مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین عبدالرضا ایزد پناه در مورد آزاد اندیشی و کرسی های نظریه پردازی
یکی از مهم ترین الزامات تحول در حوزه های علمیه ، رویکرد موثر به نهضت آزاد اندیشی و گسترش هر چه بیشتر ایده جنبش نرم افزاری است . خوشبختانه در سال های اخیر تحولات قابل توجهی در این مسیر رخ داده است و اتفاقات موثری ، نظیر برگزاری نشست های علمی و کرسی های آزاد اندیشی متعددی ، در حوزه علمیه تحقق یافته است . حجت الاسلام و المسلمین عبدالرضا ایزدپناه ـ عضو محترم هیات امنای دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ـ از جمله امضاکنندگان «نامه جمعی از فضلای قم به رهبر فرزانه انقلاب » هستند ؛ نامه ای معروف که مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در پاسخ به آن ، به مقوله کرسی های آزاد اندیشی و نهضت نرم افزاری پرداختند و در واقع ، منشور رویکرد به این مقوله مهم و موثر را پیش روی دانشمندان و تصمیم گیران حوزه های دانشی کشور قرار دادند.
با توجه به ارتباط جدی و وثیق تحول در حوزه های علمیه و رویکرد به مفاد پاسخ معظم له به این نامه، بر آن شدیم تا ضمن مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین ایزدپناه این موضوع را به بحث گذاریم . آنچه در پی می آید حاصل گفت و گوی ما با این پژوهشگر با سابقه حوزوی است.
اجازه دهید ابتدا به آن نامه معروف بپردازیم ؛ نامه ای که پاسخ مقام معظم رهبری به آن عملا ارائه گر منشور آزاداندیشی بود.بر چه مبنایی بر آن شدید تا چنین نامه ای را به مقام معظم رهبری بنویسید؟
از نعمت های بزرگ انقلاب اسلامی این است که هم بنیانگذار آن حضرت امام خمینی (ره) و هم جانشین بحث ایشان حضرت آیت الله خامنه ای عالمانی جامع اندیش ، زمان آگاه ، دارای صفای فطری و اندیشه ناب الهیند و افزون بر آن خداوند ،ذهن و بیانی به این دو بزرگوار داده است که در ایده سازی خلق اصطلاحات جدید و افق گشایی فکری فرا راه حرکت انقلاب ، کم نظیر یا بی نظیرند.
وقتی به سخنان رهبری در صحیفه ولایت و فرمایش های امام خمینی (ره) در صحیفه نور نگاه می کنیم، واژگان ناب و نو در آنها ، چشم نواز و روح افزاست ؛ واژگانی که هم فطرت پذیر است و هم فهم آنها آسان است و هم نورانیت وحی در آنها متجلی است . طرح جنبش نرم افزاری یکی از ده ها ابتکار معظم له در افق گشایی آینده انقلاب اسلامی است و نیاز فوری ، ضروری و بایسته امروز جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی است.
تاکید بر لزوم شکوفایی علمی ، تحول در حوزه و دانشگاه و فراخوانی این دو جامعه علمی به بازسازی و توانمندسازی جهت پاسخگویی به نیازهای نوپیدای عملی و فکری انقلاب و عصر جدید ، به روزهای نخستین رهبری ایشان بر می گردد ولی طرح این حقیقت در قالب جنبش نرم افزاری در 1379/12/19 در جمع دانشجویان بود.
این خواسته به طور طبیعی در ذهن اندیشه ورانی که دغدغه های معرفت شناسانه در حوزه و دانشگاه داشتنند ، مطرح شد و مورد استقبال و گفت و گو قرار گرفت ، تا اینکه دوستان ما در حوزه علمیه قم بر آن شدند که برای توسعه و همه گیر شدن این ایده و استفاده از رهنمودهای ایشان در پیگیری این مهم در حوزه های علمیه و کشور با استفاده از سخنان گذشته ایشان ، نامه ای به محضرشان نوشته و در جهت بسیج فراگیر جهت تولید اندیشه علمی ـ دینی از راه کرسی های آزاد اندیشی و نظریه پردازی ، راهنمایی و مساعدت خواستند که معظم له پاسخ راهگشا و والایی دادند؛ پاسخی بدیع ، لطیف ، همه جانبه و برخوردار از اصطلاحات و رهنمودهای جدید .
