به گزارش خبرنگار مهر، چهل و یکمین نشست شب شاعر ویژه پاسداشت سعید یوسفنیا دوشنبه شب دوم بهمن ماه با حضور این شاعر و جمعی از دوستانش در سازمان هنری اوج برگزار شد.
اولین سخنران این برنامه حجتالاسلام محمد حسین انصارینژاد بود که گفت: خیلی از ما وقتی که شعر میگوییم شاعر هستیم ولی سعید یوسفنیا در همه حال شاعر است و در تمام حالات زندگی شاعر زندگی کردن را بلد است.
وی افزود: سعید یوسفنیا به قول قیصر امین پور انسان زندگی کردن را میشناسد.
شکور آرینخواه دیگر سخنران این برنامه بود که گفت: من بیش از 46 سال کنار سعید یوسفنیا بودهام و فرصت اینگونه قدردانی را که در این برنامه دارم، نداشتهام. شعرهای سعید بیش از آنکه از دهانش بیرون بریزد از سر انگشتانش بیرون میریزد. او در زندگی شاعر است و البته یک دهم زندگی اش هم در شعرهایش ریخته نشده است چون نگاهش به زندگی بسیار عمیق تر است. او سعی کرده اشعارش با دلخواستههای شخصی اش خیلی مطابق و مشابه نباشد.
این پژوهشگر گفت: مرگ آگاهی سعید بیشتر به زندگی برجستگی میدهد و این هنر سعید است که هرچه دقیق تر به پدیده مرگ نگاه میکند، ارزشهای زندگی در شعرش بیشتر میشود.
در بخش دیگری از این برنامه، علی اکبر شیوا گفت: یکی دیگر از ویژگیهای سعید یوسفنیا این است که اگر عاشق کسی باشد، شما را هم عاشق او میکند و علائقش را با شما به اشتراک میگذارد به همین علت عدهای هستند که بی دل یا فروغ را به خاطر سعید یوسفنیا دوست دارند.
وی افزود: سعید آدم روراست و صادقی است و پشت و رو ندارد. نمیدانم این شیرینی را از کجا آورده چون با نقدهای سنگینی که در طول سالیان سال روی شعرهای ما وارد میکرد باز هم او را خیلی دوست داشتیم.
علیرضا تابان گوینده رادیو سخنران بعدی این برنامه بود که گفت: میخواهم از بعد رادیویی و به عنوان یک دوست به سعید یوسفنیا نگاه کنم. یکی از اتفاقات خوب در کشور ما این است که مدیری بر مسند کار باشد که فرهنگی باشد. حالا وقتی این مدیر در رادیو باشد که به تعبیری یک دانشگاه است، خوبی ماجرا دو چندان میشود.
وی افزود: یوسفنیا مدتی مدیر شبکه رادیویی صبا بود. خیلیها وقتی به پست مدیریت میرسند فقط ظاهر و پزش را دارند ولی یوسفنیا واقعاً مدیر کاربلدی است. او رسانه را به معنای واقعی میشناسد. بنابراین اتفاقی که در رادیو صبا افتاد این بود که برنامهها رشد کردند و طنزشان تبدیل به یک طنز فاخر شد.
این گوینده رادیو درباره سعید یوسفنیا گفت: او همیشه به من میگفت اگر میخواهی گوینده خوبی باشی بی دل بخوان.
سخنران بعدی این برنامه مصطفی محدثی خراسانی بود که به خاطره گویی پرداخت.
مرتضی امیریاسفندقه هم در این برنامه گفت: سعید یوسفنیا عقل منفصل سید حسن حسینی است. به یاد دارم که سید حسن با او مشورت میکرد. یوسف هیچگاه خودستا نبود و نوشتههای تلخ و شیرین سید را که در یک گونی جمع شده بود، همه را تدوین کرد. او نوشتههای بی دل پژوهی سید حسن را هم نگاه داشت و تدوینشان کرد. اگر سید جایی را هم اشتباه ثبت کرده بود، سعید اصلاح میکرد.
این شاعر گفت: سعید رزمنده است. او به جبهه رفته و کنار شهدا نفس کشیده است. اما هیچوقت در گستره ادبیات معاصر این را به رخ نکشید. سکوت کرد و در جبهه فرهنگی شروع به کار کرد. رفت سراغ بی دل، شاه نعمتالله ولی، مختارنامه عطار و ... گزیده بیدل دهلوی سعید یوسفنیا با همه گزیدههای بیدل متفاوت است.
اسفندقه در پایان سخنانش گفت: اینکه گفته میشود سعید با مهربانی نقد میکند و غلط ما را میگیرد از آن طرف هم صادق است. یعنی این آمادگی را دارد که غلطش را بگیرند.
علیرضا قزوه از جمله سخنرانان این مراسم بود که گفت: سیدحسن حسینی و قیصر امینپور در حوزه هنری شیوه قهر و مهر داشتند. سید حسن شمسی بود و این دو با هم جمع میشدند. اگر امروز از قیصر اسم بیشتری در میان هست، به خاطر این است که او مهر بود و حسن شیوه شمسی داشت. به یاد دارم زنده یاد طاهره صفارزاده در آخرین دیداری که با او داشتم با همان تلخی از جنس سید حسن به من گفت «چرا اینقدر قیصر را بزرگ کردهاید و حق سید را ادا نکردید. حسن که از قیصر بزرگتر بود.» بله واقعاً همینطور بود و سیدحسن سه سال از قیصر بزرگتر بود و مواقعی پیش میآمد که قیصر با او مشورت میکرد.
بهروز رضوی گوینده پیشکسوت نیز در این برنامه گفت: در شعر سعید دینامیزم خوبی وجود دارد. گوئی جوانشاش در شعرش متبلور است. غمش بوی جوانی میدهد و شادی اش هم از جنس جوانی است. او از شعرایی است که آدم دوست دارد در خلوت شعرش را بخواند. کتابهای بالینی من چنین کتابهایی هستند و شعرهای سعید یوسفنیا و مرتضی امیری اسفندقه هم جزئی از آنها هستند.
رضوی در ادامه به خوانش دو شعر از یوسفنیا پرداخت.
ناصر فیض شاعر طنزسرا نیز در این برنامه گفت: این کار لوسی است که ما جلوی طرف درباره اش حرف بزنیم. ای کاش میشد پشت سر سعید حرف بزنیم و بعد از حرفهای ما او مثل عروس وارد مراسم بشود!
سراینده مجموعه «املتهای دستهدار» گفت: شعر سعید یوسفنیا در این آشفته بازار امروز شناسنامهدار است. چه شعرهای کلاسیکش و چه شعرهای نیماییاش. چون خیلی از ما وقتی مثلاً میخواهیم شعر نیمایی بگوییم و قالبمان را عوض کنیم دیگر خودمان نیستیم و ادا در میآوریم.
سید علی موسوی گرمارودی هم در این برنامه گفت: من به خود آقای یوسفنیا هم گفته ام که دومین کسی هستی که در تاریخ ادبیات فارسی و عربی به سوخت آبی رنگ اشاره میکنی. اولین مورد مربوط به 700 سال پیش است. اگر دقت کرده باشید وقتی کبریت میسوزد، یک نور قرمز و یک نور آبی دارد و سعید یوسفنیا نور آبی را مدنظر قرار داده است.