این اتفاق برای هر کسی میافتد، گاهی حس میکنید در زندگی گیر کردهاید و همه چیز یکنواخت شده است. باید بیرون بزنید و ماجراجویی کنید.
هر چند برای بسیاری افراد، کلمهٔ «ماجراجویی» تصویر فتح هیمالیا یا عبور از اقیانوس را به ذهن متبادر میکند اما ماجراجوییها از ذهن ما شروع میشوند. حتی حمله بردن به ناشناختههای کوچک (مثل گفتگو با یک غریبه در مترو یا یافتن یک راه جدید برای رفتن به کار) میتواند حس غنی بودن را به زندگی شما بیاورد.
اگر وقت رفتن به اِورست را ندارید، بهتر است بروید و روی یک تپه در نزدیکی خانهتان دراز بکشید و به ستارههای شب نگاه کنید، نه اینکه هیچکاری نکنید و بیشتر خموده شوید. میتوانید یک آخر هفته به شنا در رودخانه بروید، یا در شب بدر کامل به طبیعت بروید، یا در میانه جنگل صبحانه میل کنید. یا اگر چنین فرصتهایی دست نداد، خیلی ساده در حیاط منزلتان غذا درست کنید، یا از یک درخت بالا بروید. یادتان میآید آخرین بار کِی این کارها را کردهاید؟
چند راه هست برای اینکه هر روز در زندگیتان ماجراجویی کنید:
-
از یک مسیر جدید به کار بروید: صبح مقداری زودتر بیرون بزنید و چند خیابان جدید را برای رفتن به کارتان انتخاب کنید. عصر هم موقع برگشتن به خانه، بیخیالِ تعقیب خطکشی خیابانهای آشنا شوید. به یک گالری بروید یا در کافهباغی زیبا یک دمنوش گیاهی میل کنید. سعی کنید زندگی کنید، نه فقط آمد و شد.
-
در حیاط خانهتان چادر بزنید: با یک دوست، فرزند یا همسرتان شب را در هوای آزاد و زیر چتر ستارهها در یک چادرِ سفری بخوابید. چه اهمیتی دارد در حیاط خودتان باشد؟ مهم یک تجربه جدید و متفاوت با شبهای دیگر است.
-
خطر کنید: میتواند هر چیزی باشد. دعوت از کسی که دوستش دارید برای آشنایی بیشتر، صحبت کردن در یک رویداد عمومی، صرف شام در یک رستوران مجلل، و چیزهای دیگر. حتی اگر شده تنهایی این کارها را بکنید. خلاصه کاری که هر چند بزرگ نیست، ولی شما را از خمودگی در میآورد، انجام دهید.
-
کثیفکاری کنید: به کارهایی بپردازید که شما را خاکی، گِلی، یا روغنی میکنند. به زبان خودمانی، آستین بالا بزنید و کار یَدی بکنید. بچهها در این موارد خیلی الگوهای خوبی هستند. سعی کنید کودک درونتان را به بازیگوشی در آورید.
-
ماجراجویی کلامی را تجربه کنید: روابط فردی بستر خوبی برای ماجراجوییهای روزانه هستند. از اطرافیان (خانواده، همکاران، دوستان) درباره 3 تجربه زندگیشان بپرسید که نقطه عطف بودهاند. تجربههای خجالتآور نوجوانیتان را بیان کنید و از آنها مشابهاش را بخواهید. بازیهای کلامی زیادی هستند که میتوانند خنده و شادی را به محافل شما بیاورند.
-
جوابهایتان را عوض کنید: مدتی روند زندگی را عوض کنید. به دعوتهایی که معمولا رد میکنید، جواب "بله" بدهید. به چیزهایی که جزو روتین زندگیتان هستند "نه" بگویید. نتایج این کار شگفتزدهتان میکنند.