یادم نمی رود ، وقتی پاسخ معظم له در صدا و سمیا خوانده می شد ، حقیر از خوشحالی و ابتهاجی که از کلمات و واژگان ایشان در دلم پدید آمد ، اشک شوق ریختم . ایشان پیگیری این اقدام را با حیات و بالندگی انقلاب گره زدند و فرمودند : «باید این راه را که راه شکوفایی و خلاقیت است به هر قیمتی پیمود. این انقلاب باید بماند و برنامه تاریخی و جهانی خویش را به بار بنشاند.»
ایشان در این پاسخ راه ترقی و تکامل را در نشاط اجتهادی و تولیدات فکری علمی و دینی دانسته و از سر درد می فرماید : «آری نباید از آزادی ترسید و از مناظره گریخت و نقد و انتقاد را به کالای قاچاق و تشریفاتی ، تبدیل کرد.»
می بینیم که باز در همین پاسخ کوتاه اصطلاحات کلیدی جامع ، افق گشا و بدیع موج می زنند ، مانند نشاط اجتهادی ،تولیدات فکر علمی و دینی ، فرهنگ خفقان و سر جنباندن و جمود ، ادب استفاده از آزادی ، زادو ولد فرهنگی ، سکوت مرداب گونه ، تولید نظریه و فکر، نهضت پاسخ به سوالات نظری و علمی جامعه ، نظریه پردازی روشمند و چندین کلید واژه و اصطلاح جدید و خوش ترکیب دیگر .
درباره ضرورت ، مبانی و منافع این طرح توضیح دهید.
فکر می کنم با محدودیت مصاحبه نتوانم همه جوانب این پرسش را بیان کنم. با استفاده از سخنان حضرت رهبری ، برخی از آنها را عرض می کنم: 1. حیات
انقلاب اسلامی به پویایی و حرکت است و این پویایی جز با گشودن افق های جدید علمی امکان پذیر نیست . 2. هدف انقلاب اسلامی ، رسیدن به تمدن عظیم اسلامی است و پایه های هر تمدن ، تولید علم ، آزادی اندیشه و جنبش نرم افزاری است.
انقلاب اسلامی انفجار نور دین خدا در جهان بود ، نقطه امید جدیدی در دل مسلمانان ایجاد کرد و دین خواهان و آزاد اندیشان دین را متوجه توانایی های اسلام کرد. در بهشت خاورمیانه ، ایران ، عالم بلند پایه دینی و اسلامی انقلاب کرده است ، دنیا را به تحدی می خواند ، آمریکا را شیطان بزرگ می نامد.
برای اینکه انقلاب اسلامی به حیات خودش ادامه دهد ، ناگزیر است که توانایی های خودش را در تأمین سعادت انسان ، ساختن دنیای جدید بر پایه آموزه های الهی و اسلامی و خلاصه ی، تمدنی نو برخاسته از تعالیم و معارف اسلامی و پاسخگو به نیازهای بشر امروز دعوت کند و به سوی استقرار این تمدن جلو رود.
برای رسیدن به این تمدن گریزی نیست جز اینکه در حوزه های داشنوری و علوم دینی و علوم دیگر نهضت تولید علم و نظریه پردازی ، رخ نماید ، شور و نشاط نظریه پردازی در حوزه ها علمیه پدید آید.
3. دشمن بیش از حمله سخت افزاری به یورش و تهاجم نرم افزاری علیه اسلام و انقلاب دست زده است و هر روز در گستره های گوناگون علمی و فکری و اندیشگی ، در زمینه دینی ، معرفت شناسی ، حقوق ، مسائل اجتماعی و حتی اخلاق و فلسفه اخلاق و مباحث کلامی ، فکر و کتاب و مطلب نشر و پخش می کند و در قالب های جذاب و دل انگیز و استفاده از هنر هفتم و فضاهای مجازی بر ذهن و فکر نسل جوان و تحصیل کرده مسلمان فرو می ریزد که دفع آن ، جز با تولید علم و نظریه و نهضت پاسخ به سوالات نظری و علمی و بالاتر از آن تهاجم علمی و فکری به فرهنگ و افکار دشمن ممکن نیست.
