"باید بمونم یا باید برم؟" سوالی که ممکن است در یک رابطه به سراغ بسیاری از ما بیاید و سبب عدم اطمینان ما از درست بودن ادامه آن شود. اگر شما هم از کمرنگی حضور معشوق در روزمره شکایت میکنید، احساس میکنید دیگر او را نمیشناسید، دائم فکر میکنید اگر نباشد راحت تر خواهید بود، احساس میکنید در رابطه تان به زور گرفتار شده اید یا به دنبال رهائی هستید و فکر میکنید با کس دیگری ممکن است احساس خوشبختی بیشتری کنید، مطمئنا تردید ذهنتان را پر کرده است.
این تردید یا بی تصمیم بودن، حاکی از عدم تعادل یا دمدمی مزاج شدن رابطه شماست. در بسیاری از روابط طولانی مدت، این مشکل ممکن است پیش بیاید. اولین و سادهترین راه در چنین شرایطی کنار گذاشتن فرد مقابل و اتمام شراکت احساسی است. اما با در نظر گرفتن زمان و زحمتی که دو نفر برای یکدیگر صرف کرده اند، در بیشتر مواقع این حالت پیش نمیآید و دو نفر در شک و تردید به ارتباط خود ادامه میدهند. هرچند که وضعیت دشواری به نظر میرسد، اما قابل پیشگیری و حتی برگشت است. کافیست که دو نفر اقدامات زیر را به صورت همیشگی در رابطه خود عملی سازند:
- خطوط ارتباطی بین مغزها همیشه باز باشد
- بر سر مسائل یا مشکلات، با دقت و مهارت بحث شود
- با احساسات جدیدی که در هر رابطهای پیش میآید، به خوبی کنار آمده شود
- همیشه از یکدیگر حمایت شود
- زمان مفید و کافی با یکدیگر سپری شود.
بیشتر این تردید در زمانهای پر کار، پر تنش یا در فاصله اتفاق میافتد که اگر پایه رابطه به درستی بنا شده باشد، به راحتی قابل پیشگیری خواهد بود.
اما در صورتیکه دچار این تردید هستید و نمیدانید چگونه باید در مورد رابطه خود تصمیم بگیرید:
1. کنار آمدن با احساسات دردناک را بیاموزید
بدن خود را به خوبی زیر نظر بگیرید، و هرجایی که احساس درد یا آزردگی میکنید را بیابید. به عنوان مثال، اگر احساس گرفتگی در حنجره یا تورم غده مانند در گلو دارید حاکی از غمگین بودن شماست؛ اگر در فک، بازوها یا دستانتان احساس تنش میکنید یعنی دچار خشم هستید، اگر در ناحیه شکم یا زیر دلم احساس درد و دل پیچه دارید یعنی دچار ترس هستید. با کشف این نقاط ضعف در خود، و درمان آنها از راه تنفس آرام بخشی، تعادل فکر خود را دوباره بازیابید و در این حالت دوباره به تمام زوایای رابطه تان فکر کنید یا با همسرتان پای صحبت بنشینید.
2. تشخیص دهید که واقعا چه میخواهید
قبل از به زبان آوردن تمایلات یا خواستههایی که در چنین زمانهایی صرفا از روی خشم یا تحریک به وجود آمده، با خود به بحث بنشینید. خیلی صادقانه بپرسید که "من چه میخواهم؟"، جوابها را در زمانی بنویسید که کاملا فکر آرامی دارید و از روان تنیها (دردهای جسمانی یا عضلانی ناشی از اضطراب یا تنش) رها شده اید. پس از اطمینان و تصمیم گیری، تنها این خواسته را با معشوقتان مطرح کنید و از او بخواهید که به آنها فکر کند.
3. از بحث زایی با جملات کلیشه بپرهیزید
"تو همیشه..."، "تو خیلی..."، "تو فقط سعی میکنی..."، "روش من همیشه بهتره چون..."، همه جملاتی هستند که اگر در آغاز صحبتی بیایند، آن را تبدیل به بحث و مشاجره میکنند. در کل اگر به دنبال حل اختلاف، مشکل یا تصمیم گیری درست در مورد آینده رابطه خود هستید، در صحبتها از هیچ انتقاد، تحلیل منفی، قضاوت، برداشتهای بی اساس و خاطرات تکراری استفاده نکنید، چراکه تمام این موارد شخص مقابل را به دفاع از خود تشویق میکند.
اگر بتوانید این 3 مهارت را در خود تقویت کنید و البته از کوچکترین پیشرفتی در رابطه نیز استقبال کنید، قادر خواهید بود با اطمینان و بدون تردید نسبت به آینده رابطه خود تصمیم بگیرید.