهیز کند و فوری ترین تصمیم گیری های لازم را برای رسیدن به آرامش بعد از حادثه در منطقه بگیرد. دولت به این ستاد روی کاغذ، اختیاراتی را داده است اما به صورت عملی شاهد آن هستیم که اختیاری در بحث بودجه برای جبران خسارات و بسیج کردن دستگاه های مختلف در اختیار این ستاد نیست .
سازمان مدیریت بحران گاهی آمادگی ندارد
مسعود رضایی/ نماینده مردم شیراز
وظیفه ستاد بحران، ورود فوری و اخذ تصمیم های لازم برای حل مشکلات پیش آمده بعد از حادثه است. ستاد بحران در نقاط مختلف کشور با توجه به حادثه ای که اتفاق میافتد و پیشبینی هایی که از بروز آن داشته ، عملکرد متفاوتی دارد. در برخی موارد با توجه به پیشبینی های صحیحی که توسط این ستاد صورت می گیرد، عملکرد آن نیز قابل دفاع و قابل توجه و در برخی موارد به دلیل نبود آمادگی، عملکرد آن ضعیف است. ما در بارندگیهای اخیری که در استان فارس رخ داد، شاهد عملکرد خوب این ستاد بودیم. مردم استان فارس به دلیل بارندگی های اخیر بسیار خوشحال هستند و اگر اتفاقی هم پیش آمد، برای مردم رضایت بخش بوده، زیرا اگر در استان بارشی نداشتیم، موجب می شد مردم در تابستان با مشکلات عدیده رو به رو شوند. عملکرد مثبت ستاد بحران موجب شد با وجود بارندگی شدید، ما شاهد مساله خاصی و بروز مشکل حادی نباشیم. هرچند زیر ساخت های ضعیف و مشکلات راه های بین روستایی، زمینه ساز بروز مشکلاتی برای مردم شد و خسارت هایی را به آن ها وارد کرد، اما میزان آن قابل توجه نبود. ستاد بحران با توجه به پیش بینی هایی که در خصوص بارندگیهای استان فارس انجام داده بود، به خوبی و به موقع وارد عمل شد و اجازه نداد خسارات قابل توجهی چه از لحاظ مالی و چه جانی به مردم منطقه وارد شود.
سازمان مدیریت بحران، تشریفاتی است
حسینعلی شهریاری / نماینده مردم زاهدان
ایران، ششمین کشور حادثه خیز در سطح جهان است و ستاد بحران ما نباید شکل تشریفاتی داشته باشد؛ اما ما شاهد این هستیم که این ستاد در مواقع بروز حادثه ، عملکرد قابل دفاعی ندارد. بودجه ستاد بحران در اختیار وزارت کشور است و از آنجا به این ستاد تزریق می شود که همین موضوع، یک ضعف بزرگ به شمار می رود. راهوترابری، هلالاحمر، آتش نشانی و نیروهای انتظامی از مهمترین ارگان ها در بحث ستاد بحران به شمار می روند.فراموش نشود عملکردی که ستاد بحران در این دوره از خود به جای گذاشته، نسبت به عملکرد ضعیف آن در دوره قبل بهتر شده است و به طور کلی میتوان گفت ستاد بحران در این دوره، به صورت مدیریت شده تری نسبت به قبل در حال حرکت است. مشکل ما نبود زیر ساخت در کشور است و این موضوع بیانگر این است که در کشور ، اقدامات با برنامه و به صورت حساب شده و کارشناسی نیست و نتیجه این نوع مدیریت، مشکلات جدی است که امروزه در سراسر کشور شاهد آن هستیم. وقتی مشکلات گسترده میشود، نمی توان به سادگی آن را مدیریت کرد، زیرا نه امکانات دولتی و نه امکانات استان ها، برای خسارت های اینچنینی پیش بینی نشده است.در کشور هر مجموعه ای که قراراست اقدامات و هماهنگی های بین بخشی را انجام دهد، با مشکل جدی رو به روست و در کنار این موضوع، منابع مالی نیز به درستی تخصیص داده نشده است و بعد از بروز حادثه، مسئولان ما تازه به دنبال تخصیص بودجه میروند.یکی از مسائل مهم، تخصیص بودجه به ستاد بحران و نهاد های اجرایی از جمله هلال احمر است. هلالاحمر در خط مقدم حوادث قرار دارد و نجات جان و اسکان مردم به عهده آن هاست که در چند ساله گذشته به صورت مداوم با مشکلات مالی فراوان رو به رو بوده است و انبارهای آن ها برای امداد رسانی در حوادث پیش بینی نشده، تدارک لازم را ندارد؛ در حالی که باید انبارهای هلال احمر مملو از امکانات و نیاز های اولیه برای حوادث غیر مترقبه باشد.