منافع آن هم معلوم است ؛ نشاط و پیشرفت علمی ، استقلال و بی نیازی از افکار و اندیشه ها و اختراعات وارداتی ، گسترش اسلام و اندیشه های سعادت بخش آن به کشورهای دیگر و هدایت انسان ها ، افزودن به ثروت علمی کشور و فتح میدان های جدید برای مصرف علوم و دانش های اسلامی ، رسیدن به تمدنی انسان ساز و جامعه پرداز الهی و آماده شدن عالم برای ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و مواردی دیگر.
در رابطه با مبانی و پشتیبانی نرم افزاری برای تولید علم ، ما بهترین فرصت و امکالنات و مواد را داریم. قرآن که کلام آفریدگار هستی و انسان است ، منبعی است که ریشه در خزینه علم الهی دارد و بستر گسترش آن فطرت انسان هاست . سابقه تمدنی عظیمی نیز پایه و مایه و منبع تولید علم و پیشرفت است ؛ پیشرفت های تمدنی انبیای الهی مانند سلیمان نبی و داود پیامبر اسلام سلام الله علیهما و دیگر انبیا که خداوند هم به اسوه گیری از آنها فرا خوانده است و هم علت توفیق آنها را در پایه گذاری تمدن بیان فرموده است .
خداوند در سوره بقره و آیات دیگر ، ایمان به انبیای الهی را در کنار ایمان به قرآن قرار داده است ؛ الذین یؤمنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک ... و یکی از صفات و ویژگی های با تقوایان که تمدن سازان جوامع بشریند ، شمرده است .
این عالمان دینی ، اندکی باید این منابع و مواد تمدنی را استخرا ج کرده و با زبان و چهار چوب معرفتی جدید در اختیار بشر امروز قرار دهند. لایه بعدی منابع تمدنی ما عالمان و مصلحان حوزوی مانند شیخ بهایی ها ، خواجه نصیری ها و ملاصدراها هستند که آیات تولید علم و نظریه پردازی به شمار می روند.
نزدیک به سه قرن سیره و گفتار معصومان که هم انسان و نیازهای دقیق او را می شناختند و هم به راه سعادت و خوشبختی بشر آگاه بودند، موجود است که امروز میراث گرانسنگی در همه لایه ها و عرصه های علمی ، برای ما به یادگار نهاده شده است که باز تولید آنان به زبان امروز و همسو با نسل و جامعه دینی امروز ، کاری فوری و ضروری است . و افزون بر همه راه گیری و یاری از امام زنده ای است که در کار هدایت ما ، فعال است و از چشم ما پنهان . این الشموس الطالعة و الأقمار المنیره : عجل الله ظهورة بحرمة محمد و آل محمد.
آیا مراودات در راه تحقق اهداف جنبش نرم افزاری ادامه یافت؟ درباره مشکلات و موانع آن توضیح دهید؟
موانع بر راه جنبش نرم افزاری دو گونه اند: درونی و فرهنگی ، بیرونی و شکلی . در میان این موانع مهم ترین آنها، دشمن و ساختارهای بسته معرفت شناختی است .
ما در رابطه با موانع بیرونی به این نکته باید توجه داشته باشیم ؛ دشمنی که نوآوری های ما را در علوم هسته ای و پزشکی زیر نظر دارد و همه توان و تلاشش را برای ایجاد موانع و به گل نشستن این چرخه تولید به کار می گیرد و حتی تهدید نظامی می کند، بی شک نسبت به تولید فکر و علم در علوم انسانی ـ دینی که موجب شکوفایی توانایی های اسلام در تأمین سعادت بشر و گسترش ایمان اسلامی می شود و مرزهای فکری غرب را به مخاطره می اندازد و در مهد تمدن غرب دل ها را شیفته اسلام می کند ، بسی حساس ترند و بیشتر کارشکنی می کنند.
اینکه یک کشیش صهیونیستی دست به این ریسک خطرناک مراسم قرآن سوزی می زند ، برای همین است که آنها پیشرفت اسلام را در غرب رصد می کنند و احساس خطر کرده ا ند. آنها به این نتیجه رسیده اند که اسلام پشت دیوار خانه آنها منتظر ورود و تسخیر دل هاست . بنابراین با هتک قرآن می خواهند با برانگیختن تعصب جامعه مسیحی و راه اندازی جنگ سرد و گرم صلیبی ، میان دل های اروپاییان و اسلام ، دیوار بکشند و مانع توجه جوانان و حق خواهان به جوانب انسان ساز و سعادت بخش اسلام و قرآن شوند و در مبارزه با اسلام پشتیبان مردمی پیدا کنند که خوشبختانه رهبر هوشمند و فرزانه مان در پیامشان به مسلمانان جهان دست آنها را رو کرد و انگیزه سیاه آنها را بر ملا ساخت.
جالب است که آیت الله جوادی (حفظه الله) نکته ای در باب معرفت شناسی علم فرمودند : « برهخی روشگران از آن سر دنیا به این نظریه حمله می کنند ، معلوم می شود که حرکت و جنبش علمی در جمهوری اسلامی ایران رصد می شود.»
آیت الله جوادی شبیه به این مضمون فرمودند که بنا نیست علوم عقلی و عقل را تقسیم کرد و مقابل دین قرار داد و علوم را به وحیانی و عقلانی تقسیم کرد، چون دین عین عقل است ؛ منتها عقل پاک و سلیم ، هم اصل اعتقاد به دین از راه عقل درونی می شود و هم مخاطب دین عقل فطری ، بشر است و همین عقل ابزار استخراج نظامات و مقررات دینی و یکی از پایه های اجتهادی است . اگر عقل و دین در یک کفه ترازو قرار گیرند ، علوم بشر ساخته در کف دیگر ، فیلسوفان دگراندیش خلع سلاح می شوند و نمی توانند از موضع عقل به علوم دینی حمله کرده و معرفت شناسی دینی را زیر سوال برند.
برای همین غرب توسط همه ابزارهای تکنیکی ، انسانی ، روانی نرم افزاری و رسانه ای در برابر جنبش تولید فکر و نظریه مانع تراشی می کند ، یأس می آفریند ، دل مشغولی های انحرافی پدید می آورد ، نخبگان و جوانان و دانشگاهیان را به نظام و روحانیت بدبین می کند و ده ها مدل و الگوی بدیل و دلربا فرادید و سر راه جوانان و تحصیل کردگان و نخبگان کشور قرار می دهد . به نظر من این طبیعی نیست که پس از گذشت 30 سال ، هنوز مساله رابطه فکری و داد و ستد اندیشه ای میان حوزه و دانشگاه حل نمی شود.
یکی دیگر از موانع اساسی بر راه تولید نظریه و فکر در حوزه و دانشگاه ، تنبلی فکری و وابستگی به چهارچوب های معرفت شناسی بسته است که می توان از آن به عنوان تحجر فکری نام برد. تحجر به فرموده آیت اله خامنه ای ـ مقام معظم رهبری ـ عدم درک کشش طبیعی احکام و معارف اسلامی در جایی که قابل کشش است و نقطه کانونی آن ، عدم شناخت کامل از شرایط عصری و کارکردهای دولت مدرن در دنیای امروز و حساس نشدن نسبت به تهاجم فرهنگی و نرم افزاری غرب علیه اسلام است ؛ باز نکردن دروازه فکر و اندیشه به روی پرسش ها و نیازهای جدید است ؛ ترس از مواجهه با هر فکر و اندیشه ای است که آرامش فکریشان را به هم می زند ، آن هم در قالب غرور فکری و علمی و اظهار خود بسندگی و بی نیازی . به نظر حقیر بخشی از دلمشغولی های سنت گرایان اگر هم برخاسته از غیرت دینی باشد، مبنای آن جهل است که «الناس اعدا ما جهلوا» .بر نتافتن نظریه نو در بعضی از حوزویان همان گونه که گفتم در تنبلی فکری ، گرایش به خود بسندگی و قناعت علمی است که این مانع اساسی ای بر سر راه جنبش نرم افزاری و تولید علم است . ناظر به همین آسیب ، مقام معظم رهبری پس از تأکید بر آزاد اندیشی از اصولگرایی معنایی دقیق ارائه می دهند و می فرمایند : که اصولگرایی به معنای قبول اصول مستدل ، منطقی و پایبندی به آن اصول ، به گونه ای که امکان حرکت و پویایی به وجود آورد .(76/3/14) و تحجر را مقابل اصولگرایی قرار داده و از تحجر به معنای حمایت جاهلانه از باورهای غیر مستدل که مانع از نوآوری و حرکت صحیح است ، به عنوان یک بلای بزرگ بر راه تولید علم و ظهور تمدن اسلامی ،نام می برند.(بهمن 1381 در دیدار با انجمن قلم ایران)
مقام معظم رهبری بر این باورند که منابع معرفتی ما غنی ترین است و پاسخگو و تأمین کننده همه خواسته های بشر و جوامع مدرن امروز است ، به شرطی که بخواهیم و به سوی آن حرکت کنیم . بنابراین بر این نکته تاکید دارند که اگر عالمان دینی پرسش زمانه و درخواست بشر امروز را بدانند و با نیازهای زمانه آشنا شوند، می توانند معارف لازم را مورد نیاز امروز را از منابع دینی بیرون آورند . ایشان تأکید می کنند که امروز امواج فقه و فلسفه و کلام و حقوق و حتی تولیدات انبوه در زمینه اخلاق و تربیت غربی ها دنیا را فرا گرفته است ولی ما مشغول دعوا میان فقیهان و فیلسوفان ، کلامیان و شیعه و سنی شده ایم . عمل صالح آن است که امروزه همه فقیهان و فیلسوفان و اندیشه وران حوزه ای مختلف دانش ، در برابر تولیدات غربی در بخش تخصصی شان قد برافرازند و نه تنها تعلیق و تحثیه و نقد بر افکار و محصولات علمی آنان بزنند که با تولیدات و محصولات جدید فکری و معرفتی برگرفته از منابع وحیانی و متعصم اسلامی، جوامع علمی غرب را به میدان خوانند و مورد هجوم قرار دهند.
به نظر شما چه اتفاقی باید پس از این پیام رخ می داد که نداده است ؟ الزامات و راهکارها در این زمینه چیست؟
پس از فرمایشات مقام معظم رهبری و بازگشایی فضاهای جدیدتری از این نظریه توسط معظم له ، کارهای خوبی انجام گرفت. شورای عالی انقلاب فرهنگی به میدان آمد ، دانشگاهیان متعدد و مسوول ، ستاد ، دبیرخانه و همایش تشکیل دادند. به ویژه دانشگاه آزاد خیلی فعال بود و آثار خوبی در این زمینه تولید کرد.
در حوزه علمیه نیز شورای عالی مدیریت حوزه تحرکات خوبی داشتند. دبیرخانه ای در این زمینه تشکیل شد. همایش ها ، میزگردها ، فراخوانی مقالات ، انتشار ایده ها و افکار در زمینه چگونگی تولید علم ، کاستی ها و بایسته ها و تشکیل کرسی های آزاد اندیشی و نظریه پردازی توسط حوزه و دفتر تبلیغات که بعضی از آنها هنوز ادامه دارد ، شکل گرفت . همچنین فعالیت هایی نظیر تشکیل انجمن های علمی و مجامع علمی مانند مجمع حکمت و فلسفه و اقداماتی از این دست تحقق یافت.
ولی به نظر این بنده این اقدامات، هم کافی نبود و هم توسعه نیافت و در توفان دلمشغولی های نوپیدای دیگر ، توجه به آن کمرنگ شد و شاید از همان آغاز هم ، تمام راه هایی که می بایست دیده می شد و افق هایی که بایست فرادید قرار می گرفت و اقدامات بایسته انجام ، دیده نشد و انجام نگرفت.
و از همان آغاز تشکیل دبیرخانه ، چند تا مشکل پیرامونی در نظر گرفته نشد: تولد دبیرخانه در سطح پایینی انجام گرفت (در بخش پژوهش معاونت تحقیقات مدیریت حوزه علمیه قم). این رد حالی است که مساله به این مهمی باید دغدغه جدی آجاد شورای عالی حوزه و دانشیان بلند پایه قرار گیرد تا بتوانند فاضلان برجسته و عالمان عالی مقام را بسیج کرده و مراجع عظام و مدرسان عالی حوزه را درگیر موضوع کنند.
من در کنار آیت الله شاهرودی بودم. خود ایشان در دستگاه قضا به تولید علم می پرداخت و ده ها مفهوم جدید را در دانش قضا و فضای حقوقی کشور مطرح می کرد ولی نه از اینها از سوی حوزه و رسانه ها حمایت شد و نه این موضوعات جدید در نشریات حوزه و گفتمان حقوقی و قضائی و فقهی حوزویان مطرح شد و نه از ایشان در رابطه با راهکارهای تحقق جنبش نرم افزاری دعوتی جدی به عمل آمد.
در واقع چتر عمل دبیرخانه همه گیر نشد و نتوانست این موضوع را که با حیات وسرنوشت انقلاب اسلامی گره خورده است و وظیفه اولی عالمان دین است که مرزبانان فکری و عقیدتی اسلامند ، تبدیل به دغدغه جدی مراجع ، اساتید، پژوهشیان و نویسندگان کند.
من از همان روزهای اول مخالف ، اداری کردن فعالیت های این موضوع و انحصار آن در یک ستاد و دبیرخانه بودم . خوفم آن بود که این تلقی ایجاد شود که دبیرخانه ای ایجاد شده ، بودجه هم دارد ، مقامات هم از آن پشتیبانی می کنند ، خودش کارهای لازم را انجام می دهد ، دیگران یا لازم نیست کاری انجام دهند یا حق ندارند خارج از چهارچوب آن ستاد و دبیرخانه کاری کنند.
بنده معتقد به شوراندن افکار و توفان ذهنی در حوزه بودم . لازم است این تلقی ایجاد شود که هر اندیشه ور و فاضل حوزوی ، تولید نظریه و فکر را مساله خودش بداند تا نهضت ایجاد شود.
جنبش جایی رخ می دهد که موضوع ، دغدغه درونی همه فعالان در آن موضوع شود ، لازم است امروز متصدیان امور که تلاش هایی در خور تقدیر انجام داده اند ، بازنگری جدی ای در راه رفته و تلاش های انجام گرفته ، کنند و ساز و کار و سامانه ای همه گیر ، جامع و در خور اهمیت موضوع در مجامع علمی و فرهنگی و آموزشی ایجاد کنند، به گونه ای که آموزش و پرورش، تحقیقات و فناوری کشور ، تحصیلات و ترتیبات و مشاغل حوزوی ، بودجه ها و برنامه ها ، همه و همه رویکردی تمدن ساز و علم آفرین پیدا کرده و با جنبش نرم افزاری و تولید فکر علمی مطلوب در چشم انداز 20 ساله نظام لینک و همسو شوند.
الزام دیگر که بایست انجام می گرفت و گام های چندانی در فضای علمی کشور پیدا نشد ، ایجاد بستر مناسب و همگون با جنبش تولید فکر و علم بود.
تولید علم در فضای باز علمی امکان پذیر است. زاد و ولد اندیشه هنگامی رخ می دهد که از نظریه ها در فضای باز علمی به دور از تنش های حاشیه ای استقبال شود. در همگان احساس آزادی اندیشه بشود. همه اهل فکر احساس کنند که در ابراز نظر از اندیشه شان با هیچ مشکلی روبه رو نمی شوند.
در چنین فضایی تولید علم می شود. متاسفانه میان وضع موجود حوزه ها با خواسته ها و نگاه مقام معظم رهبری فاصله زیادی است.
معظم له در لزوم آزادی اندیشه و الزامات تولید علم فرمودند که جلو نظرات غلط را نباید گرفت . نظرات غلط فلسفی ، اجتماعی و گوناگون اشکالی ندارد به داخل جامعه بیاید و نقد شود ، این خوب است . به نظر من در باب نظریه پردازی نباید محدودیتی وجود داشته باشد ، بیشتر بایستی برای نقد و ارزیابی و جدا کردن سره از ناسره همت شود.(1377/3/5 در دیدار از نمایشگاه کتاب)
معظم له در همین صحبت نظر دقیقی درباره کتب ضلال ارائه کردند که کلید رفع خیلی از موانع بر راه آزاد اندیشی است و می فرمایند نظر غلط اشکالی ندارد مطرح شود ، کتاب های عملیاتی که موجب انحراف عمل می شوند ، اشکال دارند. کتاب های عملیاتی که ضلالت ایجاد می کنند، کتاب های عملیاتی ای را بایست جلوی آنها را گرفت و مضرند ، چنین تعریف می کنند؛ کتاب عملیاتی این است که عملا یک نفر را دچار مشکل می کند، مثل همان احساسات جنسی . اینجا بحث نظریه نیست، این را کسی که می خواند به طور طبیعی تحت تاثیر قرار می گیرد. ایشان ادامه می دهند: «این اصلا چیز قابل نقدی نیست ، این ملاک است؛ یعنی آن نوشته ای که وقتی وارد بازار فرهنگ شد مشغول عملیات می شود و قابل آن نیست که به آن جواب داده شود ، آن مضر است و بایستی جلوش را گرفت.» ایشان این تعریف را از عنوان و وصف ضلال که در روایات آمده است ، گرفته اند؛ یعنی کتاب هایی که در عمل ضلالت و انحراف ایجاد کنند و منطقی هم ندارد که بشود آن را پاسخ داد ؛ مانند بعضی رمان های جنسی یا اعتقادی ، مثل کتاب سلمان رشدی که نظریه نیست ، تحریف و جعل عامدانه تاریخ همراه با تصویرگری ها و فضاسازی های موهوم
و دروغ است .
بعضی که خود از عمق ژرفای اندیشه برخوردار نیستند و به فمروده مقام معظم رهبری قدرت درک کشش طبیعی احکام و معارف اسلامی را در جایی که قابل کشش است، ندارند ، با شعار دفاع از اصالت و سنت جرأت حمله به هر اندیشه نو ، چهره عالم و فقیه و مجتهد در حوزه و جامعه پیدا می کنند.
در هر حال وقتی حوزه های علوم دینی با تولید علم و اندیشه دینی و گشودن باب مدینه علوم اهل بیت (ع) ، زمینه ساز ظهور تمدن جدید اسلامی خواهند شد که نگاه رهبر فرزانه انقلاب ـ که برگرفته از سیرت و سخن اهل بیت(ع) است ـ بر افکار عمومی حوزه حاکم و در جامعه علمی کشور پذیرفته و نهادینه شود و به فرموده معظم له ، تولید نظریه و فکر تبدیل به یک ارزش عمومی در حوزه و دانشگاه شود ، در قلمروهای گوناگون عقل نظری و عملی از نظریه سازان تقدیر به عمل آید و به نوآوری ، جایزه داده شود و سخنانشان شنیده شود تا دیگران به خلاقیت و اجتهاد تشویق شوند.(1381/11/18 پاسخ به جمعی از دانش آموختگان حوزه و دانشگاه)
وقتی این فرمایش ها عملی می شود که سطح اخلاقی و روحی در دانشوران و متصدیان حوزوی به اندازه ای صعود کند که وقتی کسی از روی حسد یا انگیزه های صنفی و روانی علیه یک نظریه جدید ، دست به تکفیر و غوغا سالاری زند ، کار او محکوم و زشت شمرده شود بلکه نفوس به جایی برسد که وقتی کسی درخشید محبت آن در قلب بقیه ایجاد شود و در دل آنان اکرام و اغرار پیدا کند.
بله ، با حفظ مرزها و اصول ناب و اصیل و پایوری بر ارزش های قرآن و علوی و حرکت بر مدار قرآن و اهل بیت (ع) باید همه پرسش ها را اکرام کرد و هم پاسخ ها را به کرسی نقد و گفت و گو کشاند و با برهان و استدلال نظرات انحرافی را به انزوا کشاند و چونان شهید بزرگوار مطهری نظر خصم را بهتر از او تقریر کرد و محکم تر از او استدلال کرد و با بهره وری از توانایی منابع وحی ، رسایی و سستی آن را بر ملا کرد.
منبع:خردنامه همشهری ش 65